حمایت از حقوق بشر در طول بحران اقلیمی : آیا سازگاری داخلی کافی است؟ {۱}
Pranav Ganesan & Helen Keller
مترجم: مهدی منصوری
دانشجوی دکتری حقوق بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
ویراستار علمی: دکتر سید هادی محمودی
عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
این نوشتار از سوالی الهام گرفته شده است که در یک پرونده بین المللی آب و هوایی در مورد تعهدات کاهش انتشار گازهای گلخانهای طبق قواعد حقوق بشری مطرح گردیده. در جریان رسیدگی شفاهی پرونده {۲} کلیماسنیورینن و دیگران علیه سوئیس {۳} نزد شعبه عالی دیوان اروپایی حقوق بشر قاضی جرج راورانی این سوال را مطرح کرد که: «آیا خواهانها اقدامات تعاملی هدفمندتر از آنچه خواسته شده است که -برای جبران خواسته شکایات خود بسیار کلی و جهانی است- را تصور میکنند؟»
خواهانها در این پرونده به دنبال قرار اقدامات کلی از دیوان بودند که دولت سوئیس را ملزم میکرد تا اقدامات تعدیلی بلندپروازانه تری را در پاسخ به بحران اقلیمی انجام دهد. در پاسخ به سوال قاضی راورانی، وکیل خواهان گفت که بررسی دقیقتر یا جزئیتر کاهش انتشار گازهای گلخانهای که از سوی دولت سوئیس انتظار میرود، برای دیوان دشوار است. بنابراین، موضع خواهانها این بود که دیوان باید به خوانده دستور دهد که انتشارات (گازهای گلخانهای) خود را در حدودی که نشان دهنده سهم منصفانه کاهش انتشار باشد، محدود کند (بر اساس تحقیقات دنبال کننده اقدام اقلیمی {۴} و راجامانی و همکارانش {۵} برآورد شده است). این پاسخ وکیل، سؤالی متفاوت از سؤالی که قاضی مطرح کرده را پاسخ می دهد. به نظر میرسید وکیل، استفاده قاضی از کلمه «هدفمند» را با کلمه «دقیق» اشتباه گرفته است. آنچه قاضی روانانی علاقه مند به دانستن آن بود، این بود که آیا میتوان نقضهای مورد ادعای خواهانها را به جای اقدامات تعدیلی، از طریق اقدامات سازگاری داخلی جبران کرد؟ به عبارت دیگر، سوال به این موضوع مربوط میشود که آیا تعهدات یک دولت طبق حقوق بینالملل بشر در پی بحران اقلیمی از طریق اجرای اقدامات برای سازگاری داخلی به جای تعدیل یا کاهش (جهانی) برآورده میشود؟ این نوشتار به این سوال پاسخ منفی میدهد و دلایل آن را توضیح میدهد.
معضل: تعدیل یا سازگاری؟
تعدیل به معنای کاهش منابع انتشار گازهای گلخانهای و حذف آن از جو است. سازگاری، به زبان ساده، به معنای برداشتن گامهای دیگری است که تأثیرات تغییرات آب و هوایی را کاهش میدهد یا از بین میبرد؛ بهعنوان مثال، تقویت زیرساختهای مراقبتهای سلامت برای مقابله با خطرات سلامتی مرتبط با تغییرات آبوهوایی، یا ساخت دیوارهای دریایی برای مقابله با افزایش سطح دریا است. (پنل بین دولتی درباره تغییرات اقلیمی، واژه نامه AR5) {6}تعدیل و سازگاری به عنوان جایگزین سیاست {۷} در نظر گرفته میشود و تنها تعداد محدودی از نمونهها از اقداماتی که در هر دو دسته قرار میگیرند، وجود دارد. به جرات میتوان گفت که این دو نوع عمل در بیشتر موارد برای منابع با هم رقابت میکنند. هنری شو، مبادله بین تعدیل و سازگاری را به روش زیر مثال میزند:
«فرض کنیم که اگر چین فوراً کار بر روی یک سیستم پیچیده و عظیم به سبک هلندی از دیوارههای دریایی، آب بندها، کانالها و سیل گیرهای پیچیده – نوعی دیوار بزرگ دریای چین – به جای صرف منابع به شدت محدود خود برای مثلاً فناوری های تصفیه برای نیروگاه های جدید تولید برق با سوخت زغال سنگ (…). را آغاز کند، در نهایت میتوان بخش بیشتری از شانگهای را از افزایش واقعی سطح آب دریاها به دلیل گرم شدن کره زمین نجات داد. از نقطه نظر کاملاً چینی، دیوار بزرگ دریا ممکن است حتی اگر امتناع چین از مشارکت در تلاشهای پیشگیری منجر به افزایش سطح دریا در شانگهای نسبت به زمانی که چینیها در زمینه پیشگیری همکاری میکردند، ترجیح داده شود (…).» (شو، ص ۲۰۵) {۸}
اقدامات داخلی در مقابل اقدامات جهانی براساس حقوق بینالملل بشر
احتمالاً تفسیر سرزمینی از معاهدات بینالمللی حقوق بشر که تعهدات طرفین را به افراد در «صلاحیت» آنها محدود میکند، از موضعی حمایت میکند که سازگاری را بر تعدیل اولویت میدهد (ریبل، ص.۵۳). {۹} این موضوع به آن دلیل است که مزایای مورد دومی (تعدیل) در سراسر جهان پراکنده خواهد شد و مزایای مورد اولی (سازگاری) بیشترین سود را برای مردم محلی خواهد داشت.
با این حال، می توان با استناد به نتیجهگیری های کمیته حقوق کودک در پرونده ساچی و دیگران، {۱۰} این موضوع را رد کرد. کمیته بر این عقیده بود که تعهدات حقوق بشر ناشی از تغییرات اقلیمی، مدیون همه افراد متاثر از تغییرات اقلیمی است، تا زمانی که بین فعالیتهای تحت کنترل دولتها که در مشکل سهم دارند و آسیبهای متحمل شده توسط افراد مربوطه ارتباط سببی وجود داشته باشد. (بند ۱۰.۷). کمیته این دیدگاه را در نظریه عمومی شماره ۲۶ {۱۱} اخیر خود در مورد حقوق کودکان، محیط زیست و تغییرات آب و هوایی تکرار کرد (بند ۸۴). این (نکته) تفسیر گستردهای است از اینکه چه کسی در صلاحیت یک دولت قرار میگیرد و در نتیجه، طبق حقوق بینالملل بشر دارای تعهداتی است. این باید همراه با اهمیتی که نهادهای معاهداتی حقوق بشر به این مفهوم قائل هستند که اولویت باید به گروهها یا افراد آسیبپذیر، محروم، یا به حاشیهرانده شده در تحقق حقوق بشر داده شود (نیشیمورا،{۱۲} ص. ۱۱۸، به عنوان مثال {۱۳} در پاراگراف ۲۳، {۱۴} در پاراگراف ۱۶ و {۱۵} در پاراگراف ۴۰). بر این اساس، سیاست دولتی که سازگاری داخلی را به ضرر اقدامات جهانی تعدیل و همکاری معنادار با کشورهای آسیب پذیر در افزایش سازگاری میداند، با اهداف حقوق بینالملل بشر مغایرت دارد.
بر این اساس ، زمانی که ناکامی دولت در انجام اقدامات تعدیلی کافی باشد، میتواند قربانیان داخلی نقض حقوق بشر را ایجاد کرده باشد. احتمالآ ناکامی آن در انجام اقدامات حفاظتی داخلی میتواند به عنوان عاملی نزدیک تر در وضعیت قربانی بودن آنها در نظر گرفته شود. در پرونده جزیرهنشینان تنگه تورس، {۱۶} کمیته حقوق بشر دریافت که استرالیا حقوق جزیرهنشینان را بر اساس مواد ۱۷ و ۲۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی{۱۷} (RPCCI) به دلیل رویکرد بی اشتیاق دولت در قبال ساخت دیوارهای دریا و انجام سایر اقدامات سازگاری نقض کرده است. (بند ۸.۱۲). این تصمیم بحث برانگیز بود (در میان دلایل دیگر{۱۸})، زیرا شاکیان ادعا کرده بودند که تخلفات ناشی از ناکامی دولت در رابطه با اقدامات تعدیلی و سازگاری است، اما کمیته به موارد قبلی رسیدگی نکرد. بنابراین، کمیته فرصتی {۱۹} را برای روشن کردن معضل تعدیل-سازگاری ا از دست داد. این بدان معنا نیست که تعهد بینالمللی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای طبق حقوق بینالملل بشر وجود ندارد. پنل بین دولتی تغییرات آب و هوایی{۲۰} (IPCC) اشاره کرده است که راهبردی که سازگاری را در مخالفت با تعدیل، به جای مکمل، دنبال میکند، به دلیل محدودیتهای بیوفیزیکی سیاره ما مضر است. یعنی؛ پس از یک محل تغییر در اقلیم جهان، پیگیری سازگاری بیهوده خواهد بود. حداقل، آنچه که بر اساس این اطلاعات می توان نتیجه گرفت این است که محدود کردن محتوای تعهدات حقوق بشری مرتبط با آب و هوا به اقدامات سازگاری داخلی دیدگاهی کوته نظرانه است. اگر دیوان اروپایی حقوق بشر تصمیم گیرد که تحقیقات خود را محدود کند و به طور بالقوه، قرار اقدامات کلی خود را در پرونده کیلماسنیورینن، به اقدام سازگاری سوئیس محدود کند، خواستار درمان شکستگی با چسب زخم، به جای گچ گرفتن است.
تعادل میان تعدیل و سازگاری
با این حال، بازنگری تصمیمات دولتها به طور انفرادی در مورد اینکه چگونه تلاشهای داخلی تعدیل و سازگاری باید متوازن شوند، مستلزم بررسی بیشتر قواعد مربوط حقوق بینالملل است. معاهدات بینالمللی تغییرات اقلیمی در حالیکه به فوریت سازگاری برای کشورهای آسیبپذیر و نیاز کشورهای توسعه یافته به ارائه حمایت در این زمینه حساس هستند، به وضوح بر تعهدات تعدیل به عنوان موضوع مهم تر تأکید میکنند. این موضوع به این دلیل است که هدف آنها، تعیین چارچوبی هنجاری برای پاسخ به تغییرات آب و هوایی نیست، بلکه بیشتر برای جلوگیری از «تداخل خطرناک انسانی(anthropogenic)با نظام اقلیمی» است (ماده ۲{۲۱}، CCCUNF). توافقنامه پاریس{۲۲} (AP)، یک هدف دمای جهانی و یک هدف خالص صفر جمعی را با این انتظار تعیین میکند که طرفین تعهدات فردی خود را برای دستیابی به این اهداف هماهنگ کنند (مواد ۱.۲ و ۴.۱). با این حال، پاسخ به معضل بین تعدیل و سازگاری را به هر یک از طرفین توافق پاریس واگذار میکند تا خود تعیین کند.
حقوق بینالملل در بهترین حالت فقط میتواند هدایت کند، اما راهحلی ندارد. راجامانی و همکاران {۲۳}استدلال کردهاند که هدف تعدیلی که هر کشور باید رفتار خود را با آن همسو کند، بر اساس اعمال سیستمی هنجارهای مختلف حقوق بینالملل (که بر حسب محدوده «سهم عادلانه» ملی بیان میشود) را میتوان تعیین کرد (صص ۹۹۲-۹۹۴). به طور مشابه، در مورد توازن بین تلاشهای کاهش و سازگاری داخلی، هر دولت باید به راهحلی دست یابد، (الف) با در نظر گرفتن «برمبنای بهترین علم موجود» (مقدمه بند ۴، مواد ۴.۱ و ۷.۵، توافقنامه پاریس). و (ب) اتخاذ رویکردی سیستمی (یعنی درنظر گرفتن طیف وسیعتری از هنجارها نسبت به مواردی که صرفاً در حقوق بینالملل بشر یافت میشود). کشورها باید در نظر گیرند که چگونه تعادل بین تعدیل و سازگاری در راهبرد اقدام آب و هوایی آنان با اصول حقوق بینالملل محیطزیست درباره احتیاط و انصاف بین نسلی{۲۴} مطابقت دارد. این اصول از دولتها میخواهد که در مواجهه با خطرات نامطمئن مرتبط با افزایش دما، حساس و محتاط باشند. اینها و همچنین خطرات مرتبط با افزایش فراوانی و شدت رویدادهای نامطلوب ناشی از آب و هوا، بدون تعدیل، قابل کاهش نیستند. منافعی که بسیار گستردهتر از حمایت فوری از جمعیت محلی است، مانند مزایای بلندمدت تعدیل در مقایسه با سازگاری، و توانایی دولت برای تأثیرگذاری بر رفاه افراد ساکن در سایر کشورها از طریق سیاستهای آب و هوایی خود، باید به درستی مورد توجه قرار گیرد. در نهایت، با توجه به اصل کلی حسن نیت {۲۵}در اجرای تعهدات بینالمللی مرتبط با تغییرات آب و هوایی، دولتها نمیتوانند ارزیابی اثرات زیستمحیطی و اجتماعی را توجیه کنند که از این پیشفرض شروع میشود که همه دولتهای دیگر فرصت طلبانه رفتار میکنند و سازگاری را بر تعدیل اولویت میدهند. حتی اگر حقوق بینالملل فقط بتواند هدایت کند، الزامات هنجاری آن قدر قوی هستند که اولویتبندی خودپسندانه اقدامات سازگاری بر تعدیل، به وضوح با استاندارد رفتار مورد انتظار طبق حقوق بینالملل مغایرت دارد.
{۱} Cite as: Pranav Ganesan & Helen Keller, Protecting Human Rights During the Climate Crisis: Does Local Adaptation Suffice?, Völkerrechtsblog, 04.09.2023, doi: 10.17176/20230904-182756-0.
{2}https://www.echr.coe.int/w/verein-klimaseniorinnen-schweiz-and-others-v.-switzerland-no.-53600/20-1
{3} KlimaSeniorinnen and Others v. Switzerland
{4}https://climateactiontracker.org/methodology/cat-rating-methodology/fair-share/
{5}https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/14693062.2021.1970504
{6}https://archive.ipcc.ch/publications_and_data/ar4/wg3/en/ch11s11-9.html
{7}https://archive.ipcc.ch/publications_and_data/ar4/wg3/en/ch11s11-9.html
{8}https://academic.oup.com/book/40950/chapterabstract/349154446?redirectedFrom=fulltext
{9}https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/20403313.2021.1990597
{10}https://climaterightsdatabase.com/2021/09/22/crc-sacchi-et-al-v-argentina-et-al/
{11}https://docstore.ohchr.org/SelfServices/FilesHandler.ashx?enc=6QkG1d%2FPPRiCAqhKb7yhsqIkirKQZLK2M58RF%2F5F0vHrWghmhzPL092j0u3MJAYhyUPAX9o0tJ4tFwwX4frsfflPka9cgF%2FBur8eYD%2BEeDmuoVnVOpjkzwB9eiDayjZA
{12}https://brill.com/view/journals/clla/12/2/article-p99_001.xml?language=en#fn000051
{13}https://documents-dds-ny.un.org/doc/UNDOC/GEN/G19/261/15/PDF/G1926115.pdf?OpenElement
{14}https://digitallibrary.un.org/record/486454?ln=en
{15}https://docstore.ohchr.org/SelfServices/FilesHandler.ashx?enc=4slQ6QSmlBEDzFEovLCuW1AVC1NkPsgUedPlF1vfPMJ2c7ey6PAz2qaojTzDJmC0y%2B9t%2BsAtGDNzdEqA6SuP2r0w%2F6sVBGTpvTSCbiOr4XVFTqhQY65auTFbQRPWNDxL
{16}https://climaterightsdatabase.com/2022/07/21/torres-straits-islanders-v-australia/
{17}https://www.ohchr.org/en/instruments-mechanisms/instruments/international-covenant-civil-and-political-rights
{18}http://opiniojuris.org/2022/10/05/why-did-the-un-human-rights-committee-refuse-broader-protections-for-climate-change-victims/
{19}https://voelkerrechtsblog.org/tiptoeing-around-the-right-to-life/
{20}https://www.ipcc.ch/site/assets/uploads/2018/02/ipcc_wg3_ar5_technical-summary.pdf
{21}https://unfccc.int/files/essential_background/background_publications_htmlpdf/application/pdf/conveng.pdf
{22}https://unfccc.int/sites/default/files/english_paris_agreement.pdf
{23}https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/14693062.2021.1970504
{24}https://digitallibrary.un.org/record/54234?ln=en
{25}https://tspace.library.utoronto.ca/bitstream/1807/88271/1/Brunnee International Law Report.pdf
{26} ویراستار ادبی: گروه پژوهش آکادمی بیگدلی