[۱]
Jennifer Maddocks
مترجم: پیروز چمنی
پژوهشگر حقوق بین الملل
ویراستار علمی دکتر آناهیتا سیفی
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
در ۲۷ ژوئن ۲۰۲۳ ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، اعلامیه قابل توجهی داد. پوتین پس از سالها انکار هر گونه ارتباط بین گروه واگنر و دولت روسیه، گفت:«میخواهم اشاره کنم همه در مورد آن بدانند: هزینه نگهداری کل گروه واگنر به طور کامل توسط دولت تامین میشد. رییس جمهور پوتین افزود که از ماه می ۲۰۲۲ تا می ۲۰۲۳، دولت روسیه بیش از ۸۶ میلیارد روبل به گروه واگنر پرداخت کرده است. این مبلغ تقریبا معادل یک میلیارد دلار آمریکا است. اهمیت افشای پوتین تنها زمانی قابل درک است که با توجه به موضع قبلی کرملین در قبال شرکت نظامی خصوصی(PMC) در نظر گرفته شود. هنگامی که اعضای گروه واگنر در فوریه ۲۰۱۸ به نیروهای آمریکایی در سوریه حمله کردند، مسکو هر گونه اطلاع از فعالیتهای آنها را رد کرد. در اواخر همان سال دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، ادعا کرد که هیچ شرکت نظامی خصوصیای در روسیه وجود ندارد و در مارس ۲۰۲۱، روسیه به گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد مبنی بر دخالت واگنر در ارتکاب جنایات جنگی در جمهوری آفریقای مرکزی با رد ارتباط شهروندان روسی که «تحت قراردادهای خصوصی» با «سازمانهای دولتی روسیه» عمل میکنند، پاسخ داد. به نظر میرسد که تغییر روایت کرملین بخشی از پاسخ آن به شورش کوتاه و مختصر گروه واگنر در ۲۳ تا ۲۴ ژوئن است. مسکو کمپین اطلاعاتی را با هدف احیای اقتدار پوتین و بیاعتبار کردن یوگنی پریگوژین راهاندازی کرده است. بنابراین رییس جمهور پوتین اکنون ادعا میکند که پریگوژین در مورد استقلال گروه واگنر از کرملین و عدم پرداخت غرامت دولتی برای پرسنل واگنر دروغ گفته است. برای حمایت از این ادعا، پوتین برای اولین بار از زمان تاسیس واگنر اعتراف کرد که کرملین “به طور کامل بودجه” PMC را تامین میکند. علاوه بر این پوتین اذعان کرد که کرملین از بودجه فدرال روسیه مبالغ مختلفی به پرسنل واگنر و خانوادههای آنها پرداخت کرده است. باید دید که آیا این اعتراف به کرملین در تلاش برای نشان دادن پریگوژین به عنوان یک دروغگو کمک خواهد کرد یا خیر. اما چه رییس جمهور پوتین موفق شود وجهه پریگوژین را از بین ببرد یا نه، اعلامیه وی پیامدهای قانونی دارد. به ویژه این امر بر مسئولیت دولت روسیه در قبال بسیاری از موارد نقض قوانین درگیری مسلحانه(LOAC) که توسط نیروهای واگنر در سراسر جهان انجام میشود، تاثیر میگذارد. این پست به دلایلی میپردازد که رفتار گروه واگنر در نقض LOAC را میتوان به روسیه نسبت داد و این که چگونه این تحلیل ممکن است اکنون با توجه به اعلام پوتین تغییر کند.
آیا گروه واگنر یک ارگان دولتی در روسیه است؟
در تاریخ نگارش، مشخص نیست که گروه واگنر پس از شورش کوتاهمدتش چه خواهد شد. گزارشها حاکی از آن است که PMC منحل خواهد شد و به مبارزان آن حق انتخاب داده میشود که آیا به ارتش روسیه بپیوندند یا به بلاروس فرار کنند. همانطور که قبلا نوشتم، آن دسته از مبارزانی که تصمیم به انعقاد قرارداد با وزارت دفاع روسیه بگیرند، به ارگانهای دولتی تبدیل خواهند شد. به این معنی که از آن تاریخ به بعد، تمامی رفتارهایشان در مقام عمومی آنها قابل انتساب به روسیه خواهد بود. با این حال این سوال باقی میماند که آیا گروه واگنر به عنوان یک ارگان دولتی روسیه واجد شرایط است یا خیر. علیرغم حمایت قابل توجهی کرملین نسبت به PMC که اکنون به آن اعتراف میشود، قوانین داخلی روسیه گروه واگنر را به عنوان ارگان دولتی معرفی نمیکند. با این وجود یک نهاد خصوصی میتواند بر اساس رابطه واقعی خود با دولت به جای وضعیت آن بر اساس قوانین داخلی، به عنوان یک ارگان دولتی واجد شرایط شود(ماده ۴ از مواد کمیسیون حقوق بین الملل در مورد مسئولیت دولت). ما اکنون پس از اعلام پوتین از این رابطه واقعی بیشتر میدانیم. دیوان بینالمللی دادگستری این وضعیت ارگان دولتی را در پرونده نسلکشی بوسنی هرزگوین به صورت دوفاکتو مورد بررسی قرار داد(بند ۳۹۱-۳۹۴). دیوان بینالمللی دادگستری در حکم خود این طور قضاوت کرد که نهادها را میتوان با ارگانهای دولتی برابر دانست، مشروط بر این که آنها در «وابستگی کامل» به دولت عمل کنند که در نهایت تنها ابزار آن هستند». اعلامیه اخیر پوتین بسیار مهم است؛ زیرا برای اولین بار وابستگی گروه واگنر به روسیه را تایید میکند. پوتین اظهار داشت که کرملین به طور کامل تامین بودجه و PMC را بر عهده دارد و بدین ترتیب نشان میدهد که گروه واگنر برای انجام عملیات نظامی خود کاملا به روسیه وابسته است.
با این حال قبل از این که به این نتیجه برسیم که گروه واگنر به عنوان ارگان دولتی بالفعل روسیه واجد شرایط است، قدری احتیاط لازم است؛ به این معنی که همه رفتار اعضای آن در هنگام فعالیت در مقام رسمی خود قابل انتساب به دولت است. نخست، پوتین در بیانیه خود به بودجه PMC تنها از می ۲۰۲۲ اشاره کرد. گروه واگنر برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ ایجاد شد. اگرچه این احتمال وجود دارد که PMC در تمام مدت حیات خود وابستگی زیادی به روسیه داشته است، وضعیت این گروه باید در زمان وقوع نقض حقوق بینالمللی مورد بررسی قرار گیرد. رفتار PMC تنها بر این اساس میتواند به روسیه نسبت داده شود که منجر به مسئولیت دولت شود، این در صورتی است که گروه واگنر به عنوان یک ارگان دولتی بالفعل در زمان مربوطه واجد شرایط باشد. دوم، علیرغم روایتی که کرملین در حال حاضر ترویج میکند، گزارشها نشان میدهد که گروه واگنر “به طور کامل” توسط روسیه تامین نمیشود. در عوض، PMC بودجه خود را از منابع مختلف از جمله عملیات تجاری رهبر خود، یوگنی پریگوژین، تامین میکند. گروه واگنر همچنین از سایر کشورها کمک مالی دریافت میکند، به ویژه در رابطه با عملیات خود در آفریقا؛ جایی که برای مثال گزارش شده است دولت مالی ماهانه ۱۰ میلیون دلار به PMC پرداخت میکند. بنابراین دقیق نیست که گروه واگنر را “کاملا وابسته” به روسیه توصیف کنیم. سوم، معیاری که دیوان بینالمللی دادگستری برای تعیین وضعیت نهاد دولتی بالفعل تدوین کرده، سختگیرانه است. دیوان بینالمللی دادگستری نه تنها به الزام برای «وابستگی کامل» بلکه به «کنترل شدید دولت» بر فعالیتهای نهاد اشاره کرد. دیوان بینالمللی دادگستری در نتیجهگیری اینکه صربهای بوسنی به صورت بالفعل جزء ارگانهای دولتی صربستان نیستند، به ماهیت «استثنایی» این وضعیت اشاره کرد. بنابراین صربهای بوسنی را نمیتوان صرفا ابزاری در نظر گرفت که دولت از طریق آن عمل میکند و به گونهای که فاقد هر گونه خودمختاری واقعی باشند. در عوض، رهبران صرب بوسنی «برخی واجد شرایط و دارای استقلال بودند. این بدان معنا بود که آنها کاملا به صربستان وابسته نبودند و رفتارشان بر این اساس به دولت قابل انتساب نبود. در مورد استقلال گروه واگنر میتوان شواهد قویتری نیز داشت. با وجود حمایت بسیار قابل توجهی که اکنون پوتین نسبت به PMC به آن اعتراف میکند، از رفتار اخیر این گروه کاملا مشخص است که تحت کنترل کرملین عمل نمیکند. حتی زمانی که برای دولت روسیه اقدام میکند، مانند نبرد برای باخموت، روابط فرماندهی گروه واگنر با مقامات روسی در هالهای از ابهام باقی میماند و ممکن است از عملیاتی به عملیات دیگر متفاوت باشد. شورش اخیر شواهد قانعکنندهتری از هویت مستقل واگنر و ظرفیت آن برای عمل بر اساس شرایط خودش ارائه میدهد. بنابراین دور از انتظار است که دادگاه یا دادگاهی که این موضوع را بررسی میکند، به این نتیجه برسد که گروه واگنر به صورت بالفعل ارگان دولتی روسیه است. هر گونه از چنین ارزیابی احتمالا به این موضوع میپردازد که دادگاه تا چه اندازه به حکم دیوان بینالمللی دادگستری در مورد نسلکشی بوسنی پایبند است. با استفاده از ارزیابی دیوان بینالمللی دادگستری به معنای واقعی کلمه، دیوان به سختی میتواند نتیجه بگیرد که گروه واگنر هم در «وابستگی کامل» به روسیه و هم تحت «کنترل شدید» دولت عمل کرده است. با نگاهی گستردهتر به روابط، میتوان وزن بیشتری را بر عوامل مرتبط دیگر مانند نقش روسیه در ایجاد PMC، مشارکت آن در طراحی استراتژی گروه و اهمیت حمایت کرملین از عملیات واگنر گذاشت(فعالیتهای شبه نظامی، بند ۹۳-۹۴، ۱۱۰-۱۱۲). شاید اگر دادگاهی ارزیابی دیوان بینالمللی دادگستری را با درجهای از انعطاف اعمال کند، ممکن است به این نتیجه برسد که علیرغم استقلال قابل توجه PMC، گروه واگنر صرفا به عنوان “ابزار” روسیه عمل میکند؛ به این معنی که این گروه به صورت دوفاکتو یکی از نهادهای این دولت است. یک عامل اضافی که میتواند بر تجزیه و تحلیل تاثیر بگذارد این است که آیا گروه واگنر فقط به عنوان یک نهاد در نظر گرفته میشود یا به عنوان تعدادی نهاد مجزا که در نقاط مختلف جهان فعالیت میکنند.
به طور معمول یک نهاد دولتی بر اساس قوانین داخلی دولت به این عنوان تعیین میشود به این معنی که تمام رفتار آن نهاد در مقام رسمی خود منتسب به دولت است. با این حال وضعیت دوفاکتو ارگان دولتی به دلیل رابطه واقعی بین نهاد و دولت به وجود میآید. در مورد گروه واگنر این رابطه در مکانهای مختلفی که گروه در آن فعالیت میکند، متفاوت است. به عنوان مثال بر خلاف نیروهای واگنر مستقر در اوکراین، جنگجویان PMC در خارج از کشور انگیزه تجاری دارند و از زندانها استخدام نمیشوند. اگر به دلیل این تفاوتها PMC را بتوان به عنوان چندین نهاد مجزا در نظر گرفت، ممکن است عنصری که در اوکراین فعالیت میکند به احتمال زیاد به عنوان یک ارگان دولتی واجد شرایط باشد. برای مثال با توجه به منابع مالی مستقل PMC در آفریقا، انجام این آزمایش در سایر مکانهایی که گروه واگنر در آن فعالیت میکند، دشوارتر است.
آیا گروه واگنر مجاز به انجام وظایف دولتی از طرف روسیه است؟
مبنای دومی که رفتار گروه واگنر را میتوان به روسیه نسبت داد این است که PMC مجاز به انجام وظایف دولتی از طرف روسیه بود(ماده ۵ طرح مسئولیت دولت). وظایف رزمی که این گروه برای روسیه انجام میدهد، به وضوح جنبه دولتی دارد. با این حال هنگام تدوین قاعده انتساب، کمیسیون حقوق بینالملل یک شرط اضافی را در نظر گرفت که نهاد باید دارای ابتکار عمل مطابق با قوانین داخلی دولت باشد. قابل تردید است که آیا این شرط در مورد گروه واگنر برآورده میشود؛ زیرا PMCها بر اساس قانون اساسی روسیه(ماده ۱۳ (۵) و ۷۱) و قانون کیفری(ماده ۳۵۹) غیرقانونی هستند. اعتراف پوتین به این که دولت روسیه بودجه قابل توجهی به گروه واگنر ارائه کرده، ممکن است این تحلیل را تغییر دهد. با فرض پرداخت چنین مبالغ هنگفتی به PMC مطابق با قوانین داخلی روسیه، شواهد این امر همراه با اعتراف عمومی پوتین به پیوندهای بین PMC و دولت میتواند برای برآورده کردن الزامات «تحت اختیار توسط قانون» کافی باشد. از طرف دیگر، من در جای دیگری استدلال کردهام که الزامی برای مجوز طبق قانون داخلی دولت، اثربخشی این قاعده را در رسیدگی به حساب دولتها محدود میکند. روسیه تنها دولتی نیست که به نهادهای خصوصی اجازه داده است که از طرف آن از طریق ابزارهای غیررسمی که لزوما با قوانین داخلی آن مطابقت ندارد، اقدام کنند. به نظر من این قاعده بهتر است هدف خود را برآورده کند، اگر سایر اشکال مجوز دولتی در هنگام بررسی انتساب در نظر گرفته شود. در مورد گروه واگنر، اعتراف رییس جمهور پوتین در مورد بودجه قابل توجهی که PMC دریافت میکند، وزن بیشتری به شواهد موجود میافزاید که نشان میدهد فعالیتهای این گروه به وضوح در بالاترین سطوح دولت روسیه مجاز است. اگر عناصر این قاعده انتساب برآورده شود، در مورد تمام رفتارهای گروه واگنر هنگام انجام وظایف عمومی از طرف روسیه قابل اعمال است. بنابراین این قانون ممکن است تمام رفتارهای گروه واگنر را به روسیه نسبت ندهد. اگرچه PMC عموما منافع استراتژیک روسیه را در سراسر جهان ترویج میکند اما گاهی اوقات بر اساس قراردادهایی با سایر نهادها یا دولت ها عمل میکند. به این ترتیب موضوع انتساب به ظرفیتی که نیروهای واگنر در زمان مربوطه در آن عملیات میکردند، بستگی دارد. اگر آنها وظایف عمومی را طبق مجوز دولت روسیه انجام میدادند، این قانون رفتار آنها را به روسیه نسبت میداد. اما اگر برای مثال جنگجویان واگنر در زمانی که اقدام به نقض بالقوه قوانین بینالمللی و به مالی کمک میکردند، همان قاعده ممکن است رفتار واگنر را به دولت مالی نسبت دهد.
آیا گروه واگنر تحت دستورالعمل، هدایت یا کنترل روسیه عمل میکند؟
اگر رفتار گروه واگنر را نتوان به این دلیل که PMC به عنوان یک ارگان دولتی واجد شرایط است یا به دلیل این که مجاز به انجام وظایف دولتی از طرف دولت است به روسیه نسبت داد، سومین مبنای احتمالی انتساب این است که رفتار PMC در نقض مقررات بینالمللی تحت دستورالعمل، هدایت یا کنترل روسیه انجام شده است(ماده ۸ طرح مسئولیت دولت). اگر انتساب بر این اساس مقتضی باشد، تنها اعمال خاصی که قوانین بینالمللی را نقض میکنند و تحت دستورالعملها، هدایت یا کنترل روسیه انجام شدهاند، قابل انتساب به دولت هستند. بنابراین این قاعده انتساب، دامنه کاربرد محدودتری نسبت به دو مورد قبلی دارد. اعتراف اخیر رییس جمهور پوتین در مورد تامین مالی گروه واگنر بیشترین ارتباط را با موضوع کنترل دارد. ارزیابی کنترل مقتضی برای اهداف قانون موضوع بحث قابل توجهی بوده است. در پست قبلی به این نتیجه رسیدم که اگر ارزیابی کنترل کلی ضعیفتر اعمال شود، احتمالا رفتار گروه واگنر در نقض قوانین بینالمللی به دلیل پیوندهای مهم بین PMC و دولت به روسیه نسبت داده می شود.
این نتیجهگیری با اذعان پوتین به کمک مالی قابل توجهی که روسیه به این گروه ارائه میکند، تقویت میشود. با این حال ارزیابی معتبرتر برای این منظور، ارزیابی کنترل موثر بوده که توسط ICJ تدوین شده است(فعالیتهای شبه نظامی پاراگراف ۱۱۵؛ نسل کشی بوسنی بند ۳۹۶-۴۰۶). این یک فرضیه بسیار سختگیرانه است، مستلزم شواهدی است که نشان دهد مقامات دولتی سطح دقیق یا تاکتیکی کنترل بر رفتاری را که ناقض قوانین بینالمللی است، اعمال میکنند. این فرضیه در مورد گروه واگنر به دلیل ابهام قابل توجهی که روابط فرماندهی بین رهبران واگنر و ارتش روسیه را احاطه کرده، دشوار است. بر خلاف فرضیه کنترل کلی که به رابطه گستردهتر بین واحد تجاری و دولت میپردازد، فرضیه کنترل موثر بر تاثیر دولت بر رفتار خاصی که قوانین بینالمللی را نقض میکند، متمرکز است. برای مثال این سرآغاز تنها در مورد قتل غیرنظامیان توسط واگنر در بوچا برآورده میشود که اوکراین بتواند ثابت کند که مقامات روسی در زمان مربوطه بر نیروهای PMC در آن مکان فرماندهی میکنند. از آنجایی که این تحقیق بسیار خاص است، بودجه قابل توجهی که روسیه اکنون به ارائه آن به گروه اعتراف میکند، ارتباط محدودی با تجزیه و تحلیل کنترل موثر دارد. البته درجات وابستگی یک بازیگر غیردولتی به یک دولت میتواند در برخی موارد نشاندهنده سطح بالای کنترل دولتی باشد. هر چه یک بازیگر غیردولتی برای تامین مالی و منابع بیشتر به یک دولت وابسته باشد، میزان کنترلی که دولت احتمالا میتواند بر رفتار بازیگر غیردولتی اعمال کند بیشتر خواهد بود. اما همانطور که رویدادهای اخیر به وضوح نشان میدهد گروه واگنر با وجود بودجه سخاوتمندانه کرملین با استقلال قابل توجهی عمل میکند. بنابراین اعتراف پوتین باعث تقویت این استدلال نمیشود که واگنر در عملیات نظامی خود تحت کنترل موثر روسیه عمل میکند.
نگاهی به آینده
سوالات زیادی در مورد آینده گروه واگنر و یوگنی پریگوژین باقی میماند. رییس جمهور پوتین بر خلاف کمپین خود برای بیاعتبار کردن پریگوژین و نشان دادن او به عنوان یک دروغگو، اعضای گروه واگنر را “وطنپرست روسی” توصیف کرده و گفته است که آنها در رابطه با تلاش برای شورش خود با پیگرد قانونی مواجه نخواهند شد. در عوض، آنها این انتخاب را دارند که یا با وزارت دفاع روسیه قرارداد امضا کنند، یا به خانه خود نزد خانوادههای خود بازگردند یا به بلاروس بروند. تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که بلاروس در حال آماده شدن برای ورود واگنر است. در این مرحله، هنوز مشخص نیست که چه تعداد از نیروها تغییر مکان خواهند داد. پیشبینیها از هزار تا هشت هزار نفر متغیر است. اما با فرض این که این نیروها به شرکت در عملیات نظامی و به کارگیری روشهای وحشیانه معمول خود بدون توجه به قوانین بینالمللی ادامه دهند، مسائل مربوط به مسئولیت دولت باقی خواهد ماند. با توجه به ابهام در مورد وضعیت گروه واگنر در بلاروس و روابط آتی آن با کشورهای بلاروس و روسیه، این سوالات حتی میتوانند پیچیدهتر شوند. سوالات اضافی در مورد آینده جنگجویان واگنر که در حال حاضر در خارج از روسیه، اوکراین یا بلاروس قرار دارند مطرح میشود. در سوریه گزارشها حاکی از آن است که معاون وزیر خارجه روسیه به رییس جمهور اسد اطلاع داده است که گروه واگنر دیگر به طور مستقل در آنجا فعالیت نخواهد کرد و به نیروهای PMC دستور داده شده که به پایگاه هوایی روسیه در لاذقیه گزارش دهند. در همین حال تقریبا پنج هزار عضو PMC در آفریقا از جمله در مالی و جمهوری آفریقای مرکزی به فعالیت خود ادامه میدهند. کرملین اعلام کرده است که با وجود شورش واگنر، این عملیات ادامه خواهد داشت. با این حال باید دید که آیا جنگجویان درگیر در نیروهای مسلح روسیه ادغام خواهند شد یا تحت عنوان گروه واگنر به فعالیت خود ادامه میدهند و یا به PMCهای جدید تقسیم خواهند شد. نتیجه این تحقیقات بر تحلیل مسئولیت دولت در مورد جنایات آتی تاثیر خواهد گذاشت که به احتمال زیاد اعضای گروه واگنر متاسفانه به ارتکاب آن ادامه خواهند داد.[۲]
[۱] Putin Admits to Funding the Wagner Group: Implications for Russia’s State Responsibility – Lieber Institute West Point
[2] ویراستار ادبی: صادق بشیره(گروه پژوهشی آکادمی بیگدلی)