تاریخ‌های مفقود شده در قضیه اوکراین علیه روسیه در دیوان بین‌المللی دادگستری

تاریخ‌های مفقود شده در قضیه اوکراین علیه روسیه در دیوان بین‌المللی دادگستری[۱]

Anastasiia Vorobiova

مترجم: دکتر محمدمهدی سیدناصری

پژوهشگر حقوق بین‌الملل و مدرس دانشگاه

ویراستار علمی: دکتر نسرین ترازی

پژوهشگر حقوق بین‌الملل

۲.jan.2025

رای دیوان بین‌المللی دادگستری در قضیه‌ اوکراین علیه روسیه ، نقض حقوق زبانی در شبه جزیره کریمه را برجسته می‌کند، اما میراث استعماری روسی‌سازی را نادیده می‌گیرد. یکی از ادعاهایی که فدراسیون روسیه برای تجاوزات کنونی خود علیه اوکراین مطرح نموده، حفاظت از «جمعیت‌های روسی‌زبان» در برابر اقدامات تبعیض‌آمیز مورد ادعا توسط مقامات اوکراینی است. روسیه با استفاده از بهانه‌های مشابه، مدعی بازپس‌گیری «سرزمین‌های تاریخی» خود شده و با اشغال شبه‌ جزیره کریمه در سال ۲۰۱۴ ، آغاز عملیات نظامی در منطقه‌ دونباس و شعله‌ور ساختن یک جنگ تمام‌عیار و خصمانه در سال ۲۰۲۲ میلادی به این ادعاها ادامه داده است. با این حال، وضعیت موجود پرسشی بنیادین و اساسی را مطرح می‌کند که آیا صرف وجود گویشوران زبان روسی در یک منطقه جهت توصیف آن به ‌عنوان «سرزمین تاریخی روسیه» کفایت می‌کند؟

رای اخیر دیوان بین‌المللی دادگستری در قضیه‌ اوکراین علیه روسیه درباره دامنه تبعیض نژادی تا حدی به این پرسش پاسخ می‌دهد. در تاریخ ۳۱ ژانویه ۲۰۲۴، دیوان در خصوص این قضیه طولانی‌مدت که به اجرای کنوانسیون تامین مالی تروریسم(CSFT) و کنوانسیون محو کلیه‌ اشکال تبعیض نژادی (CERD) مربوط بود، اقدام به صدور رای نمود. نزدیک به ده سال پس از اشغال شبه جزیره‌ کریمه، دیوان نقض کنوانسیون مذکور را به دلیل فقدان دسترسی به آموزش زبان اوکراینی برای اقوام اوکراینی‌ تایید نمود.

اگرچه این تصمیم توجه‌ها را به رویه‌های تبعیض‌آمیز روسیه در کریمه اشغالی جلب می‌کند، اما دارای کاستی‌هایی است که امکان دارد به تقویت روایت‌های تاریخی تبلیغاتی توسط روسیه منجر گردد. در وهله‌ نخست، برای خوانندگانی که با تاریخ منطقه آشنایی ندارند، ممکن است چنین به نظر رسد که رواج زبان روسی در شبه‌ جزیره تحت اشغال، امری طبیعی است و نه نتیجه سیاست‌های استعماری طولانی‌مدت امپریالیسم روسی! دوم، رای دیوان چنین القا می‌نماید که هر فردی که به زبان روسی صحبت می‌کند، به‌ طور خودکار به‌ عنوان یک فرد دارای قومیت روسی محسوب می‌گردد. مقاله‌ کوتاه پیش ‌رو به نقد این فرضیات می‌پردازد.

آیا کریمه به ‌طور تاریخی محل سکونت قومیت روسی بوده است؟

یکی از جنبه‌های مسئله‌برانگیز در قضیه دیوان بین‌المللی دادگستری این است که جامعه‌ اوکراینی در کریمه به ‌عنوان یک «اقلیت قومی» تلقی می‌شود. این نگاه، تاریخ پیچیده و ظریف روسی‌سازی را نادیده می‌گیرد؛ سیاستی که هدف آن جایگزینی زبان اوکراینی با زبان روسی و در برخی مناطق اوکراین از جمله کریمه موفقیت‌آمیز بوده است. در تاریخ، رواج مدارس با زبان آموزشی روسی در قلمرو اوکراین یا استفاده از زبان روسی توسط مردم یک منطقه، لزوما به معنای غالب بودن قومیت روسی در آن منطقه به حساب نمی‌آید، بلکه این امر نشان‌دهنده‌ موفقیت سیاست روسی‌سازی در آن مناطق است؛ از جمله در شبه جزیره کریمه. اوکراین به‌ درستی تاکید نموده است که جامعه‌ اوکراینی در کریمه معاصر و کنونی، شامل افرادی است که زبان اوکراینی وسیله‌ اصلی ارتباط آنها است و همچنین بخش قابل‌ توجهی از افراد روسی‌زبان که خود را اوکراینی می‌پندارند. در مقابل، طرف روسی ادعا کرده که زبان روسی به ‌طور تاریخی در کریمه ترجیح داده شده و اوکراین همواره یک جامعه‌ «کاملا دو زبانه» بوده است، فارغ از این ‌که به منشا استعماری این پدیده اشاره نماید. در عین حال، روس ها اذعان کرده‌اند که برخی از افرادی که خود را از قومیت اوکراینی می‌دانند، ممکن است اصلا به زبان اوکراینی صحبت نکنند.

متاسفانه دیوان بین‌المللی دادگستری تنها در مورد ۱۲,۰۰۰ کودک کریمه‌ای که پیش از سال ۲۰۱۴ میلادی به زبان اوکراینی تحصیل می‌کردند، نقض کنوانسیون محو کلیه تبعیض نژادی (CERD) را تایید نموده است. میراث پیچیده‌ تاریخی این شبه‌ جزیره اشغالی و سیاست‌های روسی‌سازی به ‌طور کامل از رای ماهیتی حذف شده‌اند. این امر موجب ساده‌سازی بیش از حد پیچیدگی‌های زبانی اوکراین شده و زمینه را جهت ترویج نادرستی‌های تاریخی بیشتر توسط روسیه فراهم می‌کند؛ از جمله این ادعا که برخی مناطق به دلیل زبان، به‌ طور تاریخی روسی محسوب می‌گردند و در نتیجه می‌بایست از «امتیازات خاص» برخوردار باشند. در واقع، این «امتیاز خاص» به معنای آن است که زبان اوکراینی باید نقشی ثانویه یا حاشیه‌ای در مناطق به ‌اصطلاح «تاریخی روسی» ایفا کند و هر گونه تلاش جهت ترویج زبان اوکراینی به ‌عنوان «سرکوب» تلقی می‌گردد. بنابراین اطلاق عنوان «قومیت روس» به هر اوکراینی که به زبان روسی صحبت می‌کند، نه‌ تنها نادرست است بلکه در راستای تقویت تبلیغات روسیه در جنگ جاری عمل می‌نماید.

آیا هر فردی که در اوکراین به زبان روسی صحبت می‌کند باید دارای قومیت روسی تلقی گردد؟

با توجه به تاریخ پیچیده و چندوجهی شبه ‌جزیره‌ کریمه و این واقعیت که برخی از اوکراینی‌های دارای قومیت اوکراینی از زبان روسی به ‌عنوان وسیله‌ اصلی ارتباط استفاده می‌کنند، ضروری است یادآوری شود که کلیه‌ دانش‌آموزان کریمه ای (حدود ۲۰۰,۰۰۰ نفر در سال ۲۰۱۴میلادی) پیش از اشغال، امکان یادگیری زبان اوکراینی را داشتند؛ حتی اگر زبان اصلی سیستم آموزشی در مدارس روسی بود. بنابراین پیش از سال ۲۰۱۴ میلادی، فضا برای دو ‌زبانه بودن که روسیه در اسناد خود به دیوان بین‌المللی دادگستری ارائه داده بود، وجود داشت. اما پس از ۲۰۱۴ ، مقامات روسی که مطابق با دیدگاه دیوان، کنترل کامل نظام مدارس عمومی در شبه‌ جزیره‌ اشغالی کریمه را در اختیار دارند، ساکنان این مناطق را از امکان یادگیری زبان رسمی کشور خود محروم نمودند و بدین ‌ترتیب، دو‌زبانه بودن به تک‌زبانه بودن روسی تبدیل گردیده است. به این ترتیب، روسیه روایتی دروغین ایجاد می‌کند که دیوان بین‌المللی دادگستری نیز به ‌طور غیرمستقیم با حذف تاریخ روسی‌سازی از رای خود، آن‌ را تایید و تقویت می‌نماید. این روایت چنین القا می‌کند که تنها برخی از «اوکراینی‌های بومی» حق مشروع جهت یادگیری زبان اوکراینی در قلمرو اوکراین را دارند. اما با توجه به میراث تاریخی شبه جزیره‌ کریمه، پر واضح است که تحمیل زبان روسی به‌ صورت اجباری، همزمان با سرکوب زبان و فرهنگ اوکراینی، بخشی از برنامه‌ای است که هدف آن محو حق بر هویت اوکراینی ساکنان کریمه است.

دیوان بین‌المللی دادگستری با این رویکرد، به مقامات روسیه اجازه می‌دهد که اشغالگری خود را چه در داخل و چه در سطح بین‌المللی، تحت عنوان «برتری و رجحان» ساکنان کریمه مشروع جلوه دهند. در حالی که در واقعیت، نسل جدید و جوان کریمه‌ای در مناطق تحت اشغال ممکن است از ابتدایی‌ترین مهارت‌های ارتباطی به زبان اوکراینی محروم باشد؛ نه به دلیل «برتری و رجحان تاریخی» بلکه به این دلیل که مقامات روسی اجازه‌ آموزش زبان اوکراینی را در مدارس نمی‌دهند. به این ترتیب، سیاست روسی‌سازی چه در گذشته و چه در حال حاضر، به ‌طور موثر مورد استفاده قرار می‌گیرد و زمینه‌ای مناسب جهت محو حق بر هویت ملی را در سرزمین‌های تحت اشغال توسط روسیه فراهم می‌کند. از جنبه‌ای مثبت، دیوان بین‌المللی دادگستری رای داده است که زبان غالبا «یک پیوند اجتماعی اساسی میان اعضای یک گروه قومی» محسوب می‌گردد و این موضوع، زمینه‌ای جهت مباحث بیشتر درباره‌ تلاقی میان زبان، هویت و آموزش فراهم می‌کند. این مسئله قبلا در رای دادگاه اروپایی حقوق بشر در قضیه‌ کاتان و دیگران علیه مولداوی و روسیه مطرح شده بود، جایی که خواهان‌ها استدلال نمودند که تحمیل یک الفبای بیگانه (سیریلیک به ‌جای لاتین) در موسسات و نظام آموزشی مناطق تحت اشغال، با هدف حذف میراث زبانی جمعیت مولداوی و تحمیل یک هویت جدید انجام شده است. در این قضیه، قضات مخالف اشاره نمودند که زبان مولفه‌ای از هویت فرهنگی و عاملی اساسی و بنیادین در توسعه‌ شخصی و تعامل اجتماعی به ‌ویژه در میان کودکان محسوب می‌گردد. در همین راستا، اقدامات روسیه در مناطق تحت اشغال در اوکراین از جمله شبه جزیره کریمه، مشابه اقدامات آن کشور در مولداوی است. طی ده سال اشغال، نسلی جدید در کریمه رشد کرده است که هرگز زبان اوکراینی را در مدارس نیاموخته و همچنین از فضای فرهنگی و آموزشی اوکراینی جدا شده و به ‌طور مصنوعی مجبور به پذیرش هویت روسی شده است. مطابق با تجارب تاریخی، عدم امکان یادگیری زبان اوکراینی در موسسات و نظام آموزشی، هدف روسیه جهت محو هویت اوکراینی در مناطق تحت اشغال را تقویت نموده و به ‌طور غیرمستقیم اشغالگری را مشروعیت می‌بخشد.

رای دیوان بین‌المللی دادگستری در قضیه‌ اوکراین علیه روسیه متاسفانه تاریخ سیاست‌های ذاتا استعماری روسیه را که در طول قرنها به سرکوب زبان‌های ملی در سرزمین‌های تحت تصرف و اشغال خود و اجرای سیاست‌های سرکوبگرانه روسی‌سازی پرداخته و همچنان ادامه دارد، نادیده گرفته است. علاوه بر این، رای مذکور این امکان را فراهم می‌سازد که رواج زبان روسی به ‌عنوان «برتری و رجحان تاریخی» تعبیر گردد و هویتی روسی به ساکنان سرزمین‌های اشغالی تحمیل شود. اهمیت درک و فهم این فرایندهای تاریخی با توجه به گسترش قابل ‌توجه جغرافیای سرزمین‌های تحت اشغال روسیه در پی تهاجم تمام‌عیار افزایش یافته است. از فوریه ۲۰۲۳ میلادی، روسیه به ‌طور رسمی نظام آموزشی مناطق اشغالی دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا و خرسون را در نظام فدرال روسیه ادغام نموده است که این اقدام نه ‌تنها کلیه‌ موسسات آموزشی این مناطق را ملزم به آموزش بر اساس استانداردهای کشور فدرال روسیه کرد، بلکه زبان روسی را نیز به ‌عنوان زبان اصلی و رسمی آموزش، اجباری ساخت. همان گونه که در نمونه و الگوی کریمه مشاهده می‌گردد، سیاست‌های روسیه در سرزمین‌های تحت اشغال از جمله سیاست‌های مرتبط با زبان، با هدف دائمی‌سازی اشغالگری طراحی شده‌اند. هر چه مدت حضور روسیه در خاک اوکراین بیشتر شود، فرایند بازگشت و ادغام دوباره‌ این مناطق دشوارتر خواهد شد، زیرا ساکنان سرزمین‌های تحت اشغال از فرصت حق بر یادگیری زبان کشور خود محروم گردیده‌اند.[۲]

[۱] https://www.lawfaremedia.org/article/missing-histories-in-the-icj-s-ukraine-v.-russia-case , January 2, 2025

[2] ویراستار ادبی: صادق بشیره(گروه پژوهشی آکادمی بیگدلی)

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *