قربانیان واقعی سیاستهای مهاجرتی استرالیا، ستاره های تنیس نیستند، بلکه پناهندگان، قربانی اصلی آن به شمار می آیند.[۱]
نویسنده: Mark Kersten
مترجم: پویا برلیان-پژوهشگر و دانشجوی دکتری حقوق بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
ویراستار علمی: دکتر آناهیتا سیفی-عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
هیجانات و خشم ناشی از امکان یا عدم امکان شرکت نواک جوکوویچ در مسابقات آزاد استرالیا، این ستاره صربستانی را در برابر دولت استرالیا قرار داده است. با این حال جوکوویچ قربانی نیست و دولت نیز قهرمان به شمار نمیآید.
سر و صداها و حواشی تنشهای بین جوکوویچ و دولت استرالیا باعث دور شدن توجه افکار عمومی به وضعیت اسفبار هزاران پناهجویی شده است که از ورود به استرالیا منع شدهاند. این گروه در اردوگاههای ساحلی که توسط شرکتهای امنیتی خصوصی اداره میشوند، محبوس هستند. وقتی درباره استرالیا و مهاجرت به این کشور صحبت میشود، باید به وضعیت اسفناک این افراد توجه گردد (نه ستارگان ورزشی ثروتمند و ممتاز).
در دهه گذشته، استرالیا رویکرد تحمل صفر را نسبت به پناهجویانی که در تلاش برای رسیدن به سواحل این کشور هستند، اتخاذ کرد. در یک نگاه کلی، استرالیا، افرادی را که به صورت غیرقانونی وارد این کشور شدهاند یا سعی دارند با قایق خود را به سواحل استرالیا برسانند، دستگیر میکند. دولت این کشور، پس از دستگیری مهاجران، آنها را به مراکز رسیدگی خصوصی در کشورهای ثالث منتقل میکند. از جمله معروفترین این مراکز (که استرالیا با آنها توافقنامههای دوجانبه دارد)، میتوان به جزیره نائورو و مانوس، پاپوآ گینه نو اشاره کرد.
دولت پس از بازداشت پناهجویان با سه گزینه مواجه است: بازگرداندن آنها به کشورشان (صرفنظر از آسیبهایی که ممکن است این افراد در صورت بازگشت، با آنها مواجه شوند)، پیدا کردن کشور ثالث که حاضر به پذیرش آنها باشد یا نگه داشتن آنها در اردوگاههای استرالیا با این امید که دولت به دعاوی و ادعاهای مطروحه از جانب ایشان رسیدگی کند. اگر پناهجویان بازداشت شده قصد ماندن در استرالیا را داشته باشند، ممکن است برای مدت نامشخصی در این مراکز زندانی شوند. در این راستا دولت نیز اذعان میکند «در قانون یا سیاست محدودیتی برای مدت زمان بازداشت وجود ندارد».
تاکنون سیاستهای اتخاذ شده از استرالیا صرفه اقتصادی نداشته است. مراکز تاسیس شده برای پناهجویان به صورت سالانه میلیاردها دلار هزینه داشته است. متوسط هزینه بازداشت یک پناهجو در این مراکز دو برابر هزینه یک زندانی معمولی است.
شرایط اردوگاههای مذکور میتواند مرگبار باشد. داستان رضا براتی را که موفق شد در سال ۲۰۱۳ وارد استرالیا شود مورد ملاحظه قرار دهید. این کرد ۲۳ ساله ایرانی چند روز پس از انعقاد توافقنامه اسکان مجدد منطقهای بین استرالیا و پاپوآ گینه نو وارد استرالیا شد. این توافقنامه به مقامات استرالیایی اجازه میداد پناهجویانی نظیر رضا براتی را از استرالیا به جزیره مانوس منتقل کند. این فرد تنها ۶ ماه بعد از انتقال، در جریان شورش توسط نگهبانان کشته شد.
رضا براتی تنها یک جوان معمولی بود که مانند هر جوان دیگری (از هر فرهنگی) رویاهایی را برای آیندهاش داشت اما توسط نگهبانان بهکارگرفته شده از سوی استرالیا به قتل رسید. شاهدان ادعا کردند که حداقل ۱۳ نگهبان به سر رضا ضربه زدند. یکی از آنها سنگ بزرگی را به سر او زده است در حالی که روی زمین افتاده بوده است. در نهایت دو نگهبان از پاپوآ گینه نو به قتل رضا براتی محکوم شدند اما نگهبانان استرالیا و سایر کشورها به دلیل مشارکت در این جرم، مورد محاکمه قرار نگرفتند.
همه سوءاستفادهها و بدرفتاریهایی که در بازداشتگاههای پناهجویان اتفاق میافتد به اندازه مرگ براتی خشن و بیشرمانه نیست. با این حال ویرانگری ناشی از کلیه اتفاقات رخ داده کمتر از قتل براتی نخواهد بود.
در سال ۲۰۱۷، نای جیت لام، معاون نماینده منطقهای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در کانبرا، به جزیره مانوس سفر کرد و اتفاقات رخ داده در آن منطقه را «بحران بشردوستانه ساخته دست بشر و کاملاً قابل پیشگیری» دانست. او همچنین خواستار صدور کیفرخواست برای سیاستهای اتخاذ شده استرالیا و اجتناب از تعهدات بینالمللی این کشور شد. یکی از مدیران سابق بخش بازداشت مهاجران اذعان دارد: «شرایط و وضعیت این مراکز در استرالیا بهگونهای بود که حتی نمیتوانست محل زندگی سگها باشد. صاحبان و متصدیان این مراکز باید مجازات شده و به زندان بروند».
در مانوس و نائورو، کودکان بازداشت شده تصویر چهره گریان خود را بر روی دیوارها کشیدند. برخی پناهندگان سالهای طولانی در این مراکز حضور داشتند. این مراکز بیشتر به زندان گوانتانامو شباهت داشت (تا به مرکز نگهداری مهاجران). گروههای حقوق بشر به رواج خودآزاری در این مراکز اشاره کردند و اذعان داشتند نهادهای استرالیایی در کنترل خشونت مردم محلی بر پناهجویان شکست خوردند.
کودکان حاضر در جزیره از بیماریهای روانی رنج میبردند، در حالی که دولت استرالیا در دادگاه برای ارائه خدمات پزشکی به آنها مقاومت میکرده است. از آنجایی که این اتفاقات در مراکز خصوصی رخ میداد، پیگیری آنها و پاسخگو کردن مسئولان نیز دشوارتر میشود. همانطور که دولت استرالیا میخواست، دستیابی به عدالت برای مهاجران و اثبات نقض حقوق بشر، سخت و دور از دسترس شده بود.
بسیاری از حقوقدانان بینالمللی باور دارند شرایط موجود در بازداشتگاههای ساحلی استرالیا، جنایت بینالمللی محسوب میشوند. در سال ۲۰۱۷، مکاتبهای با دادستان دیوان کیفری بینالمللی (ICC) صورت گرفت و در آن صراحتاً بیان شد که آسیبهای متعددی در بازداشتگاههای ساحلی به پناهجویان وارد شده و استرالیا و پیمانکاران شرکتی آن به عنوان مسئول این آسیبها معرفی شدند. (از جمله آسیبهای وارده میتوان به زندان، شکنجه، اخراج و آزار و اذیت اشاره کرد). در این مکاتبه، اقدامات صورت گرفته جنایت علیه بشریت دانسته شد.
در سال ۲۰۲۰، دادستان دیوان کیفری بینالمللی به این مکاتبه پاسخ داد. ایشان در پاسخ خود اعلام نمود که نقض حقوق صورت گرفته باعث ورود دیوان به این پرونده نمیشود و دیوان نمیتواند تحقیقات لازم درباره آن را آغاز کند. با این حال نظام حقوقی بازداشتگاههای ساحلی استرالیا بر مبنای رفتاری خشن، غیرانسانی و تحقیرآمیز شکل گرفته و ممکن است جنایت علیه بشریت نام گیرد.
در سال ۲۰۱۷ به لطف تلاشهای صورت گرفته از سوی وکلا، ، استرالیا به پرداخت غرامت به پناهجویانی که در بازداشتگاههای ساحلی نگهداری میشدند، محکوم شد. این حکم به دلیل شکایت جمعی ۱۹۰۵ پناهجوی جزیره مانوس صادر شد. پناهجویان در این دعوا از بیمبالاتی استرالیا و بازداشت غیرقانونی شکایت کردند. دعاوی و شکایات دسته جمعی بیشتر از طریق دادگاههای استرالیا در حال پیگیری است.
جوکوویچ ممکن است به دلیل اقدامات قانونی کنترل کووید-۱۹ از قوانین عبور از مرز استرالیا تخطی کرده باشد، اما حوادث پیش آمده برای او حتی ذرهای از چیزی نیست که پناهجویان با آن دست و پنجه نرم کردند و در راه رسیدن به استرالیا از سر گذراندند. جالب است به شکل طنزآمیزی پیچیده در این داستان حماسی، جوکوویچ در هتل ملبورن نگهداری میشد. این هتل، جایی بود که برخی از پناهجویان، سالهای طولانی از عمر خود را در آن گذرانده بودند. مادر جوکوویچ، شرایط این هتل را مانند زندان میدانست. جوکوویچ توانست از این هتل خارج شود اما مهاجران هرگز چنین شانسی را نداشتند.
در سراسر جهان، مهاجران با شرایط ناگواری مواجه میشوند. این شرایط اغلب نتیجه مستقیم سیاستهای دولتی است که این افراد را آفتی برای کشور خود میداند و سعی دارد برای کنترل آنها از شرکتهای امنیتی خصوصی استفاده کرده و آنها را به اردوگاههای ساحلی (با شرایط وخیم) منتقل کند. مراکز بازداشت مهاجران استرالیا مظهر این رویکرد خشونت آمیز، تبعیض آمیز و غیرقانونی هستند.
بیشتر پناهجویان به احتمال زیاد از مشکلات متعدد رنج میبرند و به دلیل سیاستهای سختگیرانه جان خود را از دست میدهند تا از خطرات ذاتی مهاجرت.(در واقع خطر خود مهاجرت بسیار کمتر از خطرات سیاستهای دولتی است). بدون شک، این افراد، قربانیان واقعی دولت استرالیا هستند. آنها نیازمند توجه و همدردی ما هستند، نه جوکوویچهای جهان که همواره در مرکز توجه قرار دارند.
[۱] Mark Kersten, The Real Victims of Australia’s Migration Policies aren’t Tennis Stars, They’re Refugees, available at: https://justiceinconflict.org/2022/01/12/the-real-victims-of-australias-migration-policies-arent-tennis-stars-theyre-refugees/