دسترسی بشردوستانه به غزه

دسترسی بشردوستانه به غزه[۱]
Marina Sharpe
مترجم: موسی کرمی
دانشجوی دکتری حقوق بین¬الملل دانشگاه قم
ویراستار علمی: دکتر پوریا عسکری
دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

محاصره غزه به¬دست اسرائیل از منظر ممنوعیت گرسنگی دادن به غیرنظامیان به ¬منزله یک روش جنگی، از سوی دانِنبام(Dannenabaum) و لوترباخ(Lauterbach) واکاوی شده است. هر چند هدف اولیه این دو نویسنده این نیست ولی هر یک دریافته¬اند که به ¬موجب قواعد مربوط به دسترسی بشردوستانه در حقوق بین¬الملل بشردوستانه، اسرائیل باید اجازه دهد امداد بشردوستانه به غیرنظامیان غزه برسد.
قواعد مربوط به دسترسی بشردوستانه در حقوق بین¬الملل بشردوستانه، نه تنها برای کاهش پیامدهای محاصره بر غیرنظامیان بلکه هر زمانی که اقلام حیاتی برای بقای غیرنظامیان مانند خوراک، آب و سوخت در مخاصمات مسلحانه به دست ایشان نمی¬رسد نیز اعمال می¬شود. از این ¬رو فرسته(پست) فرارو به ¬صورت مستقیم به دسترسی بشردوستانه می¬پردازد. پامسِن(Pomson) چنین کرده است ولی ساختاربندی و نتیجه¬گیری در این نوشته متفاوت از کار اوست.
این فرسته کار خود را با نگاهی کلی به قواعد مربوط به دسترسی بشردوستانه در حقوق بین¬الملل بشردوستانه می¬آغازد. سپس به بررسیِ چگونگیِ اِعمالِ مقررات ذی¬ربط بر دو طرف مخاصمه و مصر به¬ویژه از منظر دسترسی سرزمینی به غزه دست می¬یازد.

دسترسی بشردوستانه در حقوق بین¬الملل بشردوستانه
کنوانسیون چهارم ژنو به امداد بشردوستانه در دو وضعیت می¬پردازد: اشغال و محاصره. قدرت اشغالگر «وظیفه دارد تامین خوراک و ملزومات درمانی جمعیت را تضمین نماید» و اگر قادر به این کار نباشد، باید «با تدابیر امدادی» موافقت نماید(مواد (۱)۵۵ و (۱)۵۹ کنوانسیون چهارم ژنو). ماده ۲۳ این کنوانسیون به اقلامی که باید اجازه ورود آن¬ها در خلال محاصره داده شود پرداخته است؛ با این حال مجموعه قواعدِ متقن¬ترِ پروتکل اول الحاقی جایگزین این مقرره شده¬اند(بُوث(Bothe) و دیگران، ص ۴۲۹؛ ساندوز(Sandoz) و دیگران، بندهای ۲۸۱۵-۲۸۱۳؛ آکانده(Akande) و گیلارد(Gillard)، ص ۱۲۸).
ماده ۷۰ پروتکل اول الحاقی در مخاصمات مسلحانه بین¬المللی و هر زمان که ملزومات حیاتی برای بقای جمعیت غیرنظامی «در هر سرزمینی که تحت کنترل یکی از طرف¬های مخاصمه قرار دارد در دسترس غیرنظامیان نباشد»، اعمال می¬شود. این ماده چارچوبی دو مرحله¬ای را جهت دسترسیِ بازیگرانِ بشردوستانه بی¬طرف به غیرنظامیانِ نیازمند تعبیه کرده است. در مرحله نخست، بازیگر ذی¬ربط در صدد دریافت رضایت طرف یا طرف¬های درگیر در مخاصمه برای ورود به سرزمین یا سرزمین¬های موردنظر برمی¬آید. اگرچه این رضایت –که بیشتر از آن به رضایت راهبردی(Strategic consent) یاد می¬شود» لازم است ولی نباید به¬گونه¬ای خودسرانه از ابراز آن خودداری شود(ماده (۱)۷۰ پروتکل اول الحاقی؛ راهنمای آکسفورد [در خصوص حقوق ناظر بر عملیات¬های امداد بشردوستانه در وضعیت-های مخاصمه مسلحانه]، بند ۲۲)[۲].
به مجرد دریافت رضایتِ راهبردی، اجرای عملی [امدادرسانی بشردوستانه] آغاز می¬شود. در مرحله دوم، طرف¬های مخاصمه و هر کشور واقع در مسیر [امدادرسانی بشردوستانه] باید با لحاظ حق کنترل خود، عبور سریع و بی¬وقفه ملزومات، تجهیزات و کارکنان امدادی از سرزمین خویش را اجازه دهند و تسهیل کنند(ماده (۳-۲)۷۰ پروتکل اول الحاقی). حق کنترل –که بیشتر از آن به رضایت عملیاتی(Operational consent) تعبیر می¬گردد- در عمل متضمن مواردی مانند تفتیش است و برای راستی¬آزمانیِ سرشتِ بشردوستانه اقلام، پیشگیری از اثرگذاری و تاثیرپذیری کاروان¬های [بشردوستانه] بر و از عملیات¬های نظامی و تضمینِ مطابقت اقلام بشردوستانه با استانداردهای بهداشتی و ایمنی به¬ کار گرفته می¬شود(راهنمای آکسفورد، بند ۶۶).
چارچوب مقرر در مخاصمات مسلحانه غیربین¬المللی(ماده (۲)۱۸ پروتکل دوم الحاقی) نیز ماهیتا مشابه [چارچوب موجود در مخاصمات مسلحانه بین¬المللی است]؛ با وجود این، تعهد معطوف به اجازه و تسهیل [امدادرسانی بشردوستانه]، [در پروتکل دوم الحاقی] عینا نیامده است. به هر روی، ماده ۷۰ [پروتکل اول الحاقی] واجد ماهیتی عرفی قلمداد می¬شود و قاعده عرفی بر مخاصمات مسلحانه غیربین¬المللی نیز اعمال می¬گردد. طبق برداشت کمیته بین¬المللی صلیب سرخ از این قاعده عرفی، «طرف¬های مخاصمانه باید، با لحاظ حق کنترل خود، عبور سریع و بی¬وقفه امداد بشردوستانه برای غیرنظامیانِ نیازمند که ماهیتا بی¬طرف است و بدون هرگونه تفکیک و تمایز ناروا انجام می¬گردد را اجازه دهند و تسهیل نمایند»(قاعده ۵۵ [مطالعه سال ۲۰۰۵ کمیته بین¬المللی صلیب سرخ در خصوص حقوق بین¬الملل بشردوستانه عرفی]). تعهد مرحله دوم دائر بر اجازه و تسهیل [عبور کاروان¬های بشردوستانه] در قاعده ۵۵ روشن و بدیهی است. این لازمه رضایت در مرحله اول است که در لسان قاعده و بخشی از آن وضوح کم¬تری دارد. [ژان ماری] هنکرتز و [لوئیس] دوسوالدبک، در تفسیر خود از قاعده ۵۵ توضیح می¬دهند که «روشن است که سازمان بشردوستانه نمی¬تواند بدون رضایتِ طرف درگیر اقدام کند. با وجود این نباید بر پایه دلایل خودسرانه از ابراز چنین رضایتی خودداری شود»(حقوق بین¬الملل بشردوستانه عرفی، صص ۱۹۷-۱۹۶).
حقوق بین¬الملل بشردوستانه مقررات ویژه¬ای نیز در خصوص امدارسانی درمانی دارد که قواعد یادشده در بالا و نیز این مقررات ویژه بر آن¬ها حکومت می¬کند. در هر دو مخاصمات مسلحانه بین¬المللی و غیربین¬المللی، غیرنظامیانِ زخمی و بیمار باید محترم داشته و حمایت شوند و مستحق جست¬وجو شدن، گردآوری و تخلیه و دریافت مراقبت‌های درمانی و توجه لازم بر اساس شرایط خود در کامل¬ترین میزان میسر و با کم¬ترین تاخیر ممکن هستند(مواد ۳ و ۱۶ کنوانسیون چهارم ژنو؛ ماده ۱۰ پروتکل اول الحاقی؛ مواد ۷ و ۸ پروتکل دوم الحاقی؛ قاعده ۱۱۰ مطالعه سال ۲۰۰۵ کمیته بین¬المللی صلیب سرخ). این استحقاقِ مطلق، تعهدی دائر بر ابراز رضایت راهبردی به انجام عملیات¬های امدادرسانی درمانی در صورت عدم دریافت مراقبت لازم با توجه به شرایط خود از سوی زخمیان و بیماران، برای طرف مخاصمه ذی¬ربط ایجاد می¬کند(راهنمای آکسفورد، بند ۱۱۴).

اسرائیل
این که اسرائیل غزه را اشغال کرده یا خیر، مسئله¬ای لاینحل شمرده می¬شود که خارج از دامنه این فرسته است. ذکر این نکته کفایت می¬کند که اگر چنین است، طبق ماده ۵۹ کنوانسیون چهارم ژنو، اسرائیل باید اجازه امدادرسانی به منطقه تحت محاصره را بدهد.
حتی اگر اسرائیل غزه را اشغال نکرده باشد نیز تعهداتی در زمینه امدادرسانی بشردوستانه دارد. دیوان عالی اسرائیل در قضیه البسیونی(Al-Bassiouni) رای داد که اسرائیل باید اجازه دریافت «آنچه برای تامین نیازمندی¬های بشردوستانه حیاتیِ جمعیت غیرنظامی لازم است» را به غزه بدهد(بند ۱۱). افزون بر این، قاعده ۵۵ [مطالعه سال ۲۰۰۵ کمیته بین¬المللی صلیب سرخ در خصوص حقوق بین¬الملل بشردوستانه عرفی] هم¬اکنون مُجری است، زیرا غیرنظامیان غزه به¬¬روشنی نیازمند [دریافت اقلام ضروری برای بقای جمعیت غیرنظامی] هستند (اسرائیل پروتکل‌های الحاقی را تصویب نکرده است).
چندین گذرگاه¬ میان اسرائیل و غزه وجود دارد. پس از جنایات! ۷ اکتبر [۲۰۲۳]، اسرائیل کنترل بر این نقاط را در حد یک محاصره کامل تشدید کرد. گذرگاه کرم شالوم(Kerem Shalom)(کرم ابوسالم) به سوی جنوب غزه، از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا پیش از ۷ اکتبر، مدخل اصلی کالا [به غزه] بود. این گذرگاه بر اساس آنچه امتناع اسرائیل از ابراز رضایت راهبردی محسوب می¬گردد، بسته باقی مانده است. امدادرسانی محدودی از طریق مرز غزه با مصر در رفح وارد این شهر شده است؛ تنها گذرگاهی که تحت کنترل اسرائیل نیست. با وجود این، اسرائیل حق کنترل خود (رضایت عملیاتی) بر امدادهای [بشردوستانه] که از گذرگاه رفح وارد [غزه] می¬شوند را حفظ کرده است. مشخص نیست اسرائیل تا چه میزان این حق را اعمال می¬کند؛ به نظر می¬رسد چالش¬های دسترسی [بشردوستانه] از طریق گذرگاه رفح از مجموعه¬ای از عوامل شامل رضایت عملیاتی اسرائیل، بمباران¬ها –که موجب مخاطرات امنیتی می¬گردند و جاده¬ها را تخریب می¬کنند- و اخیرا، کمبودِ بحرانیِ سوخت و قطع ارتباطات سرچشمه می¬گیرند.
اسرائیل تا اندازه¬ای به دلایل نظامی از ابراز رضایت راهبردی به امدادرسانی خودداری می¬ورزد: پیشگیری از به¬ کار رفتن اقلام [بشردوستانه] به¬ویژه سوخت از سوی حماس. دو دیدگاه غالب درباره خودسرانه بودن یا نبودِ خودداری از اظهار رضایت راهبردی به امدادرسانی به¬ دلایل مرتبط با ضرورت نظامی وجود دارد. طبق نظر آکانده و گیلارد، ضرورت نظامی ممکن است در مرحله اول به-عنوان دلیلی برای عدم رضایت به امدادرسانی مطرح شود؛ مشروط بر این¬که به دلیلی «خارج از آنچه ضرورت نظامی اقتضا دارد» از ابراز رضایت «خودداری نشده باشد»(ص ۴۹۹).
موضع کمیته بین¬المللی صلیب سرخ حتی از حاشیه صلاحدیدِ مضیقِ مجاز در دیدگاه آکانده و گیلارد نیز آسان‌گیرانه¬تر است. طبق دیدگاه کمیته، تنها «در شرایط استثنایی به¬منظور تنظیم –و نه تحریم- دسترسی بشردوستانه» می¬توان به ضرورت نظامی استناد کرد «و این ضرورت فقط به¬صورت موقت و به¬ لحاظ جغرافیایی می¬تواند آزادی آمد و شد کارکنان بشردوستانه را محدود سازد»(ص ۳۶۴). بر پایه این دیدگاه، اسرائیل در مرحله دو در سیاق حق کنترل خود می¬تواند به ضرورت نظامی استناد جوید؛ ولی این امکان در رابطه با رضایت راهبردی در مرحله اول وجود ندارد.
علی¬الظاهر اسرائیل به ¬منظور حفظ محاصره خویش [بر غزه]، از ابراز رضایت راهبردی نیز خودداری می¬ورزد. اقدامی که هم آکانده و گیلارد(ص ۷۷۱) و هم کمیته بین¬المللی صلیب سرخ(ص ۳۷۰)، آن را خودداری خودسرانه¬ای می¬دانند که ممنوعیت گرسنگی دادن به غیرنظامیان به¬ منزله روشی جنگی را نقض می¬کند؛ خطایی که به گفته داننباوم تداوم داد(در حالی که واتس(Watts) به ¬نفع حاشیه صلاحدید موسع¬تری برای خودداری از ابراز رضایت راهبردی در سیاق محاصره استدلال کرده است، آشتی دادن چنین حاشیه صلاحدیدی با ممنوعیت گرسنگی دادن به غیرنظامیان به ¬منزله روشی جنگی دشوار می-نماید).
در رابطه با امدادرسانی درمانی یا پزشکی، روشن است که زخمیان و بیماران غزه در حال دریافت مراقبت لازم بر اساس شرایط خویش نیستند. اسرائیل باید «در بالاترین میزان ممکن»(قاعده ۱۰ [مطالعه سال ۲۰۰۵ کمیته بین¬المللی صلیب سرخ در خصوص حقوق بین¬الملل بشردوستانه عرفی])، اجازه ورود اقلام درمانی به غزه را بدهد.

حماس و مصر
اگرچه حماس از سوی اتحادیه اروپا، اَیالات متحد آمریکا و دیگران به¬عنوان سازمانی تروریستی شناخته شده است ولی به ¬منزله یکی از طرف¬های مخاصمه، به ¬موجب حقوق بین¬الملل بشردوستانه، طبق قاعده ۵۵ [پیش¬گفته] ملتزم می¬شود. از آن جایی که حماس از طرف غزه بر گذرگاه رفح کنترل دارد، رضایت آن به اقدامات امدادی لازم است و نباید به¬صورت خودسرانه از ابراز آن خودداری ورزد. حماس همچنین می¬بایست عبور سریع و بی¬وقفه امدادرسانی بشردوستانه بی¬طرفانه برای غیرنظامیان نیازمند را با لحاظ حق عبور خود اجازه دهد و تسهیل نماید. حماس نباید این حق کنترل را برای پوشش دادنِ انتقالِ امدادرسانی [بشردوستانه] از غیرنظامیان به اقدامات نظامی خود اعمال کند.
اگر [تصور کنیم] که غزه تحت اشغال اسرائیل قرار دارد، مصر باید «اجازه عبورِ آزاد محموله¬ها» به سوی غزه را بدهد و «حفاظت از آن¬ها را تضمین نماید»(ماده (۳)۵۹ کنوانسیون چهارم ژنو). قاعده ۵۵ [از قواعد حقوق بین¬الملل بشردوستانه عرفی] تنها بر «طرف¬های مخاصمه» اعمال می¬گردد و در نتیجه مصر را ملتزم نمی¬سازد ولی مجمع عمومی ملل متحد از دولت¬های نزدیک به سوانح و وضعیت¬های اضطراری خواسته است که عبور [کاروان¬های مرتبط با] یاری¬رسانی بشردوستانه را تسهیل کنند.

نتیجه¬
امدادرسانی بشردوستانه می¬تواند تا اندازه¬ای رنج غیرنظامیان در غزه که بسیاری از آن¬ها کودک هستند را کاهش دهد. طرف¬های مخاصمه باید به تعهدات خود طبق حقوق بین¬الملل بشردوستانه دائر بر عدم خودداریِ خودسرانه از ابراز رضایت به امدادرسانی و تضمین وصول سریع آن به غیرنظامیانِ نیازمند پایبند باشند.
این یعنی اسرائیل باید رضایتِ راهبردی خویش به امدادرسانی بشردوستانه را با بازگشایی گذرگاه کرم شالوم به روی سازمان¬های بشردوستانه بی¬طرفی که از طریق اسرائیل عمل می¬کنند یا خواهان این کار هستند، ابراز بدارد. اسرائیل می¬تواند نگرانی¬ خویش در خصوص انتقال اقلام [بشردوستانه] به حماس را از رهگذر حق کنترل خویش لحاظ کند؛ البته نه به میزانی که سوءاستفاده از این حق باشد. تعهدِ اجازه و تسهیل یک تعهد به وسیله نیست، بلکه از نوع تعهد به نتیجه است. در عمل، اسرائیل می¬تواند بدون نادیده گرفتن نگرانی¬های نظامی خود، از طریق واگذاری توزیع [اقلام] امداد [بشردوستانه] به یک بازیگر بشردوستانه بی¬طرف مانند کمیته بین¬المللی صلیب سرخ، تعهدات خویش به¬موجب حقوق بین¬الملل بشردوستانه را ایفا نماید.[۳]

[۱] http://corneey.com/ehWFaU
[2] Oxford Guidance [on the Law Relating to Humanitarian Relief Operations in Situations of Armed Conflict]
[3] ویراستار ادبی: صادق بشیره(گروه پژوهشی آکادمی بیگدلی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *