ترور دانشمند ایرانی؛ بررسی و تحلیل حقوقی بین‌المللی

تهیه‌کننده مقدمه: گروه پژوهش آکادمی بیگدلی

ترور شهید محسن فخری‌زاده، از دانشمندان بلندپایه هسته‌ای ایران و رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع، بار دیگر مسئله ارزیابی این واقعه از لحاظ حقوق بین‌الملل را در محافل آکادمیک و همچنین سیاسی مطرح کرده است. در یکی از مهم‌ترین واکنش‌ها در این باره، خانم آگنس کالامارد، گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه اعدام‌های فراقضایی و خودسرانه، این اقدام را «یک قتل هدفمند فراقضایی، خارج از بستر یک مخاصمه مسلحانه» دانست که ناقض قواعد بین‌المللی در زمینه حقوق بشر است و این قواعد سلب خودسرانه حیات را ممنوع می‌کنند. همچنین، عمل مزبور نقض منشور ملل متحد در زمینه ممنوعیت یک دولت از توسل به زور در خارج از سرزمین خود و در هنگام صلح است.

از سوی دیگر، سخنگوی دبیرکل سازمان ملل نیز به طور کلی، هرگونه ترور یا قتل خارج از قانون را محکوم کرده است.  همچنین، سخنگوی اتحادیه اروپا واقعه اخیر را «عملی مجرمانه» دانست و امارات، ترکیه، سوریه، قطر، ونزوئلا و بلژیک نیز این ترور را محکوم کردند.

ترور اخیر از جهات بسیاری با ترور سردار سلیمانی در اوایل سال میلادی جاری شباهت دارد؛ از جمله این که هر دو ترور خارج از بستر مخاصمات مسلحانه رخ دادند و از لحاظ حقوقی «قتل هدفمند فراقضایی» توصیف شدند. با وجود این، تفاوت‌هایی نیز در این دو ترور دیده می‌شود، از جمله این که:

  1. سردار سلیمانی، در کشور ثالث (عراق) ترور شد اما ترور شهید فخری‌زاده در کشور متبوعش (ایران) رخ داد.
  2. در جریان ترور سردار سلیمانی، دولت آمریکا مسئولیت این اقدام را صراحتاً برعهده گرفت و حتی آن را در چارچوب دفاع مشروع پیشگیرانه توجیه نمود، در حالی که تاکنون هیچ شخص، گروه یا دولتی مسئولیت ترور شهید فخری‌زاده را برعهده نگرفته است. البته شواهد و قراینی مبنی بر دست داشتن سرویس اطلاعاتی اسرائیل، موساد، دیده می‌شود، از جمله گزارش روزنامه نیویورک تایمز که به نقل از یک مقام ارشد و دو مقام نظامی آمریکایی دست داشتن اسرائیل در این حمله را تایید کرده است، اما مسئله انتساب همچنان به طور قطع احراز نشده است.
  3. سردار سلیمانی، یک مقام نظامی محسوب می‌شد اما شهید فخری‌زاده یک غیرنظامی و شخصیت علمی بود.
  4. از لحاظ سیاسی، مسببان ترور سردار سلیمانی، علت اقدام خود را فعالیت‌های منطقه‌ای سردار سلیمانی اعلام کردند اما به نظر می‌رسد که علت ترور مرحوم فخری‌زاده، فعالیت‌های ایشان در زمینه برنامه هسته‌ای ایران بوده است.

بنابراین، در تحلیل حقوقی ترور اخیر باید یادآور شد از آن جا که مخاصمه مسلحانه‌ای در جریان نیست، نظام حقوق بشر بر اقداماتی از این قبیل اعمال می‌گردد. مطابق قواعد حقوق بشری، استفاده عمدی از نیروی مرگبار علیه یک فرد یا گروه تنها در صورتی توجیه می‌شود که برای حفاظت از جان دیگران در مقابل یک تهدید قریب‌الوقوع ضروری باشد. قدر مسلم این است که با توجه به فقدان شرط مذکور در واقعه اخیر، عمل مزبور نقض قواعد حقوق بشری به واسطه قتل هدفمند فراقضایی محسوب می‌شود. همچنین، این ترور در واقع نقض اصل منع متوسل به زور و حاکمیت دولت ایران مندرج در منشور ملل متحد خواهد بود.

آن‌چه در این میان باقی می‌ماند، پرسش‌هایی از این قبیل است که انتساب اقدام اخیر به دولت اسرائیل یا هر گروه دیگر را چگونه می‌توان اثبات نمود؟ آیا می‌توان این اقدام را مصداق تروریسم دانست و در واقع عمل تروریستی دانست؟ اگر چنین است، موضع حقوق بین‌الملل در قبال اعمال تروریستی مورد حمایت دولت‌ها چیست؟ آیا دولت ایران در واکنش به این ترور می‌تواند دست به اقدام تلافی‌جویانه بزند؟ اگر چنین باشد، کیفیت و زمان این واکنش چگونه باید باشد؟ ایران برای پیگیری حقوقی این جنایت به چه مراجعی می‌تواند مراجعه کند؟ مسئولیت سایر دولت‌ها، سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی در قبال این اقدام چیست؟ مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی ایران در مورد الزام دولت به خروج از پروتکل الحاقی و غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم در صورت عدم لغو تحریم‌ها طی دو ماه، چه آثار سیاسی و حقوقی به ویژه نسبت به برجام دارد؟

این‌ها پرسش‌هایی است که استاد محمدرضا ضیایی بیگدلی طی ویدیویی که در آینده نزدیک منتشر خواهد شد، به آن‌ها پاسخ خواهند داد.

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *