آنچه فیلم بیوه سیاه می تواند در مورد قانون قاچاق انسان به ما بیاموزد

آنچه فیلم بیوه سیاه می تواند در مورد قانون قاچاق انسان به ما بیاموزد

Samantha Franks

ترجمه: محمدرضا مددی

پژوهشگر حقوق بین‌الملل

ویراستار علمی: دکتر هاله حسینی اکبرنژاد

عضو هیئت‌ علمی دانشگاه امام خمینی(ره) قزوین

برای بسیاری از طرفداران دنیای سینمایی مارول(MCU)، اکران فیلم بیوه سیاه(Black Widow) در سال ۲۰۲۱ به مثابه نفسی تازه بود. پس از دوازده سال حواشی، این فیلم سرانجام با داستان اولین زن انتقام‌جو که توسط اسکارلت جوهانسون به تصویر کشیده شد، به نمایش درآمد.

داستان حول محور انتقام شخصیت اصلی فیلم از سازمانی است که وی را به یک ابرجاسوس مبدل کرده است. تیتراژ آغازین فیلم هنگامی پخش می‌شود که دختربچه‌های کوچکی که از پشت کامیونی فریاد می‌کشند، توسط یک گانگستر سفیدپوست روسی به چند دسته سازماندهی می‌شوند و متعاقبا تحت آموزش‌های وحشیانه در یک مرکز ناشناخته قرار می‌گیرند. در حالی که دختران به قاتلان زیبایی تبدیل می‌شوند، موسیقی غم‌انگیز Smells Like Teen Spirit پخش می‌شود و نشان داده می‌شود که لحظات مهم تاریخ را متحول می‌کنند. بعدا در فیلم مشخص می‌شود که شخصیت جوهانسون در دوران نوزادی از مادرش ربوده شده است تا به عنوان یک ابرجاسوس جنسی تعلیم ببیند. سرانجام باند قاچاق توسط خود «بیوه سیاه» نابود می‌شود.

این فیلم در پایان هفته افتتاحیه بیش از ۲۵۰ میلیون دلار درآمد داشت و به دلیل گرایش آن برای مقابله با اشکال منحصر به فرد فجایع جنسیتی از جمله قاچاق انسان مورد تحسین واقع شد. کیت شورتلند(کارگردان) اظهار می‌دارد که هدف این فیلم نشان دادن دنیای مارول «در تلاقی با واقعیت است … بنابراین ما در مورد قاچاق اطلاع‌رسانی کردیم». در همان مصاحبه، فلورانس پیو اذعان می‌نماید که با تماشای صحنه آغازین فیلم گریسته است. وی می‌افزاید که هرگز تصور نمی‌کردم این فیلم به چنین خطوط داستانی عمیق و دردناکی در مورد اذیت و آزار و سوءاستفاده از زنان و به ‌ویژه به اسارت گرفتن دختران جوان بپردازد. با این حال اشکالی وجود دارد: بیوه سیاه در خصوص قاچاق انسان به طرز وحشتناک و خطرناکی اشتباه می‌کند.

باورهای غلط پیرامون کار اجباری

بدون شک اشتباه درخصوص قاچاق، تقصیر بیوه سیاه نیست-یا حداقل تنها تقصیر بیوه سیاه نیست. به‌رغم توجه روزافزون در سیاست داخلی و بین‌المللی و همچنین رسانه‌ها، قاچاق انسان جرمی است که به درستی درک نشده است. بیوه سیاه در نمایش ضعیف از این معضل، تنها نمونه نیست بلکه در رده فیلم‌هایی مانند Taken و سریال‌هایی از قبیل Grey’s Anatomy، The Wire و حتی قسمتی از Star Trek در سال ۱۹۶۶ قرار می‌گیرد.

برای درک مشکل بیان قاچاق انسان در فرهنگ عامه، ساده‌ترین کار این است که با این فرضیه شروع کنیم: قاچاق انسان زمانی است که زنان و دختران(عمدتا سفیدپوست) از مکان امن ربوده می‌شوند و به ‌منظور استثمار جنسی فجیع/وحشیانه به فروش می‌رسند.

برای مبارزه با این فرضیه، باید به سه سوال مهم پاسخ داد: قاچاق چگونه شکل می‌گیرد، چه کسانی را متاثر می‌‌سازد و کجا رخ می‌دهد؟

مقصود از قاچاق انسان چیست؟

قاچاق انسان یک جنایت جهانی است که توسط شبکه گسترده‌ای از عوامل بین‌المللی اداره می‌شود. مهمتر از همه، پروتکل پیشگیری، سرکوب و مجازات قاچاق انسان به ویژه زنان و کودکان که مکمل کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه جرایم سازمان یافته فراملی(“پروتکل پالرمو”) است و در سال ۲۰۰۰ از سوی مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسیده و اکنون دارای ۱۷۹ دولت عضو است، «قاچاق انسان» را به شرح ذیل تعریف می‌کند:

استخدام، حمل و نقل، انتقال، پناه دادن یا تحویل گرفتن اشخاص، از طریق تهدید یا توسل به زور یا سایر اشکال اجبار، آدم‌ربایی، کلاهبرداری، فریب، سوء‌استفاده از قدرت یا موقعیت آسیب‌پذیر یا دادن یا دریافت پول یا مزایا برای دستیابی به رضایت شخصی که بر شخص دیگری کنترل دارد، به منظور استثمار. استثمار حداقل شامل بهره‌کشی از فحشای دیگران یا سایر اشکال استثمار جنسی، کار یا خدمات اجباری، برده‌داری یا اعمالی شبیه به بردگی، بیگاری یا برداشتن اعضای بدن می‌باشد…

به عبارتی کوتاه‌تر، قاچاق انسان زمانی است که شخصی با توسل به زور، کلاهبرداری یا اجبار برای بهره‌کشی از کار فرد دیگری استفاده می‌کند. در اینجا، تصویری که بیوه سیاه از کنترل ذهن بر قاتلان زن به تصویر می‌کشد، مسلما با این شرایط مطابقت دارد.

قاچاق چه کسانی را متاثر می‌کند؟

قاچاق یک جرم اقتصادی است. در حالی که کار اجباری اغلب خشونت‌آمیز و ممکن است شامل سوءاستفاده جنسی هم باشد اما استثمار جنسی همیشه در آن هدف نیست بلکه درآمدزایی و کسب سود همواره مطرح است.

بر اساس گزارش سازمان بین‌المللی کار، تقریبا ۲۸ میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ در شرایط کار اجباری زندگی می‌کردند. گمان می‌رود که ۱۷.۳ میلیون نفر از این افراد در بخش خصوصی باشند؛ ۶.۳ میلیون مورد استثمار جنسی تجاری اجباری و ۳.۹ میلیون کار اجباری تحمیل شده توسط یک دولت. در واقع، ثبت آمار قاچاق بسیار دشوار و احتمالا بسیار بیشتر است. به هر حال، اکثریت کسانی که تحت استثمار جنسی تجاری اجباری قرار دارند، زنان و دختران هستند و اکثریت کسانی که در شرایط کار اجباری زندگی می‌کنند، مردان و پسران می‌باشند.

برخلاف آنچه در این فیلم‌ها می‌توان دید، قربانیان قاچاق انسان به ندرت توسط افراد بیگانه(غیرآشنا) مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. در مقابل، آن‌ها عموما افرادی هستند که به دلیل فقر آسیب‌پذیر شده‌اند و اغلب توسط اعضای خانواده، دوستان یا آشنایان معتمد، مورد استثمار قرار می‌گیرند. بسیاری از آن‌ها مهاجر هستند و بسیاری هم از مردم رنگین‌پوست می‌باشند. برخلاف فیلم بیوه سیاه، تعداد بسیار کمی نوزاد هستند و فقط معدودی از آن‌ها از آغوش مادرانشان ربوده می‌شوند.

قاچاق کجا رخ می دهد؟

قاچاق انسان در هر کشوری اتفاق می‌افتد. اکثر کشورها قوانین قاچاق داخلی را وضع کرده‌اند. با این حال، شاهد عدم اجرای قانون و فقدان درک صحیح از چگونگی ارتکاب این جرم هستیم.

یک تصور غلط رایج این است که قاچاق باید فرامرزی باشد. همان‌طور که بیان شد، قاچاق انسان زمانی رخ می‌دهد که یک قاچاقچی از توسل به زور، کلاهبرداری یا اجبار برای وادار کردن شخص دیگری به کار یا انجام یک عمل جنسی تجاری استفاده کند. بر این اساس، می‌تواند شامل جابه‌جایی از مرزهای بین‌المللی یا داخلی باشد اما الزامی به آن نیست. این موضوع می‌تواند در یک جامعه اتفاق بیفتد که اغلب نیز چنین است. در حالی که شخصی که به ‌صورت قاچاقی از مرز عبور می‌کند ممکن است قربانی قاچاق انسان شود، قاچاق(smuggling) به معنای اعم [ورود یا خروج غیرقانونی کالا یا افراد به یک کشور] و قاچاق انسان(trafficking) از هم متمایز هستند.

به رغم تصاویری که در رسانه‌ از جمله فیلم بیوه سیاه به تصویر کشیده می‌شود، اکثر موارد قاچاق(trafficking) توسط یک گروه جنایتکار بین‌المللی سازماندهی نمی‌شود. بلکه اغلب، قاچاق انسان در محدوده کوچک و استثمار از افرادی صورت می‌پذیرد که قبلا برای قاچاقچی شناخته شده‌اند.

ریشه‌های این فرضیه

قاچاق انسان جرم جدیدی نیست. در حالی که پروتکل پالرمو اکنون در سطح بین‌المللی بر قاچاق(trafficking) حاکم است، قوانین مربوط به قاچاق بسیار قبل‌تر ایجاد شده بودند. اگرچه برخی ]از این قوانین[ مشهود هستند و به ریشه‌کن‌ نمودن تجارت برده در اقیانوس اطلس یا قاچاق مهاجر مربوط می‌شوند، برخی دیگر بیشتر قابل توجه هستند: از جمله موافقت‌نامه بین‌المللی برای سرکوب قاچاق برده‌های سفید(۱۹۰۴)، کنوانسیون بین‌المللی برای سرکوب قاچاق برده‌های سفید(۱۹۱۰)، کنوانسیون در مورد سرکوب قاچاق زنان و کودکان(۱۹۲۱)، کنوانسیون در مورد سرکوب قاچاق زنان بالغ(۱۹۳۳) و کنوانسیون برای سرکوب قاچاق انسان و بهره‌کشی از روسپی‌گری دیگران(۱۹۴۹).

اساس این کنوانسیون‌ها پیچیده است(و برای غور عمیق‌تر در دو مورد اول، نگارنده مطالعه آن‌ها را توصیه می‌نماید). برخی از آن‌ها دو منظوره هستند؛ یعنی به دنبال جلوگیری از روسپی‌گری هم به عنوان یک گناه اخلاقی بوده و هم به این دلیل که عملا به بیماری‌های ناگوار مقاربتی کمک می‌کند. در کنفرانس بین‌المللی ۱۹۰۲ در مورد قاچاق بردگان سفید، زبان موافقت‌نامه ۱۹۰۴ در مورد سرکوب قاچاق بردگان سفید رسمی شد و شامل موارد زیر بود:

هر شخصی که برای ارضای امیال دیگری با کلاهبرداری، خشونت، تهدید، سوء‌استفاده از قدرت یا هر وسیله دیگر اجبار، زن یا دختر بالغی را با مقاصد غیراخلاقی ترغیب، وسوسه یا گمراه کرده باشد، به مجازات محکوم خواهد شد؛ حتی در مواردی که افعال مادی تشکیل‌دهنده جرم در کشورهای مختلف صورت گرفته باشد.

احراز مشابهت با قوانین تجارت مدرن دشوار نیست. این زبان شامل زور، خشونت و اجبار است؛ درست همان‌طور که امروز مورد پذیرش می‌باشد.

استثمار جنسی زنان و دختران یک معضل جهانی و موضوعی است که ارزش بحث گسترده را دارد. با این حال، این اسناد قانونی نشان‌دهنده یک دورویی آشکار است: پس از قرن‌ها استثمار از رنگین‌پوستان برای کار، غرب نیمه اول قرن بیستم را با وسواس در حمایت از زنان و دختران(عمدتا سفیدپوست) در برابر تجارت برده سپری نمود. کنوانسیون‌های اولیه با یکسان دانستن روسپی‌گری با برده‌داری، تلاش‌ها برای درک ماهیت کار اجباری را نیز تضعیف نموده¬اند.

چرا قاچاق مهم است؟

بیش از یکصد سال پس از نگارش کنوانسیون علیه قاچاق بردگان سفید، رسانه‌هایی مانند بیوه سیاه هنوز دنیایی را منتقل می‌کنند که در آن قاچاق انسان جنایتی دراماتیک و پیچیده است که توسط متفکران جنایتکار علیه زنان و دختران سفیدپوست انجام می‌شود. این موضوع واقعیت را مبهم می‌سازد و مانع از این می‌شود که مردم به راحتی درک کنند که قاچاق اغلب در مقیاس کوچک و محلی است که علیه افراد آسیب‌پذیر انجام می‌شود. قاچاق نیروی کار، بیشتر مردان را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ با این حال حتی پروتکل پالرمو از «زنان و دختران» به عنوان ذی‌نفعان اصلـی حمایت نام می‌برد.

این اظهار نظر نادرست، پیامدهای محسوسی دارد. همان‌طور که گزارشگر ویژه قاچاق در سال ۲۰۲۱ توضیح می‌دهد، قربانیان قاچاق غالبا دستگیر و از کمک محروم می‌شوند و گاهی اوقات حتی به اجبار به دلیل ویژگی¬های نژادی و بیگانه‌هراسی به موقعیت‌های خطرناک بازگردانده می‌شوند. وقتی درک نمی‌کنیم قاچاق چگونه است، قربانیان آن را هم نمی‌بینیم.

نمایش فیلم‌هایی نظیر Widow’s، Taken’s و Grey’s Anatomy در نگاه اول بی‌ضرر هستند اما در زمینه تاریخ و واقعیت خطرناک‌اند. قربانیان قاچاق سزاوار وضعیت بهتری هستند و ما باید به اندازه کافی بدانیم که همین را مطالبه نماییم.

– https://opiniojuris.org/2022/10/25/what-black-widow-can-teach-us-about-human-trafficking-law
– سامانتا فرانکز ‌از کارکنان یک شرکت حقوقی در واشنگتن‌دی‌سی است که در تجارت بین‌الملل تخصص دارد. وی همچنین عضو گروه‌ کاری اداره بهداشت و خدمات انسانی در مورد قاچاق انسان است.

– در قاچاق(smuggling) انتقال غیرقانونی افراد است که مستلزم اجبار نیست و معمولا افراد خودشان این سفر را انجام می‌دهند؛ برخی از خشونت و برخی از فقر می‌گریزند و در واقع، به شخصی پول پرداخت می‌شود تا به آنان کمک کند تا سفر را انجام دهند. ولی قاچاق به معنای trafficking قاچاق انسان به صورت غیرارادی است که قاچاقچیان زور، کلاهبرداری یا اجبار را برای فروش و استثمار قربانی به کار می‌برند و این مفهوم، برخلاف smuggling‌ لزوما شامل جابه‌جایی نمی‌باشد.]مترجم[
– ویراستار ادبی: صادق بشیره(گروه پژوهشی آکادمی بیگدلی)

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *