نگاهی به گزارش دیده‌­بان حقوق بشر درباره اسرائیل و استقرار نظام آپارتاید علیه فلسطینیان

Eugene Kontorovich

ﺗﺮﺟﻤﻪ و ﺗﺤﻘﯿﻖ: ﭘﻮﯾﺎ ﺑﺮﻟﯿﺎن-ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ و داﻧﺸﺠﻮی دوره دﮐﺘﺮی ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ، داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ

ویراستار علمی: دکتر آناهیتا سیفی-عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

سازمان دیده­بان حقوق بشر روز ۲۷ آوریل ۲۰۲۱  گزارش ۲۱۳ صفحه­ای خود را با عنوان اصول نقض شده، مقامات اسرائیلی ،جنایت، آزار، اذیت و آپارتاید، منتشر کرد.  طبق این گزارش، اسرائیل با هدف ادامه سلطه خود بر اراضی فلسطینی و ساکنان آن، ضمن مصادره زمین‌ها، اعمال محدودیت در رفت و آمد و زندگی فلسطینیان و اجرای سیاست‌هایی که به کاهش جمعیت آن­ها منجر می­شود، در عمل دست یهودیان را در گسترش شهرک‌ساز‌ی‌ها با تکیه به حمایت‌های دولتی باز گذاشته است. براساس این گزارش، اسرائیل به شکلی سیستماتیک، منافع یهودیان در مناطق یادشده را در اولویت قرار داده و مرتکب جنایت آپارتاید و آزار و اذیت فلسطینیان می‌شود. در ۴ دهه گذشته این نخستین بار است که دیده­بان حقوق بشر سیاست و رویکرد اسرائیل در قبال فلسطینیان را ناشی از تبعیض و آپارتاید می‌نامد. انتشار این گزارش واکنش­های بسیاری را برانگیخت. در ادامه به تحلیل و نقد یادداشتی که یوگین کونتوروویچ [۱]پژوهشگر حقوق بین­الملل، یکی از اعضای مرکز روابط عمومی اورشلیم[۲] و مدیر بخش حقوق بین الملل در انجمن سیاست گذاری کوهلت، منتشر کرده است، می­پردازیم.  کونتوروویچ یادداشتی انتقادی درباره گزارش اخیر دیده­بان حقوق بشر را منتشر نموده است.[۳] او در بخش قابل توجهی از یادداشت خود از مسیر انصاف دور شده و یکسره منکر حقایقی می­شود که در روح و متن گزارش ۲۷ آوریل ۲۰۲۱ دیده­بان حقوق بشر دیده می­شود. در این نوشتار برخی از مهم­ترین ادعاهای یوگین کونتوروویچ را از منظر مستندات و دیدگاه صاحب­نظران مورد بررسی و مداقه قرار می­دهیم.

کونتوروویچ در ابتدای یادداشت خود ، بحث را چنین آغاز می­کند:”گزارش جدید دیده­بان حقوق بشر که اسرائیل را به جنایت آپارتاید متهم می­کند، سندی تبلیغاتی و سرشار از دروغ و تحریف است.”  او در ادامه می­گوید : “هرگونه تعامل با این­گونه اتهامات علیه اسرائیل،  منجر به جدی شدن اتهام  و عادی سازی روند اتهام­زنی علیه اسرائیل می شود.”  نویسنده بر این باور است که این احتمال وجود دارد که برخی اقدامات فراقانونی و زیان­بخش در اسرائیل رخ دهد، همان­گونه که در بسیاری از کشورهای دموکراتیک نیز وقوع این­دست از رخدادها بعید نیست. او به طور مثال به ایالات متحده اشاره می­کند،این­که به باور بسیاری این دولت ریشه در نژادپرستی سازمان­یافته دارد، باوجود این در عمل هرگز از سوی دیده­بان حقوق بشر و سایر نهاد­های بین­المللی به “آپارتاید” متهم نشده است. کونتوروویچ ادامه می­دهد: “بسیاری از سیاست­هایی که دیده‌بان حقوق بشر به آن­ها اشاره می­کند می­تواند مورد انتقاد مشروع قرار گیرد، همانطور که پلیس ایالات متحده در مورد برخورد خشونت­بار با سیاه پوستان همواره مورد انتقاد گرفته است. پیش از این تنها کشور آفریقای جنوبی در سطح بین المللی به عنوان یک دولت “آپارتاید” در نظر گرفته شده بود. این دولت از سوی جامعه بین­المللی طرد  شد که در نهایت به فروپاشی و اضمحلال آن منجر گردید. در حال حاضرطرح اتهام  آپارتاید علیه اسرائیل تلاشی برای توجیه کنشگری کمپین انزوا، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم اسرائیل “BDS”[4] است.”

به منظور بررسی مطالب مطرح شده از سوی کونتوروویچ، ابتدا مفهوم و جایگاه آپارتاید در نظام حقوق بین­الملل را به اختصار بررسی می­کنیم.  واژه آپارتاید از نظر لغوی به معنای مجزا و جدا نگهداشتن است و در واقع نوع خاصی از تبعیض نژادی، مذهبی، قومی و جداسازی اجتماعی است که در اغلب موارد به وسیله اکثریت نسبت به اقلیت اعمال می شود.[۵] چنین نظامی غالباً با جداسازی فیزیکی و سرزمینی نژادها و محروم­ساختن برخی از نژادها یا پیروان مذاهب، از منافع و خدمات عمومی-اجتماعی شکل می­گیرد. لذا آپارتاید در اسرائیل، بنیان و اساس نوعی از تبعیض نژادی سیستماتیک علیه فلسطینیان را تشکیل می­دهد و انتقال اجباری آن­ها به خارج از مرزهای کشور، را هدف خود قرار داده است. آپارتاید و آزار و اذیت در ارتباط با تبعیض سیستماتیک ذیل جنایت علیه بشریت به عنوان یکی از مهم­ترین جرائم بین المللی شکل گرفته است. از منظر کمیسیون حقوق بین­الملل ممنوعیت آپارتاید به عنوان یک قاعده مسلم حقوق بین­الملل به شمار می­رود. طبق ماده ۳کنوانسیون بین­المللی محو همه اشکال تبعیض نژادی ۱۹۶۵ ” دولت­های عضو متعهد شوند که به ویژه جدایی نژادی و آپارتاید را محکوم کنند و هرنوع اقدام را که از چنین طبیعتی برخوردار باشد، ممنوع کرده و آن را در قلمرو حکومت خود محو نمایند.”[۶] ماده ۸۵ پروتکل اول الحاقی ۱۹۷۷ کنوانسیون­های ژنو۱۹۴۹ “شیوه­های آپارتاید و سایر اقدامات غیرانسانی و تحقیرآمیز … بر اساس تبعیض نژادی” را به عنوان نقض فاحش پروتکل معرفی می­کند.[۷]  آزار و اذیت طبق ماده ۷ اساسنامه دیوان بین­المللی کیفری به معنی محروم کردن عمدی و شدید افراد از حقوق اساسی برخلاف حقوق بین الملل به دلیل هویت آن گروه یا مجموعه است.[۸] همچنین طبق ماده ۲ کنوانسیون بین­المللی منع و مجازات جنایت آپارتاید(۱۹۷۴)جنایت آپارتاید ، عبارت است از: اعمال غیر انسانی که به منظور استقرار و حفظ سلطه یک گروه نژادی علیه گروه­های نژادی دیگر صورت می­گیرد و به طور سیستماتیک آن­ها را تحت فشار قرار می­دهد. اعمال مزبور عبارتند از:… قتل، اعمال آزار بدنی و روحی…توقیف خودسرانه، اعمال شکنجه و رفتارهای خشن، غیر انسانی و تحقیرآمیز و …. .[۹] لذا با توجه به تعاریف ارائه‌شده در این اسناد، برای شکل گیری آپارتاید احراز عناصری مثل برتری بخشیدن تعمدیِ  یک گروه نژادی بر گروهی دیگر، وجود بستری برای ظلم و ستم سیستماتیک گروه برتر نسبت به گروه دیگر و ارتکاب اعمال غیرانسانی ضروری است.[۱۰]

کونتوروویچ موضع و ادبیات گزارش دیده­بان حقوق بشر را حتی از مواضع برخی از مخالفان اسرائیل، همچون  محمود عباس ، رئیس حکومت خودگردان فلسطین، یا دیوان بین المللی کیفری افراطی­تر  تلقی می­کند. او اشاره می­کند که “محمود عباس در سخنرانی خود چند هفته قبل از انتشار این گزارش تصریح کرد که اسرائیل در حال حاضر یک دولت آپارتاید نیست.” گفتنی است که اتهام مربوط به ارتکاب آپارتاید از سوی اسرائیل صرفا مربوط به ماه­های اخیر نیست و در گذشته هم در مواردی، بیان شده است. به عنوان نمونه جان کری در آوریل ۲۰۱۴ به عنوان وزیر امورخارجه دولت باراک اوباما، هشدار داد که در صورت عدم برقراری صلح بین اسرائیلی­ها و فلسطینی­ها و تاسیس نشدن کشوری مستقل برای فلسطینیان، اسرائیل می­تواند به کشوری با “نظام آپارتاید” تبدیل شود.[۱۱]

کونتوروویچ در ادامه چنین می­نویسد: “دیوان بین المللی کیفری نیز سال­هاست در مورد جنایات احتمالی اسرائیل تحقیق می کند، اما دادستانی دیوان هرگز از آپارتاید به عنوان بخشی از نتایج تحقیقات خود نام نبرده است. تنها چند ماه پس از انتشار این گزارش، اسرائیل دولت جدیدی را تشکیل داد که تعداد قابل توجهی از اعراب در آن حضور داشتند، مشکل اساسی این گزارش  فراتر از تحریفات آن، فقدان هرگونه استاندارد عینی یا معیاری قابل فهم برای شیوه­های تحقق آپارتاید است. در واقع  گزارش دیده­بان حقوق بشر بیشتر یک سند حمایتی و تبلیغاتی است، نه بحثی جدی در مورد وقوع جنایت در یک جغرافیای سیاسی خاص. دیده­بان حقوق بشر اسرائیل را به ارتکاب آپارتاید به علت تصویب “قانون کشور یهود”[۱۲]متهم می­کند، در حالی­که قانون مذکور بیشتر از جنبه­ای نمادین درباره هویت ملی یهودیان برخوردار است و هیچ تفاوتی با بن­مایه­های همبستگی و هویت ملی قانون اساسی در بسیاری از دولت­های اروپا ندارد.” به باور نویسنده، ” قانون مذکور به هیچ وجه بر اعراب فلسطینی تاثیر نمی­گذارد و این مسأله با “اقدامات غیرانسانی” قتل، برده­داری و مواردی از این دست که به عنوان مصادیق تعریف حقوقی آپارتاید به شمار می­روند، هیچ شباهتی ندارد. کنوانسیون بین­المللی منع و مجازات آپارتاید، آن را سیاستی سیستماتیک از اقدامات غیرانسانی می داند که “به منظور استقرار و حفظ سلطه یک گروه نژادی بر سایر گروه­های نژادی و سرکوب سیستماتیک آن­ها” انجام می­شود. این کنوانسیون همچنین سیاست­های آفریقای جنوبی را به عنوان مبنا و ملاک برای ارزیابی  قرار می­دهد. البته در عمل، ارزیابی عنصر قصد خاص در جنایت آپارتاید، دشوار است، بنابراین بررسی الگوی آفریقای جنوبی برای ارزیابی وقوع جنایت آپارتاید ضروری است. و شاید به دلیل عملکرد خاص دولت آفریقای جنوبی بود که هیچ کشور دیگری تاکنون به طور گسترده توسط سایر دولت­ها به عنوان رژیم آپارتاید مورد شناسایی قرار نگرفته است.”

نویسنده در ادامه متذکر می­شود:” یک نقطه ضعف اساسی در گزارش دیده­بان حقوق بشر، عدم بررسی تجربه آفریقای جنوبی و موارد مشابه در جهان امروز است. در حالی که دیوان بین­المللی کیفری مدعی صلاحیت در قضیه “فلسطین” است[۱۳]، محدوده اعمال صلاحیت سرزمینی خود را در خصوص وضعیت فلسطین نسبت به اسرائیل صرفا در “سرزمین­های اشغالی” احراز کرد  و هیچ گونه احراز صلاحیتی در قلمرو سرزمینی اسرائیل نداشته است. قانون کشور یهود و سیاست های متعدد دیگری که دیده­بان حقوق­بشر، به آن اشاره کرده است، در محدوده­ای که دیوان بین­المللی کیفری به عنوان  قلمرو سرزمینی فلسطین در نظر دارد، اعمال نمی­شود. ماهیت آپارتاید جدایی و تفکیک مردم بر اساس سلسله مراتب نژادی است. در قوانین اسرائیل هیچ گونه تمایز نژادی و قومی وجود ندارد. این در حالی است که بر اساس قانون تسهیلات جداگانه آفریقای جنوبی در سال ۱۹۵۳، اماکن عمومی می­توانند برای یک نژاد خاص اختصاص یاید، نظیر این­که سواحل، اتوبوس ها، بیمارستان ها، مدارس و دانشگاه­ها براساس تفکیک نژادی تقسیم و استفاده مشترک ممنوع شد. اما در اسرائیل از این دست قوانین وجود ندارد.

برخلاف ادعای کونتروویچ، جان دوگارد گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد، بر این باور است که یک سیستم کنترلی شامل جاده‌های جداگانه، تبعیض در زیرساخت­ها، حقوق قانونی، و دسترسی به زمین و منابع بین شهروندان فلسطینی و اسرائیلی در مناطق اشغال شده اسرائیلی، با رژیم آپارتاید متفاوت است، ولی با جنبه‌هایی از آن مشابهت­هایی دارد.[۱۴] حتی برخی مفسرین و صاحب­نظران حقوقی در اسرائیل و به ویژه مدافعان حقوق فلسطینیان، این مشابهت را به شهروندان عرب اسرائیل گسترش می‌دهند، و وضعیت شهروندی آنان را درجه دوم توصیف می‌کنند.[۱۵] شباهت­های حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی با اسرائیل از آن جهت مطرح می­شود که هردو بر مبنای مشابهی استوار شده­اند. در وهله نخست، یک گروه قومی یا دینی و مذهبی خود را از سایرین تفکیک می­کند و افزون بر این هر دو رژیمی سلطه­گر و اقتدارگرا هستند. این دو مبنا،  اساس هر حکومت آپارتاید در جهان به شمار می­رود. در این میان، به باور برخی نقش ایدئولوژی مذهبی در تکوین نظام آپارتاید، بسیار مهم است.[۱۶] در روند شکل­گیری حکومت آپارتاید ایدئولوژی مذهبی نقشی مهم را در آفریقای جنوبی و در اسرائیل برعهده داشته است. در آفریقای جنوبی یکی از مذاهب مسیحیت “آفریکنرها” که فرقه ای از مذهب پروتستان بود، نقش مهمی را در استقرار آپارتاید داشت. آن­ها براین باور بودند که بر اساس خواست خداوند، مقدر شده است که نژادها از هم جدا نگه داشته شوند و نژاد سفید باید بر همۀ نژادها حاکم باشد. یهودیان صهیونیسم نیز از دین یهود و آموزه­های آن به عنوان ابزاری به منظور پدیدآوردن هویت ملی و سیاسی خود بهره گرفتند. درواقع اگرچه صهیونیسم جنبشی ناسیونالیستی به شمار می­رود اما از دیانت یهود نیز در جهت اهداف خود و استقرار آپارتاید در فلسطین استفاده ابزاری کرده است.[۱۷] بدین شکل به منظور صیانت از تشکیل “حکومت یهود” اعمال هرگونه بدرفتاری، ترور، ارعاب، انتقال اجباری و تبعید گروهی، مصادره و قتل و کشتار، از نظر ایشان مشروع بود. اما یوگین کونتوروویچ نسبت به نقش ایدئولوژی در استقرار آپارتاید توسط اسرائیل توجهی نداشته و اشاره­ای به ادبیات نژادپرستانه­ای همچون قوم برتر، مالکیت الهی بر سرزمین موعود، آرمان تشکیل اسرائیل بزرگ، تفکیک نژادی و دیگرستیزی شدید نکرده است.

کونتوروویچ در بخش  دیگری می­نویسد:” بر اساس قانون شهروندی سرزمین های بانتو در سال ۱۹۷۰، دولت تابعیت سیاه­پوستان آفریقای جنوبی را سلب کرد، که این امر آن­ها را از حقوق اندک سیاسی و مدنی در آفریقای جنوبی محروم کرد. همچنین جمعیت سیاه­پوستان آفریقای جنوبی تحت برنامه وسیع جابجایی اجباری قرار گرفتند. این در حالی است که اسرائیل شهروندان عرب را به مناطق تحت تسلط حکومت خودمختار فلسطین منتقل نکرد و تابعیت آنها را لغو نکرد. …. “بانتوستان­های سیاه “[۱۸]­توسط دولت آپارتاید تحت مجموعه­ای از قوانین ایجاد شد که سیاه­پوستان را اخراج و به این مناطق منتقل کرد. از آن­جا که آن­ها به طور کلی دست نشانده پرتوریا محسوب می شدند، استقلال فرضی آن­ها توسط دیگر کشورها به رسمیت شناخته نشد. اما حکومت خودمختار فلسطین توسط خود فلسطینی­ها ایجاد شده است و به عنوان نماینده قانونی مردم فلسطین در سطح بین­المللی شناخته شده است. همانطور که در موافقتنامه اسلو پیش بینی شده است، تشکیلات خودگردان ۹۰ درصد از جمعیت فلسطینی را اداره می­کند.”

اما برخی صاحب­نظران بر این باورند که عنصر تبعیض با بررسی دقیق در نظام حقوقی اسرائیل، آشکار است.[۱۹] درواقع، مشابه بانتوستان­های سیاه و رویکرد تفکیک ملت و دامن زدن به قوم­گرایی در اسرائیل نیز وجود دارد. در سرزمین­های اشغالی، یکی از نمادهای تبعیض نژادی یهودیان و حکومت آپارتاید اسرائیل،  دیوار حائل است که به دیوار نژادپرستی نیز تعبیر شده است.  در سال ۱۹۹۵ میلادی اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسرائیل، وزیر امنیت خود را مأمور تدوین طرح جداسازی اسرائیل از ملت فلسطین کرد، اما به دلایل اقتصادی این طرح به نتیجه نرسید. با تشکیل دولت نتانیاهو در سال ۱۹۹۶ اجرای طرح پی­گیری شد، ولی به دلایل سیاسی نافرجام ماند. با انتخابات سال ۲۰۰۰ ایده­ ساخت دیوار بار دیگر در صحنه­ سیاسی مطرح شد و ایهود باراک (نخست­وزیر اسرائیل در سال­های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱) اعلام کرد که به طور یک جانبه اقدام به جداسازی میان فلسطینیان و اسرائیلی ها خواهد کرد. از زمان شروع انتفاضه فلسطین در سپتامبر ۲۰۰۰ مطالبات برای احداث دیوار حایل گسترش یافت و عملیات اجرایی این طرح پس از تصویب در دولت اشغالگر از روز ۲۳ ژوئن ۲۰۰۲ آغاز شد.[۲۰] دیوار حائل دارای چندین بخش است: ستون­های فلزی و خاردار، دیوار بتونی و یا فلزی هشداردهنده با سنسورهای الکترونیکی، دوربین­های مراقبت کاریز و خاکریز، همچنین دارای سگ­های ردیاب، برج های دیده­بانی گوناگون و نیروهای گشتی که به محض دریافت هشداری از سنسورهای الکترونیکی وارد عمل می­شوند.

دیوار حائل تعبیری روشن از ایجاد مناطقی جدا از هم که ملت فلسطین را به پنج منطقه مجزا از هم تـقسیم می­کند است. این مناطق از داشتن مرزهای بین المللی محروم هستند و این محرومیت برقراری و تشکیل دولت مستقیم فلسطینی را دشوار کرده است.

مخالفت حکومت خودگران فلسطین با این طرح از آن­جا ناشی می­شود که دیوار مورد نظر، خط مرزی چهار ژوئن ۱۹۶۷ میلادی را نقض کرده وضعیتی را به وجود آورده که مغایر با قطعنامه­ی ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل متحد است. اعضای شورای امنیت نیز تلاش نمودند با صدور قطعنامه­ای اقدام اسرائیل در ساخت دیوار را محکوم کنند که با وتوی ایالات متحده­ آمریکا عقیم ماند. در دسامبر ۲۰۰۳ مجمع عمومی از دیوان بین المللی دادگستری تقاضا کرد در خصوص آثار حقوقی ساخت دیوار نظریه مشورتی صادر کند. دیوان بین­المللی دادگستری سرانجام به عدم مشروعیت ساخت دیوار در سرزمین اشغالی فلسطین، براساس حقوق بین­الملل در نظریه مشورتی خود اذعان نمود و مقرر داشت که اسرائیل متعهد است نقض حقوق بین­الملل را خاتمه دهد، بی­درنگ عملیات ساخت دیوار را متوقف کند و تمام مقرراتی را که برای ساخت دیوار وضع کرده است، بی اعتبار سازد. دیوان همچنین اسرائیل را متعهد به پرداخت خسارت­های ناشی از ساخت دیوار دانست و همه دولت­ها را متعهد نمود که وضعیت غیرقانونی ناشی از ساخت دیوار را به رسمیت نشناسند و از هر کمک جزیی یا عمده در حفظ وضعیت ایجاد شده خودداری نمایند. همچنین دولت ها طبق  ماده­ ۱ مشترک کنوانسیون­های چهارگانه مکلف­اند با احترام به منشور ملل متحد و حقوق بین­الملل  بشردوستانه، اجرای حقوق بشردوستانه مندرج در کنوانسیون مزبور را توسط اسرائیل تضمین کنند. همان­طور که دیوان در استدلال خود بیان کرد ساخت دیوار حائل که با تخریب و انهدام و مصادره اموال فلسطینیان همراه است، نه تنها امتیاز یا نفعی را برای مردم فلسطین به دنبال ندارد، بلکه آثار و تبعات مصیبت بار آن زندگی فلسطینیان را در کرانه باختری مختل کرده است. اسرائیل می­تواند برای تامین امنیت خود و کنترل ورود و خروج بیگانگان به قلمرو اختصاصی خود هرگونه مانعی ایجاد کند، اما حق ندارد در سرزمین­های اشغالی فلسطین به بهانه حفظ امنیت شهرک نشینان دیوار حائل ایجاد کند، دیوان نیز در بند ۱۲۴نظریه مشورتی خود احداث دیوار حائل را نقض موازین عهدنامه ۱۹۰۷ اعلام می­کند.[۲۱] ماده ۴۶ مقررات منضم به عهدنامه چهارم لاهه ۱۹۰۷ توجه شده است: “دولت اشغال­گر باید به مالکیت خصوصی در سرزمین­های اشغالی احترام بگذارد. از این رو، انهدام اموال خصوصی بدون ضرورت مبرم نظامی، یا در صورتی که صرفا در جهت هدف­های انتقام جویانه­ خسارت بار به دشمن باشد، ممنوع است.”

مصادیق آپارتاید و آزار و اذیت، در نظام حقوقی و سیاسی اسرائیل در مواردی نظیر استفاده از دو نظام متفاوت حقوقی برای شهروندان یهودی و فلسطینی، تخریب خانه­ فلسطینی­ها، ممانعت از دسترسی ایشان به حقوق اولیه خود نظیر محدودیت شدید رفت و آمد، نقض حق بر زندگی شایسته به واسطه عدم اعطای مجوز ساخت و ساز و تخریب خانه­ها و عدم دسترسی به آب، برق و سایر منابع، در کنار محرومیت از حقوق مدنی اساسی، مانند حق بر آزادی بیان و تجمعات، ساخت دیوار حائل و ملیت­زدایی از مردم فلسطین، نمود یافته است. طبق مادۀ ۶۶ کنوانسیون چهارم ژنو۱۹۴۹ یک قدرت اشغال­گر می­تواند برای افراد ساکن سرزمین­های اشغالی دادگاه­های نظامی غیرسیاسی تشکیل دهد و آن­ها را به ایجاد اختلال در نظم عمومی و امنیت متهم کند. چندروز پس از اشغال کرانۀ باختری و نوار غزه در ژوئن ۱۹۶۷، فرماندهان ارتش اسرائیل در این سرزمین­ها دادگاه­های نظامی تشکیل دادند و بسیاری از فلسطینی­ها را طبق قانون امنیت اسرائیل محاکمه کردند. طبق قوانین موجود در اسرائیل، دادگاه­های نظامی اسراییل اختیارات ویژه ای برای محاکمۀ فلسطینی ها در سرزمین های اشغالی دارند. این دادگاه­ها، تقریباً در اکثریت موارد، فقط فلسطینی ها را تحت تعقیب قرار می دهند. این در حالی است که محاکمه شهروندان اسرائیلی در سرزمین­های اشغالی به پلیس اسرائیل، دفتر دادستان کل و دادگاه­های غیرنظامی اسراییل محول شده است. رویۀ قضایی این دادگاه­ها و نیز حقوق و جرائم آن­ها با دادگاه­های غیر نظامی متفاوت است. طبق گزارش دسامبر ۲۰۰۷ که “یش دین”[۲۲] یکی از سازمان­های غیردولتی اسرائیلی منتشر کرد، دادگاه­های نظامی اسراییل در راستای اعمال معیارهای تصریح شده درحقوق بین­الملل بشردوستانه و حقوق بین­الملل بشر مانند اصول دادرسی منصفانه و عادلانه، اصل قانونی بودن جرم و مجازات، حق داشتن وکیل، حق دفاع و… هنگام محاکمۀ فلسطینی ها قصور می­ورزند. نظارت عمومی قابل توجهی  نیز بر روند محاکمۀ فلسطینی­ها در دادگاه­های نظامی وجود ندارد.[۲۳]

برای مثال، در حالی که یک شهروند اسرائیلی ۲۴ساعت پس از دستگیری روانه دادگاه­ها می شود، یک فرد فلسطینی برای یک اتهام مشابه دست کم پس از هشت روز بازداشت موقت و بازجویی به دادگاه فرستاده می شود. همچنین ، یک شهروند اسرائیلی را فقط ۱۵ تا ۳۰روز می­تواند در بازداشت نگه دارد، در حالی که این مدت برای یک فلسطینی تا ۹۰روز نیز افزایش پیدا می­کند. در دادگاه­های نظامی، فلسطینی­ها در برخی موارد تا ۹۰روز از دسترسی به وکیل نیز محروم هستند. طبق کنوانسیون بین­المللی منع و مجازات جنایت آپارتاید مصوب ۱۹۷۴، ممانعت از دسترسی یک گروه نژادی و قومی به حق زندگی یا حق آزادی با هدف تسلط یک گروه نژادی بر یک گروه دیگر و نیز سرکوب از پیش برنامه ریزی شدۀ یک گروه نژادی مصداق آپارتاید است. دستگیری و زندانی کردن غیر قانونی اعضای یک گروه نژادی و قومی، همچنین شکنجه و کشتن اعضای آن مصداق ممانعت از دسترسی افراد به حق زندگی و آزادی افراد است.[۲۴] سیاست اسرائیل در تخریب خانه­های فلسطینیان در هر دو سوی خط سبز یکی از علل اصلی منازعات میان اسراییلی ها و فلسطینی­هاست. اقدام دولت اسرائیل در تخریب خانۀ فلسطینی ها، نقض مادۀ ۲ کنوانسیون منع و مجازات آپارتاید است که در آن به صراحت اعلام شده است: هرگونه اقدام به منظور ممانعت از شرکت یک گروه یا گروه­های نژادی در امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور و ایجاد عمدی شرایطی که مانع رشد گروه­های نژادی می­گردد، به ویژه با انکار حقوق و آزادی­های اساسی آن­ها مانند حق کار، حق داشتن اتحادیه، حق آموزش، حق ترک کشور و بازگشت به آن، حق تابعیت، حق آزادی رفت و آمد و انتخاب محل اقامت، حق آزادی عقیده و بیان و حق آزادی اجتماعات،  با اصول و قواعد بین­ المللی مغایر است.[۲۵]

علاوه بر حق بر تعیین سرنوشت مردم فلسطین که از زمان آغاز اشغال نقض شده، مهم­ترین سیاست­های تبعیض­آمیز اسراییل علیه فلسطینی­ها در حوزه هایی همچون ملیت، حقوق شهروندی، حق سکونت و مالکیت قابل مشاهده است. این سیاست به صورت گسترده در سال ۱۹۴۸ و با هدف گرفتن تمام دارایی­های فلسطینی­ها شروع شد و در سال ۱۹۶۷ با اشغال کرانه باختری و نوار غزه با شدت بیشتر ادامه یافت. اسرائیل برای اخراج فلسطینی­ها از منازل و زمین­های خود سیاست­های مختلفی را در پیش گرفته است که می­توان به این موارد اشاره کرد:

-لغو حق سکونت فلسطینی­ها، مخالفت با اعطای حق شهروندی و سکونت، اعمال محدودیت برای ثبت نام کودکانی که پدرو مادر آن­ها فلسطینی است

-ساخت دیوار حائل و ایجاد ایست­های بازرسی متعدد با هدف محدودکردن هرچه بیشتر آزادی جابه جایی افراد در سرزمین های اشغالی

-مصادره زمین و تخریب خانه فلسطینی­ها

-خشونت علیه شهرک نشین­ها و آزار و اذیت فلسطینی­ها

-اخراج انفرادی و دسته جمعی فلسطینی ها و سرکوب هرگونه مقاومت از جمله دستگیری­های گسترده و شکنجه فلسطینی­ها در زندان­ها

-مخالفت با بازگشت فلسطینی­ها به خانه­های خود و جداسازی سیاسی و جغرافیایی کرانۀ باختری، نوار غزه و قدس شرقی

-اعمال محدودیت در دسترسی شهروندان فلسطینی­ها به منابعی همچون آب و سخت­ترکردن شرایطی زندگی فلسطینی ها.

افزون بر این، از مهم­ترین قوانین مؤید استقرار آپارتاید در اسرائیل می­توان به دو قانون ذیل اشاره کرد :

۱-قانون بازگشت(۱۹۵۰)[۲۶]: ایـن قانون، از یهودیان سراسر جهان بدون توجه به فرهنگ و رابطه­شان با سرزمین فلسطین دعوت به مهاجرت می­کند. در اصلاحیه­های بعدی، این قانون نسبت به غیریهودیانی که دارای همسر یهودی باشند و یهودی­زاده‌ها و کسانی که به یهودیت گرویده باشند، اعمال می­گردد.  هدف از این قانون، یهودی­سازی فلسطین است، در حالی که غیر یهودیان و اعراب از این حق محروم هستند. منتقدان اغلب این قانون را نشانه تبعیض­نژادی و غیر دموکراتیک­بودن اسرائیل می‌دانند. فلسطینیان نیز بر این امر اصرار دارند که آن­ها نیز از سرزمین خود رانده شده‌اند و باید مطابق قانون بازگشت، بتوانند به سرزمین خود بازگردند، اما به دلیل این­که این قانون به آن­ها اجازه بازگشت نمی‌دهد، آن را مصداقی از رویکردهای نژادپرستانه اسرائیل تلقی می­کنند.[۲۷]

 ۲-قانون تابعیت(۱۹۵۲)[۲۸]: طبق این قانون، هر یهودی که وارد اسرائیل شود، تابعیت اسرائیلی دریافت می­کند و یک شهروند محسوب می­شود اما این قانون در باره وضعیت غیریهودیان، اعراب و فلسطینی­ها، حق تابعیت را ملزم نمی­داند و آن­ها را از این حق محروم می­کند. علاوه بر این، قوانین دیگری نیز علیه غیر یهودیان و فلسطینیان تصویب شده است که مهم­ترین آن­ها عبارتند از: قانون املاک فاقد سرپرست، قانون دخل و تصرف، قانون استملاک زمین، قانون مرور زمان.[۲۹]

نتیجه­گیری

دیده‌بان حقوق بشر در گزارش آوریل ۲۰۲۱ خود، اقدامات اسرائیل را مصداق اذیت، آزار و آپارتاید تشخیص داده است. بادرنظر گرفتن بسیاری از اسناد و معاهدات بین المللی، اسرائیل متعهد است به نقض حقوق بشر علیه فلسطینیان پایان داده و کرامت انسانی آن­ها را به رسمیت بشناسد. افزون بر این جامعه بین­المللی نیز همان­گونه که دیوان بین­المللی دادگستری در قضیه دیوار حائل اعلام نمود، می­بایست در برابر نقض حقوق بشر توسط اسرائیل واکنش نشان دهد و به ویژه دولت­ها باید با همکاری با یکدیگر و در چارچوب اتخاذ تدابیر جمعی موثر، ستم فراگیر علیه فلسطینیان را که به آستانه جنایت علیه بشریت رسیده است، خاتمه دهند. گزارش دیده‌بان حقوق بشر نیز با خطاب قرار دادن دولت ها و سازمان­های بین­المللی لزوم اتخاذ تدابیر جمعی همچون تشکیل کمیسیون تحقیق در چارچوب سازمان ملل متحد برای بررسی روند اعمال رفتارهای تبعیض­آمیز علیه  فلسطینیان در اسرائیل را متذکر شده است.

منابع

۱-آجلی لاهیجی مهشید، گزارش دیده‌بان حقوق بشر راجع به ارتکاب آپارتاید و جنایت علیه بشریت از سوی اسرائیل: خط قرمزی که رد شد، تالار گفتگوی تخصصی حقوقی و سیاسی بین­المللی انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد، ۱۱/۲/۱۴۰۰.

۲-زمرد بخش آزاد شهناز، علیرضا ثمودی، بررسی مقایسه­ای موضوع تبعیض سازمان یافته در آفریقای جنوبی و اسراییل، مطالعات فلسطین، ش۱۸، ۱۳۹۱.

۳-شیخ­الاسلامی، محمد حسن  و صارم شیراوند، بررسی تطبیقی گفتمان آپارتاید در آفریقای جنوبی سابق با اسرائیل، فصلنامه تحقیقات سیاسی بین­المللی، ش۱۶، ۱۳۹۲.

۴-شیخ الاسلامی، محمدحسن، صارم شیراوند، میلاد ادیب سرشکی، تحلیل گفتمانی آپارتاید در اسراییل، دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش سیاست نظری، ش۱۷، ۱۳۹۴.

۵-قربان نیا، ناصر، آثار حقوقی ساخت دیوار حایل در سرزمین های اشغالی فلسطین، اندیشه تقریب، ش۱، ۱۳۸۳.

۶-مهرپور، حسین، نظام بین­المللی حقوق بشر، انتشارات اطلاعات، ۱۳۹۰.

۷- Adam, Heribert & Moodley, Kogila. “Seeking Mandela: Peacemaking Between Israelis and Palestinians” Temple University Press; 1st edition, 2005.

8- Amjad Alqasis, “Israeli Apartheid: A Means to an End, Not an Endgoal”, Almajdal Quarterly Magazine of BADIL Resources Center for Palestinian Residency and Refugee Rights, Issue No.48, 2012.

9-Baldwin, Clive, Apartheid and Persecution: The Forgotten Crimes Against Humanity, April.2021, available at: http://opiniojuris.org.

10-Becker, Tal. “The Claim for Recognition of Israel as a Jewish State: A Reassessment,” The Washington Institute for Near East Policy, 2011.

11-Beinert, Peter. The Crisis of Zionism, Melbourne: Melbourne University Publishing, 2012.

12-Benjamin Beit-Halahmi, Original Sins: Reflections on the History of Zionism and Israel, New York: Olive Branch Press, 1993.

13-Coconi, Luciana and David Bondia Garcia. Apartheid against the Palestinian people, Barcelona: NoVA- Peacebuilding and active nonviolence, 2009.

14- Davis, Uri, Apartheid Israel: Possibilities for the Struggle Within, Zed Books, London 2003.

-Dube, , K. M. “South Africa foreign Policy in Africa”, Africa Institue of south Africa (AISA) Occasional paper,2003.

15- Dugard, John. “Report of the Special Rapporteur on the situation of human rights in the Palestinian territories occupied since 1967, John Dugard”. A/HRC/4/17.

16-Dugard, John John, Reynolds, Apartheid, International Law, and the Occupied Palestinian Territory, European Journal of International Law, Vol. 24, 2013.

17- Halper, Jeff, “House Demolitions and Israel’s Policy of Harfada”, Almajdal Quarterly Magazine of BADIL Resources Center for Palestinian Residency and Refugee Rights, Issue No.47, 2011.

18 -Kontorovich, Eugene, The Apartheid Accusation Against Israel is Baseless and Agenda-Driven, July 8, 2021, available at: https://www.ejiltalk.org/.

19- Schaeffer, Emily “Separate Legal Systems for Jewish-Israeli Settlers and Palestinians in the Occupied Territories”, Almajdal Quarterly Magazine of BADIL Resources Center for Palestinian Residency and Refugee Rights, Issue No.47 2011.

[1] Eugene Kontorovich

[2] Jerusalem Center for Public Affairs

[3] Eugene Kontorovich, The Apartheid Accusation Against Israel is Baseless and Agenda-Driven, July 8, 2021, available at: https://www.ejiltalk.org/the-apartheid-accusation-against-israel-lacks-is-baseless-and-agenda-driven/#:~:text=The%20Apartheid%20Accusation%20Against%20Israel%20is%20Baseless%20%E2%80%93%20and%20Agenda%2DDriven,Written%20by%20Eugene&text=Human%20Rights%20Watch’s%20new%20report,describes%20is%20an%20alternate%20reality.

[4] The Boycott, Divestment and Sanctions movement (BDS)

این کمپین، جنبشی جهانی است که هدف آن تحت فشار قرار دادن دولت اسرائیل با اهرم‌های اقتصادی جهت پایان اشغال سرزمین فلسطین، رفع تبعیض و به رسمیت شناختن حق بازگشت میلیون­ها آواره فلسطینی است. این جنبش در ۹ ژوئیه ۲۰۰۵ توسط ۱۷۱ سازمان غیردولتی فلسطینی بنیادگذارده شده و با توجه به کنوانسیون منع و مجازات جنایت آپارتاید۱۹۷۴ و سایر اسناد بین­المللی ذی­ربط، از روش مبارزه سیاهپوستان علیه دولت آپارتاید بهره می‌جوید.

[۵] John Dugard, John Reynolds, Apartheid, International Law, and the Occupied Palestinian Territory, European Journal of International Law, Volume 24, Issue 3, August 2013, p. 869.

محمدحسن شیخ الاسلامی، صارم شیراوند، میلاد ادیب سرشکی، تحلیل گفتمانی آپارتاید در اسراییل، دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش سیاست نظری، ش۱۷، ۱۳۹۴، ص۱۶۶ و نیز ر.ک: حسین مهرپور، نظام بین­المللی حقوق بشر، انتشارات اطلاعات، ۱۳۹۰، ص۹۲.

[۶] International Convention on the Elimination of All Forms of Racial Discrimination, Adopted and opened for signature and ratification by General Assembly resolution 2106 (XX) of 21 December 1965, available at: https://www.ohchr.org/Documents/ProfessionalInterest/cerd.pdf

[7] Protocols additional to the Geneva Conventions of 12 August 1949, available at: https://www.icrc.org/en/doc/assets/files/other/icrc_002_0321.pdf

[8] Rome Statute of the International Criminal Court, available at: https://www.icc-cpi.int/resource-library/documents/rs-eng.pdf

[9] International Convention on the Suppression and Punishment of the Crime of Apartheid1974, available at: https://www.un.org/en/genocideprevention/documents/atrocity-crimes/Doc.10_International%20Convention%20on%20the%20Suppression%20and%20Punishment%20of%20the%20Crime%20of%20Apartheid.pdf

[10]  مهشید آجلی لاهیجی، گزارش دیده‌بان حقوق بشر راجع به ارتکاب آپارتاید و جنایت علیه بشریت از سوی اسرائیل: خط قرمزی که رد شد، تالار گفتگوی تخصصی حقوقی و سیاسی بین­المللی انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد، ۱۱/۲/۱۴۰۰.  و نیز ر.ک:

Clive Baldwin, Apartheid and Persecution: The Forgotten Crimes Against Humanity,

April.2021, available at: http://opiniojuris.org/2021/04/30/apartheid-and-persecution-the-forgotten-crimes-against-humanity/

[11] John Kerry apologises for Israel ‘apartheid’ remarks, available at: https://www.theguardian.com/world/2014/apr/29/john-kerry-apologises-israel-apartheid-remarks

[12] Basic Law: Israel as the Nation-State of the Jewish People

قانونی است که ماهیت دولت اسرائیل را به عنوان دولت ملی یهودیان مشخص می‌کند. این قانون توسط کنست با ۶۲ رای موافق، ۵۵ رای مخالف و دو رای ممتنع در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۸ مورد پذیرش قرار گرفت.

[۱۳] دیوان بین‌المللی کیفری در فوریه ۲۰۲۱ اعلام کرد که صلاحیت رسیدگی به پرونده وقوع جنایات جنگی در سرزمین‌های فلسطینی را دارد. به این ترتیب علی­رغم مخالفت‌ اسرائیل، روند انجام تحقیقات در موضوع این پرونده فراهم شد. قضات دیوان اعلام کردند که این تصمیم به معنای تلاش برای تعیین دولت یا مرزهای قانونی نیست. اسرائیل که عضو دیوان بین­المللی کیفری نیست، پیش از این صلاحیت آن را در رسیدگی به این پرونده رد کرده بود.فاتو بنسودا، دادستان پیشین دیوان بین‌المللی کیفری در سال ۲۰۱۹ نیزاعلام کرده بود که اگرچه مبنای منطقی برای آغاز تحقیقات درباره وقوع جنایات جنگی توسط اسرائیل در نوار غزه و همچنین فعالیت شهرک­سازی اسرائیل در کرانه باختری وجود دارد، اما از دیوان خواست که قبل از ادامۀ کار، درباره صلاحیت سرزمینی خود برای رسیدگی به این پرونده اعلام موضع کند. دولت خودگردان فلسطینی‌ که در سال ۲۰۱۵ میلادی به عضویت دیوان بین‌المللی کیفری درآمد، مدت­ها خواستار پیگیری این پرونده بودند و از دیوان درخواست کرد تا درباره اقدامات اسرائیل در جریان جنگ ۲۰۱۴ علیه نوار غزه و همچنین شهرک سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری و شرق بیت‌المقدس تحقیق کند.

[۱۴] John Dugard, “Report of the Special Rapporteur on the situation of human rights in the Palestinian territories occupied since 1967, John Dugard”. p. 3. A/HRC/4/17.

[15] Uri Davis, Apartheid Israel: Possibilities for the Struggle Within, Zed Books, London 2003, Heribert Adam & Kogila Moodley, “Seeking Mandela: Peacemaking Between Israelis and Palestinians” Temple University Press June 27, 2005, Tal Becker,“The Claim for Recognition of Israel as a Jewish State: A Reassessment,” The Washington Institute for Near East Policy, February 2011.

[16] Peter Beinert, The Crisis of Zionism, Melbourne: Melbourne University Publishing, 2012.

[17] Benjamin Beit-Halahmi, Original Sins: Reflections on the History of Zionism and Israel, New York: Olive Branch Press, 1993.

نیز ر.ک: محمد حسن شیخ­الاسلامی و صارم شیراوند، بررسی تطبیقی گفتمان آپارتاید در آفریقای جنوبی سابق با اسرائیل، فصلنامه تحقیقات سیاسی بین­المللی، ش۱۶، ۱۳۹۲، ص۵۹. و شهناز زمرد بخش آزاد,علیرضا ثمودی، بررسی مقایسه ای موضوع تبعیض سازمان یافته در آفریقای جنوبی و اسراییل، مطالعات فلسطین، ش۱۸، ۱۳۹۱.

[۱۸] بانتوستان منطقه‌ای بود که طبق سیاست آپارتاید برای ساکنان سیاه‌پوست آفریقای جنوبی و آفریقای جنوب غربی (که اکنون با نام نامیبیا شناخته می‌شود) در نظر گرفته شده بود. ده بانتوستان در آفریقای جنوبی و ده بانتوستان در آفریقای جنوب غربی تأسیس شد. هدف از تأسیس این مناطق، متمرکز کردن اعضای گروه‌های قومی مد نظر و همگن‌سازی هر یک از این مناطق به عنوان پایه‌ای برای تشکیل دولت‌های خودمختار برای گروه‌های قومی سیاه‌پوست آفریقای جنوبی بود. چهار بانتوستان آفریقای جنوبی (شامل ترانسکی، سیسکی، وندا و بوفوتاتسوانا) مستقل اعلام شدند؛ هرچند کشوری جز آفریقای جنوبی آنها را به رسمیت نشناخت. سایر بانتوستان‌های آفریقای جنوبی (از جمله کوازولو، لبووا و کواکوا) خودمختاری نسبی کسب کردند؛ ولی به استقلال نرسیدند. با پایان آپارتاید در سال ۱۹۹۴ بانتوستان‌ها منحل شدند و به سرزمین اصلی آفریقای جنوبی بازگشتند. ر.ک:

  1. M. Dube, , “South Africa foreign Policy in Africa”, Africa Institue of south Africa (AISA) Occasional paper,2003.

[19] Emily Schaeffer, “Separate Legal Systems for Jewish-Israeli Settlers and Palestinians in the Occupied Territories”, Almajdal Quarterly Magazine of BADIL Resources Center for Palestinian Residency and Refugee Rights, Issue No.47 (2011).

[20] .ناصر قربان نیا، آثار حقوقی ساخت دیوار حایل در سرزمین های اشغالی فلسطین، اندیشه تقریب، زمستان ۱۳۸۳، شماره ۱، ص ۴۶.

[۲۱] Legal Consequences of the Construction of a Wall in the Occupied Palestinian Territory 9 July 2004, available at: https://www.icj-cij.org/public/files/case-related/131/131-20040709-ADV-01-00-EN.pdf

[22] Yesh Din

[23] Emily Schaeffer, “Separate Legal Systems for Jewish-Israeli Settlers and Palestinians in the Occupied Territories”, Almajdal Quarterly Magazine of BADIL Resources Center for Palestinian Residency and Refugee Rights, Issue No.47 (2011).

نیز ر.ک: شهناز زمرد بخش آزاد,علیرضا ثمودی، بررسی مقایسه ای موضوع تبعیض سازمان یافته در آفریقای جنوبی و اسراییل، مطالعات فلسطین، ش۱۸، ۱۳۹۱.

[۲۴] Emily Schaeffer, Ibid.

[25] Jeff Halper, “House Demolitions and Israel’s Policy of Harfada”, Almajdal Quarterly Magazine of BADIL Resources Center for Palestinian Residency and Refugee Rights, Issue No.47, Autumn 2011, p.23.

[26] Law of Return(1950).

[27] Luciana Coconi, and David Bondia Garcia. Apartheid against the Palestinian people, Barcelona: NoVA- Peacebuilding and active nonviolence, 2009.

[28] The Citizenship Law(1952).

[29] ر.ک: محمدحسن شیخ الاسلامی، صارم شیراوند، میلاد ادیب سرشکی، تحلیل گفتمانی آپارتاید در اسراییل، دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهش سیاست نظری، ش۱۷، ۱۳۹۴، ص۱۸۲.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *