واکسن کووید : حقوق عمومی و حقوق انحصاری. چرا دانش مولد واکسن کووید ۱۹ به شکل انحصاری به کارخانه های داروسازی فروخته شد؟

 

ترجمه و تلخیص: دکتر ندا کردونی پژوهشگر حقوق بین الملل و مدرس دانشگاه

 پیش در آمد:

مقاله ای که در ذیل می آید تلخیص و ترجمه ای است از «قول دادند که حقوق متعلق به واکسن را ببخشند، اما بعد به کارخانه های داروسازی فروختند» به قلم جی هانکوک[۱] که در ۲۵ اگوست ۲۰۲۰ در در سایت خبری- بهداشتی  Kaiser  منشر شده است.[۲]   توجه به چنین اخبار و تحلیل هایی از منظر حقوقی می تواند بسیار دارای اهمیت باشد. در دوران همه گیری کرونا که اکنون به مرحله توزیع و اولویت بندی تزریق واکسن رسیده است، مفاهیمی مانند عدالت، برابری و مالکیت فردی که در سازوکارهای حقوقی و قراردادی منعکس شده  به گونه ای چشمگیر تر از گذشته برای عموم دارای اهمیت شده است.  تا پیش از این چالش های فرا روی ساختارهای حقوقی و اصول حاکم بر اخلاق زیستی و اخلاق پزشکی در خصوص  انتخاب بین دوگانه  انتقال دانش درمانی و پزشکی و یا اولویت بخشی به حقوق انحصاری برآمده از مالکیت فردی و معنوی، امری بود که  از جانب عموم  کمتر مورد توجه قرار می گرفت. امروز اما مباحثی چون تخصیص بودجه های عمومی به مراکز درمانی و تحقیقاتی به امید حمایت و تضمین حق سلامت عمومی، در برابر اصول بازار آزاد در حیطه ی درمان  و یا به عبارتی «تجاری سازی کالاهای داراری اهمیت برای سلامت عمومی»، از دوگانه‌ای جدی تر پرده بر می دارد که به شکل مستقیم بر جان و سلامت انسان ها تأثیر می گذارد.

بر این اساس پرسش مهم این خواهد بود که تضاد منافع، مابین منفعت عمومی و سود کمپانی های تجاری دارو‌سازی و مراکز تحقیقاتی  که از بودجه و حمایت‌های عمومی نیز نصیب می برند، چگونه و بر محور چه اصول و قواعدی بایستی مدیریت گردد؟ آیا همانگونه که این مقاله مدعی است  دانش مولد واکسن کووید نوزده  تحت هر عنوانی” حقی عمومی و یا بخشش مراکز تجاری و تحقیقاتی” بایستی در دسترس همگان قرار بگیرد و یا خیر چنان که بیل گیتس معتقد است« تولید چنین واکسنی در توان هر مجموعه ای نیست» و فراتر از این « نادیده گرفتن حقوق مالکیت فکری در صنعت داروسازی، زمینه های خلاقیت و نوآوری را از بین خواهد برد» ؟

 

 

 

  • قول دادند که حقوق متعلق به واکسن را ببخشند، اما بعد به کارخانه های داروسازی فروختند.

در کسب و کار و تجارتی که همه چیز بر محور سود می چرخد، واکسن ها به واقع یک چالش هستند. واکسن ها بدون حمایت دولت ها معمولا سودآور نیستند و صنعت داروسازی باید گروهی از واکسن های گران را به شکل دوره ای و گاه تا دهه ها تولید کند. در بسیاری از مناطق جهان، واکسینه شدن با حدود یک یا دو دلار ممکن است. تا همین سال گذشته، تنها چهار کمپانی در ایالات متحده به تولید واکسن مشغول بودند ، در حالیکه تعداد این کمپانی ها در ۱۹۷۰ بیست کارخانه هم می رسید.  راه حل برای این بحران چه بود؟ سر ریز کردن بودجه های دولتی برای تشویق صنعت داروسازی به تولید واکسن، امری که در ایالات متحده و دیگر کشورهابه کرات  مشاهده می شود.

در اپریل ۲۰۲۰، دانشگاه اکسفورد، مدافعان توزیع عادلانه و برابر واکسن را با این خبر شوکه کرد که قرار است همه حقوق متعلق به واکسن کووید ۱۹ که در حال کار بر روی آن است را ببخشد و  یا هبه کند. ایده اولیه آن بود که پیشگیری و درمان کووید نوزده ارزان یا کاملا مجانی باشد. اما دیداری در هفته ی های آتی رخ داد که همه ی وعده ها را نقش برآب کرد. بیل و میلاندا گیتس به اکسفورد رفتند و دانشگاه را قانع کردند که به شکل انحصاری حقوق واکسن کووید نوزده خود را در اختیار کمپانی استرازانکا[۳] قرار دهند. در این قرارداد حتی خبری از تضمین قیمت پایین  برای  این واکسن از سوی استرازانکا نبود. بسیاری دیگر از کمپانی هایی که بر روی ساخت واکسن کووید کار می کردند، نیز چنین مسیری را طی کردند، در حالیکه بیلیون ها دلار بودجه ی دولتی هم دریافت کرده بودند.

بسیاری از منتقدین بر این باورند که بودجه ی سرسام آور دولتی برای تولید واکسن، تنها به نفع سهامدارن کارخانه های تولید واکسن بوده و آینده ی برابری در دسترسی به واکسن شکل نداده است. یک اپیستمولوژیست و استاد حقوق در دانشگاه هاروارد و متخصص  قواعد حاکم بر قیمت گذاری دارو می گوید: فرصتی بود( اگر بود) برای تغییر این وضعیت. تولید واکسن مانند همیشه یک تجارت است، یعنی جایی که کارخانه‌ها، حقوق انحصاری را از آن خود می کنند و ما تنها می توانیم امید داشته باشیم که واکسن تولیدی شان را مسئولانه قیمت گذاری کنند.» اما نتیجه چه بود؟ ارزش سهام استرازانکا از اپریل سال گذشته بسیار رشد کرد . در حالیکه  این کمپانی‌ها در خصوص قیمت بالای واکسن های خود مدعی هستند که ما در حال ریسک کردن هستیم، پس ناچاریم که قیمت بالا تعیین کنیم. اما بسیاری معتقدند این کارخانه ها نیستند که ریسک می کنند، بلکه عامه ی مردم هستند که متحمل ریسک شده اند، چون مقادیر هنگفتی از بودجه ی عمومی صرف این کار شده است.

سازمان های مردم نهادی مانند اکسفام و پزشکان بدون مرز، سالهاست که تلاش می کنند این روند را در صنعت داروسازی تغییر دهند: تغییر در حقوق انحصاری تولید دارو برای کمپانی های تجاری و قیمت نسبتا بالا برای برخی از واکسن هایی که نجات جان بسیاری از انسان ها بدان وابسته است.  نهاد همبستگی جهانی برای واکسینه کردن و مصونیت سازی ( گوی)[۴] نیز که متشکل از بخش خصوصی و دولتی است، تلاش هایی را در این خصوص صورت داده است. جالب اینکه بنیاد گیتس در سال ۲۰۱۷ به تشکیل نهاد غیرانتفاعی دیگری یاری رساند که دقیقا ماموریتش مبارزه و مقابله با بیماری هایی مانند کووید نوزده است. نهادی که تلاش می کند کمپانی های داروسازی را به شفافیت بیشتر سوق دهد و دسترسی برابر به واکسن و دارو را تضمین کند.

سازمان بهداشتی جهان هم در این خصوص قدم هایی برداشته است تا به اشتراک گذاشتن دستاوردهای علمی در مسیر مبارزه با کووید نوزده را تشویق کند. با وجود همه ی این تلاش ها و وعده ها، تا کنون هیچ کمپانی منابع و داده های اطلاعاتی و دانش خود در خصوص کووید نوزده را به شکل یک منبع باز و در دسترس در نیاورده است و تا امروز سازمان جهانی بهداشت از هیچ همکاری جدی در این خصوص، از سوی کمپانی های تجاری داروساز، خبر نداده است.

جالب است بدانیم که پس از اعصای حق انحصاری تولید واکسن آکسفورد به استرازانکا،  این کمپانی اعلام کرد که در دوران پاندومی، هیچ سودی در فروش واکسن برای خود در نظر نمی گیرد. این در حالیست که اطلاعات مالی این کمپانی ها، محرمانه است و هیچ کس نمی داند که آیا به واقع واکسن تنها به میزان هزینه های صورت گرفته شده، قیمت گذاری می شود یا خیر؟! و چه خواهد شد اگر مصونیت ناشی از واکسن موقتی باشد و لازم باشد تا سالها، واکسن به همه ی جمعیت  به شکلی مدام تزریق شود؟ سود سالهای بعد چه خواهد شد؟

در خصوص نقش و سرمایه گذاری دولتی هم، این کمپانی ها معتقدند در ازای سلامت عمومی صورت می گیرد و دولت هرگز به تنهایی نمی توانسته خود، تحقیقات و تولید واکسن را به سرانجام برساند. آنها همچنین بر این باورند که حقوق مرتبط با مالکیت فکری، بخش جدایی ناپذیری از این صنعت  و تضمینی برای خلاقیت و ابتکار است. اگر این حقوق حذف شوند، علاقه ای برای تلاش و اختراع باقی نمی ماند

اما نقش بنیاد گیتس چیست؟ این بنیاد به عنوان یکی از فعال ترین نهادها  و حامی نهادهای چون «گوی » و دیگر پروژه های تولید واکسن، به شکل جدی از حقوق مالکیت فکری در این خصوص دفاع می کند. بیل گیتس عقیده و باور ایدئولوژیکی به این قضیه دارد که حقوق مالکیت فکری، ضامن خلاقیت و ابتکار است و نبود این ساز و کار زا آسیب رسان می داند.

در نهایت حتی اگر قرار نیست تغییری در این خصوص صورت بگیرد، تنها می توان انتظار داشت که ارتباط دولت ها با کمپانی های تجاری در این خصوص شفاف گردد، یک استاد حقوق اختراع در دانشگاه کوئین مری لندن بیان می کند که ما تقریبا هیچ چیزی در خصوص قرارداهای مابین دولت و تولیدکنندگان واکسن نمی دانیم، حداقل باید این قراردادها به شکل عمومی منتشر شود.

[۱] Jay Hancock.

  [۲] اصل مقاله در اینجا قابل دسترس است:

They Pledged to Donate Rights to Their COVID Vaccine, Then Sold Them to Pharma,  https://khn.org/news/rather-than-give-away-its-covid-vaccine-oxford-makes-a-deal-with-drugmaker/

[3] AstraZeneca

[4] Gavi, the Vaccine Alliance.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *