پیشینه ایالات متحده مجازات ولادیمیر پوتین را به خاطر وحشیگری اش سخت تر می کند
By Boyd van Dijk
سپهر صارمی ( دانشجوی دکتری حقوق بین الملل عمومی دانشگاه علامه طباطبایی)
ویراستار علمی: دکتر عبدالله عابدینی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه تحقیق و توسعه علوم انسانی
اخبار و تصاویر حملات ویرانگر روسیه به غیرنظامیان و بیمارستانها در اوکراین که منجر به کشته شدن افراد زیادی و زخمی شدن کودکان و زنان باردار شد، جهان را به وحشت انداخته است. این اقدامات مظهر وحشیگری ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه هستند و باعث محکومیت گسترده از جمله از سوی دولت بایدن شده اند.
لیندا توماس-گرینفیلد، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل گفت: نه تنها روسیه به یک کشور مستقل تجاوز کرده است، بلکه «کنوانسیون های ژنو را با انتقال سلاحهای مرگبار استثنایی [مانند مهمات خوشهای] به اوکراین نیز نقض نموده است». در واقع، استفاده از این سلاح ها در درگیری های مسلحانه، به گفته توماس-گرینفیلد در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، توسط کنوانسیون های ژنو منع شده است.
با این حال، هیئت ایالات متحده در سازمان ملل متن این بخش از سخنرانی او را ویرایش کرد – و به دلیلی که ممکن است بسیاری از آمریکایی ها را شگفت زده کند، دولت ایالات متحده از غیرقانونی کردن بمب های خوشه ای امتناع ورزیده و با خلق یک معاهده جدید در راستای ممنوعیت آنها مخالفت کرده است.
توماس-گرینفیلد موضع گسترده تر آمریکا را در برابر تلاش برای انسانی کردن جنگ در ۷۵ سال گذشته نشان می دهد. ایالات متحده نقش اساسی خود را در ایجاد قوانینی برای کاهش مخرب جنگ به نمایش می گذارد. با این حال این ادعا به مراتب بیشتر از واقعیت، یک افسانه است. در عوض، ایالات متحده به طور سازمان یافته ایجاد قوانینی را که توماس-گرینفیلد از روسیه به دلیل نقض آن انتقاد کرد، تضعیف نموده است و از زمان آغاز به کار کنوانسیون های ژنو، دولت ایالات متحده سابقه طولانی در براندازی این کنوانسیون ها- مهمترین قوانینی که تاکنون برای تنظیم درگیری های مسلحانه تدوین شده است- داشته است. این پیشینه پیامدهای مهمی برای اینکه چرا غیرنظامیان در میدانهای نبرد امروزی، از اوکراین گرفته تا یمن، همچنان در رنج هستند، دارد.
پس از خشونت های بسیار جنگ جهانی دوم، کمیته بین المللی صلیب سرخ نقش اصلی را در فشار در راستای ایجاد مجموعه ای جدید از قوانین ایفا کرد تا اطمینان حاصل شود که افراد غیر رزمنده و اسیران جنگی به اندازه کافی در درگیری های مسلحانه مورد حفاظت قرار می گیرند. تلاش مشترک و خطیر کمیته بینالمللی صلیب سرخ و دولت سوئیس منجر به برگزاری یک کنفرانس دیپلماتیک در ژنو در سال ۱۹۴۹ شد تا پیشنهادات کمیته بینالمللی صلیب سرخ را با مورد بازنگری و اصلاح کردن به چیزی که کشورهای جهان میتوانند امضا کنند مبدل نمایند.
اما هیئت ایالات متحده به جای حمایت از این پیشنهادات، دستوراتی از دولت هری اس. ترومن داشت تا آنها را با منافع امنیتی آمریکا همسو کند تا مانع مبارزه جهانی علیه کمونیسم نشوند. پیشنهادات ایالات متحده شامل حفظ مجازات اعدام در سرزمین های اشغالی بود و ایالات متحده از حمایت اولیه خود از یک برنامه بلندپروازانه جنایات جنگی عقب نشینی کرد، با ممنوعیت بمباران کورکورانه مخالفت کرد و از استفاده از گرسنگی به عنوان سلاح جنگی دفاع کرد.
در یک گزارش داخلی در سپتامبر ۱۹۴۹، کلود پیلو، متخصص حقوقی در کمیته بینالمللی صلیب سرخ، خاطرنشان کرد که آمریکاییها و متحدانشان دقیقاً همان چیزهایی را تأیید میکنند که نازیها به خاطر آنها در دادگاه نورنبرگ مجازات شده بودند.
در حالی که قربانیان اروپایی و آسیایی اشغال نیرو های محور خواستار حقوق غیرنظامیان بودند، نمایندگان ایالات متحده تا حدی از منافع اشغالگران دفاع کردند که نزدیکترین متحدان ناتو خود را – که تازه از حکومت نازی ها بیرون آمده بودند – بیزار نمودند. این بلافاصله اتحاد جدید را تحت فشار قرار داد و اتحاد جماهیر شوروی مشتاقانه برای بهره برداری از این شکاف ها حرکت کرد. شوروی یک کمپین تبلیغاتی را از ژنو و در رسانه های مختلف خبری کمونیستی به راه انداخت تا پیشنهادات ایالات متحده را یادآور اعمال فاشیستی توصیف کند.
با این حال، فشار اعمال شده توسط ایالات متحده و برخی از متحدان آن، تهیه کنندگان کنوانسیون را مجبور به اصلاحات قابل توجهی کرد. آنها از طریق محاصره، هدف قرار دادن افراد غیرنظامی در مناطق شهری، و مکانیسم های عدم پاسخگویی قانونی، ممنوعیت های شدید را برای گرسنگی کشیدن غیرنظامیان حذف کردند. بعلاوه، علیرغم اینکه هیئت آمریکایی یکی از مبتکران محاکمات نورنبرگ و توکیو بود تا آلمان نازی و ژاپن را مسئول جنایات جنگی خود بداند، اما در نهایت با طرح مجازات نقض عمده کنوانسیون ها به عنوان “نقض فاحش” مخالفت و از ایجاد یک دادگاه کیفری بین المللی خودداری کرد.
با این تغییرات، ایالات متحده مشتاقانه قوانین بشردوستانه را پذیرفت تا نشان دهد که دارای اخلاقی ترین نیروهای مسلح تاریخ است. در طول فرآیند تصویب کنوانسیون های ایالات متحده در دهه ۱۹۵۰، جان فاستر دالس، وزیر امور خارجه رئیس جمهور دوایت دی. آیزنهاور، گفت که ایالات متحده می تواند «به نقش رهبری خود [در ایجاد] استانداردهای انسانی برای حمایت از افراد بی دفاع در زمان جنگ افتخار کند» و مدعی شد که «کمک زیادی» به ایجاد کنوانسیون ژنو داشته است.
با این حال، درست همانطور که این لفاظی واقعیت تاریخی را تحریف کرد، ایالات متحده اغلب قراردادها را بیشتر در کلام تا عمل پذیرفت و مرتباً نیروی غیرانسانی را علیه کسانی که با اراده آن مخالفت می کردند، به راه انداخت. حتی در حالی که ایالات متحده در جریان بحث های تصویب کنوانسیون ها در مورد فضیلت های حقوق بشردوستانه بحث می کرد، نیروی هوایی ایالات متحده در حال بمباران غیرنظامیان تا حد مرگ در کره بود. و این لحن را برای سه چهارم قرن آینده با هدف قرار دادن عمدی غیرنظامیان در طول جنگ ویتنام به عنوان مظهر بی رحمی ایالات متحده در جنگ تعیین کرد.
این شکاف میان گفتار و کردار آمریکایی ها نیز یادگار گذشته نیست. به عنوان مثال، با وجود عذرخواهی رسمی، هیچ یک از پرسنل ایالات متحده با عواقب – یا حتی تحقیقات – برای حمله اخیر هواپیمای بدون سرنشین در افغانستان که “به اشتباه” غیرنظامیان از جمله هفت کودک را به قتل رساند، مواجه نشده است. مضاف بر این، ایالات متحده به کار خود برای تضعیف تلاشها برای اعمال محدودیتهای بیشتر بر اجرای جنگ ادامه میدهد. مقامات آمریکایی درخواست برای توافق الزام آور برای غیرقانونی کردن سلاح های خودمختار – «رباتهای قاتل» – را رد کردهاند تا بتوانند انعطافپذیری خود را برای توسعه قابلیتهای تسلیحاتی جدید حفظ کنند و در حوزه جنگ هستهای، ایالات متحده همچنین از امضای معاهده منع سلاحهای هستهای که توسط کمیته بینالمللی صلیب سرخ حمایت میشود، خودداری میکند، در حالی که برنامهریزی برای بهروزرسانیهای بسیار پرهزینه برای زرادخانه موجود خود دارد.
این سبقه ایالات متحده آمریکا از دم زدن از حقوق بشردوستانه، در حالی که به طور معمول اصول و توسعه آن را به نام دفاع از ارزشهای لیبرال دمکراتیک تضعیف میکند، سؤالات نگرانکنندهای را به وجود می آورد. منطق جنگ سرد که در آن نیاز به بازدارندگی یک دشمن غیرلیبرال و حفظ انعطاف پذیری در صورت رویارویی نظامی جدید، تمایل به تحمل درد و رنج گسترده غیرنظامیان را توجیه می کند و خواستار تحمل درد و رنج گسترده غیرنظامیان است، سیاست ایالات متحده را هدایت کرده و هنوز هم هدایت می کند. اما، امروز، این اقدامات باعث می شود انتقاد دولت بایدن از پوتین به دلیل نقض کنوانسیون ژنو در اوکراین، پوچ شود. بنابراین اثربخشی چنین انتقادی و اعتبار آمریکا برای ایجاد ائتلافی برای تحریم پوتین به دلیل این نقض ها تضعیف می شود.
اگر دولت ایالات متحده واقعاً می خواهد پوتین را از هدف قرار دادن غیرنظامیان منصرف کند و موقعیت او را در سطح بین المللی تضعیف کند، باید رویه گذشته خود را کنار بگذارد. ایالات متحده با نادیده گرفتن هنجارهای قدرتمند جهانی در برابر چنین ظلم و تجاوزی، توانایی خود را برای منزوی کردن کامل رژیم پوتین از بین برده است. برای اینکه ایالات متحده یک رهبر اخلاقی در سطح جهانی باشد، باید به قهرمان واقعی محافظت از غیرنظامیان در زمان جنگ – در گفتار و کردار – تبدیل شود.
انجام این کار ایالات متحده را قادر می سازد تا با قدرت بیشتری با زوال حقوق بین الملل در نتیجه تجاوز و بی رحمی در زمان جنگ مقابله کند. شرارت پوتین خطرات و نیاز به عملکرد بهتر ایالات متحده و متحدانش در ناتو را آشکار می کند. اگر حقوق بینالملل بخواهد از این دوره وحشیگری جان سالم به در ببرد، صدای قهرمانان آن باید شنیده شود و بزرگترین قدرتهای جهان باید پیام راسخ تری ارسال کنند.