نبرد میگ-۲۹ لهستانی: مقررات بی طرفی و حقوق جنگ هوایی

نبرد میگ-۲۹ لهستانی: مقررات بی طرفی و حقوق جنگ هوایی

نویسنده: (Mateusz Piątkowski)

مترجم: محمود حجار (دانشجوی دوره¬ی دکتری حقوق بین الملل عمومی دانشگاه علامه طباطبائی)

ویراستار علمی: دکتر عبدالله عابدینی (پژوهشگر حقوق بین¬الملل و عضو هیئت علمی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی سمت)

در ۲۷ فوریه ۲۰۲۲، جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که شورای اروپا تصمیم گرفت بسته ای از تسلیحات مرگبار با ارزش قابل توجه از جمله جت-های جنگنده را به اوکراین ارائه دهد. با این حال، مدل‌های [جنگنده¬های] غربی راه‌حل نظامی معنی ‌داری برای نیروی هوایی اوکراین نخواهد بود، زیرا خلبانان اوکراینی هیچ تجربه¬ای در پرواز با آنها ندارند (اما این ممکن است با روند درگیری تغییر کند). با این حال، سه کشور ناتو در فهرست موجودی خود ماشین‌هایی دارند که کمک قابل توجهی به تقویت ظرفیت‌های نیروی هوایی اوکراین خواهد بود: یعنی میگ-۲۹. درست قبل از فروپاشی پرده آهنین، اعضای سابق پیمان ورشو یک دسته از این هواپیمای چند منظوره را در اواخر دهه ۱۹۸۰ دریافت کردند. اوکراین به طور ویژه با این هواپیما آشنا است، با حدود ۳۰ جنگنده از جمله “شبح کییف افسانه¬ای” که در چندین نبرد هوایی با سایر هواپیماها موفق ظاهر شده است.

بخش قابل توجهی از ناوگان میگ-۲۹ ناتو توسط نیروی هوایی لهستان اداره می شود. لهستان جنگنده های دوران شوروی را از منابع مختلف خریداری کرد: صادرات مستقیم، مبادله سال ۱۹۹۵ با جمهوری چک و اهدا از آلمان در سال ۲۰۰۲. هواپیماهای میگ-۲۹ لهستانی به استانداردهای ناتو به روز شدند که برخی از آنها با همکاری شرکت اسرائیلی IAI انجام شد. عمر سرویس آنها رو به پایان است، زیرا فرض بر این است که همه این هواپیماها بین سال‌های ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۶ با F-35 Lighting II که توسط دولت لهستان در ۳ مارس ۲۰۲۲ خریداری شده است، به طور کامل جایگزین می¬شوند. بنابراین شرایط مساعد همزمانی وجود دارد چون با خرید هواپیماهای جدید نیروی هوایی لهستان دارای ناوگان جنگنده پیر (اما هنوز قابل پرواز) است که برای خلبانان اوکراینی آشنا هستند [که می توانند به اوکراین داده شوند].

از زمان اعلام ۲۷ فوریه، تحولات قابل توجهی در این خصوص رخ داده است. در ۱ مارس ۲۰۲۲، رئیس دولت لهستان اعلام کرد: «[ما] هواپیماهای خود را نمی¬فرستیم چون می¬تواند به این معنی باشد که ناتو در حال مداخله نظامی است. ناتو طرف مخاصمه مسلحانه نیست. در ۲ مارس ۲۰۲۲، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که کشورهای ناتو برای شروع تحویل هواپیماهای جنگی به اوکراین “چراغ سبز نشان دادند”. در ۳ مارس ۲۰۲۲، سخنگوی دولت لهستان این موضوع را رد کرد که هواپیماهای جنگی قرار است از خاک لهستان در حالت جنگی عمل کنند. در ۸ مارس ۲۰۲۲، وزارت امور خارجه لهستان بیانیه‌ای صادر کرد و اعلام کرد که «آماده‌ اند تمام جت‌های میگ-۲۹ خود را – فوری و رایگان – در پایگاه هوایی رامشتاین مستقر کرده و در اختیار دولت ایالات متحده آمریکا قرار دهند. واکنش سریعی از سوی دبیر مطبوعاتی پنتاگون دریافت شد که نشان داد دیدگاه رسمی دولت لهستان «یک دیدگاه قابل قبول» نیست. مقامات لهستانی اظهار داشتند که ناتو باید در مسئولیت جمعی تصمیم برای تامین جت‌های جنگنده اوکراین سهیم باشد.

تصمیم برای تأمین جت¬های نظامی جنگی به کشوری که در حال جنگ است، گام مهمی است. نقش هوانوردی نظامی در درگیری های مدرن بسیار مهم است. در شرایط درگیری، با توجه به اینکه نیروی هوایی روسیه در دستیابی به برتری هوایی ناکام ماند، محموله ۲۰ تا ۳۰ جنگنده قابل پرواز، آماده برای نبرد، می تواند به طور موثر شانس نیروی هوایی اوکراین را در نبرد تقویت کند. این فعالیت توسط مقررات حاکم بر بی¬طرفی با اشاره خاص به حقوق جنگ هوایی چگونه قابل ارزیابی است؟

مقررات بی‌طرفی عبارت است از «روابط حقوقی بین کشورهای درگیر در یک درگیری مسلحانه (متخاصمان) و کشورهایی است که در چنین خصومت‌هایی (بی طرف‌ها) شرکت نمی‌کنند». در واقع، مفهوم بی¬طرفی یکی از قدیمی¬ترین چارچوب های حقوق بین الملل است. این مفهوم به طور قابل توجهی در رابطه با جنگ دریایی توسعه یافته است تا جایی که در معاهدات جنگ دریایی متعدد، به عنوان مثال اعلامیه پاریس ۱۸۵۶ و کنوانسیون شماره سیزدهم لاهه ۱۹۰۷ در مورد حقوق و وظایف قدرت¬های بی¬طرف در جنگ دریایی، به نقطه عطف بسیار مهمی تبدیل شده است. مقررات مشابهی در زمینه جنگ زمینی به تصویب رسید. تمام اسناد ذکر شده در بالا قاعده معروف بی¬طرفی را به شدت برجسته می¬کند: هرگونه عرضه مستقیم یا غیرمستقیم هر نوع مواد جنگی (شامل کشتی¬های جنگی) توسط [دولت¬های] بی¬طرف به متخاصم ممنوع است. با این حال، حمل و نقل خصوصی سلاح ممنوع نیست.

در مورد جنگ هوایی چطور؟ شایان ذکر است که حقوق جنگ هوایی فقط تا حدی توسط پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون ژنو ۱۹۷۷ تدوین شده است (ماده ۴۹ (۳)). این تدوین شامل مقررات حاکم بر بمباران هوایی بر اهداف واقع در زمین است و به وضعیت خاص هوانوردان در معرض خطر اشاره دارد. هر چیزی فراتر از این محدوده از طریق حقوق بین الملل عرفی و با اصول کلی حقوق بین الملل بشردوستانه مشترک در همه ابعاد جنگ شکل می¬گیرد.

تلاشی برای تنظیم جامع حقوق جنگ از طریق قواعد جنگ هوایی لاهه در سال ۱۹۲۳ (HRAW) انجام شد. این قواعد هرگز به تصویب نرسیدند، اگرچه عموماً بازتابی از رویه دولتی هستند، زیرا طی نبردهای هوایی بین سال‌های ۱۹۱۴ و ۱۹۱۸ شکل گرفت. این سند بیشتر به خاطر فصلی تحت عنوان بمباران هوایی شناخته شده است، اما این واقعیت که پیش نویس از نظر دامنه بسیار وسیع¬تر، شامل بخشی در مورد بی¬طرفی در جنگ هوایی بود، فراموش شده است. ماده ۴۴ قواعد جنگ هوایی لاهه مقرر می¬دارد «تأمین مستقیم یا غیر مستقیم، هواپیما، اجزای سازنده آن یا مواد یا مهمات هواپیما به یک قدرت متخاصم توسط یک دولت بی¬طرف ممنوع است». این مفاد ساده است و از ممنوعیت کلی تأمین تجهیزات نظامی از هر نوع (دریایی، زمینی یا هوایی) توسط دولت بی¬طرف به متخاصمین پیروی می¬کند.

برخی از مفاد قواعد جنگ هوایی لاهه در حال حاضر ارزش حقوق عرفی را کسب کرده است (مثلاً تعریف هواپیمای نظامی). وضعیت عرفی بقیه موارد، از جمله پیشنهادهای مربوط به ارسال هواپیماهای نظامی توسط دولت¬های بی¬طرف به متخاصم، در حد گمانه¬زنی است. درست است که تهیه کنندگان از روند اصلی حقوق بین‌الملل در این زمینه پیروی کردند، اما در طول جنگ جهانی اول هیچ رویه دولتی واضحی به ثبت نرسید.

راهنمای هاروارد در مورد حقوق بین¬الملل قابل اجرا در جنگ هوایی و موشکی (راهنمای هاروارد) در سال ۲۰۰۹ مستقیماً به اصول حقوق جنگ هوایی لاهه اشاره دارد (قواعد ۱۶۵، ۱۷۳). راهنمای هاروارد منبع حقوق بین‌الملل نیست، بلکه بازتابی از حقوق عرفی است. با این حال، آیا دولت¬ها همیشه از پیشنهادهای قواعد جنگ هوایی لاهه پیروی کرده اند؟ در اینجا چند نمونه تاریخی آورده شده است:

• در سال ۱۹۳۹، نیروی هوایی لهستان به دنبال خرید هواپیماهای جنگنده جدید به منظور جایگزینی ناوگان جنگنده کهنه خود بود. چهارده هاوکر هاریکن در ژوئن ۱۹۳۹ از بریتانیای کبیر خریداری شد. حداقل یکی از هاریکن¬ها چند روز قبل از شروع جنگ به Gdynia رسید، اما به کاپیتان کشتی دستور داده شد که در آب¬های بی¬طرف بماند. با این حال، در پایان اوت ۱۹۳۹، دولت بریتانیا به محموله بزرگتر ورودی به لهستان از طریق بندر کنستانتا رومانیایی «چراغ سبز» نشان داد (لازم به ذکر است که بریتانیا و فرانسه در روز سوم وارد جنگ جهانی دوم شدند).

• از قضا، برخی از هاریکن¬های تعیین شده برای پیوستن به نیروی هوایی لهستان در فوریه ۱۹۴۰، در بحبوحه جنگ زمستانی، به نیروی هوایی فنلاند فروخته شد. علاوه بر این، بریتانیا تصمیم گرفت فنلاند را با بریستول بلنهایم و گلادیاتورها تقویت کند. در ۲۳ ژانویه ۱۹۴۰، دولت بریتانیا فروش دوازده هاوکر هاریکن را پذیرفت. با این حال، هواپیماها رسماً توسط شرکت هاوکر تحویل داده شد، نه خود دولت. از سوی دیگر، دولت فرانسه تصمیم گرفت مستقیماً جنگنده‌های MS 406 را به نیروی هوایی فنلاند اهدا کند.

• بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۱، ایالات متحده قانون نقدی و حمل و اجاره وام را به تصویب رساند که به کشورهای متفقین متخاصم اجازه می‌داد تجهیزات را در ایالات متحده خریداری کنند و آن‌ها را از طریق وسایل شخصی خود حمل کنند (تصویر معروف انتقال بمب افکن ها از طریق مرز زمینی بین ایالات متحده و کانادا را ببینید). ایالات متحده به عنوان یک کشور بی¬طرف، نیروی هوایی سلطنتی [بریتانیا] را با تحویل بمب افکن¬های B-25 Mitchell تقویت کرد.

• در طول جنگ ویتنام، نیروهای هوایی ویتنام شمالی چندین هواپیمای نظامی از اتحاد جماهیر شوروی (از جمله جنگنده‌های میگ-۲۱) دریافت کردند.

• در طول جنگ یوم کیپور، به دلیل تلفات گسترده نیروی هوایی نظامی اسرائیل، ایالات متحده ارسال سریع هواپیماهای F-4 فانتوم را از ناوها (عملیات نیکل گراس) انجام داد. فوریت به حدی زیاد بود که خلبانان آمریکایی هواپیماها را به پایگاه هوایی لود در اسرائیل به پرواز در آوردند و بلا فاصله خلبان¬های اسرائیلی برای عملیات سوار آن شدند.

• قطعات یدکی F-14 تامکت آمریکایی در دهه ۱۹۸۰ علیرغم تحریم (موضوع ایران-کنتراها) و ادامه جنگ ایران و عراق به ایران فروخته شد.

• اعتقاد بر این است که بازنشستگی میگ-۲۹ اسلواکی ممکن است با انتقال احتمالی هواپیماها به نیروی هوایی اوکراین مرتبط باشد.

همانطور که مشاهده شد، رویه دولتی در این زمینه پراکنده و بی نتیجه است. به ‌ویژه در نیمه دوم قرن بیستم، دولت‌¬ها منافع سیاسی را بر محدودیت ‌های ناشی از حقوق بی¬طرفی ترجیح دادند.

علاوه بر این، به رغم این واقعیت که ارسال هواپیماهای جنگی کمک جدی به یک کشور در حال جنگ است، به نظر من این یک «اقدام خصمانه مستقیم» تلقی نمی¬شود به طوری که وضعیت دولت بی¬طرف را مجدداً به حالت متخاصم طبقه¬بندی کند. در واقع، وزارت دفاع روسیه مرز بین «غیر بی¬طرف» و «خصمانه» بودن را ترسیم می‌کند و بیان می‌کند که اگر یک کشور خارجی اجازه دهد نیروی هوایی اوکراین در پایگاه‌های هوایی آن فرود بیایند و به پرواز درآیند، مورد دوم در نظر گرفته می‌شود.

حقوق بی¬طرفی بین صادرات عمومی و خصوصی اسلحه تمایز قائل می¬شود به طوری که دومی ممنوع نیست. در حقوق جنگ هوایی، ماده ۴۶ قواعد جنگ هوایی لاهه تنها دو تکلیف پیشگیرانه را در زمینه فعالیت¬های خصوصی تعیین می کند: برای جلوگیری از خروج هواپیمای نظامی در حالت جنگی کامل (مسلح و تانک) و توقف پروازهای برون مرزی بین کشور بی طرف و یک کشور متخاصم در صورتی که هواپیما توسط اعضای نیروهای مسلح متخاصم هدایت شود. با این حال، همانطور که در راهنمای هاروارد مشاهده می¬شود، رویه-ای در این زمینه وجود ندارد.

در سایر زمینه‌های حقوق بی‌طرفی و جنگ هوایی، شواهدی داریم که نشان می‌دهد این مقررات چقدر ممکن است «سیال» باشد. در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، یک جنگنده Su-27 نیروی هوایی اوکراین به حریم هوایی رومانی پرواز کرد و توسط یک F-16 رومانیایی رهگیری شد و متجاوز مجبور به فرود در پایگاه هوایی باکائو در رومانی شد. دلایل تصمیم خلبان اوکراینی برای ورود به حریم هوایی بی¬طرف مشخص نیست. ممکن است حدس زده شود که خلبان یا با تخریب پایگاه هوایی خود مجبور به ترک خاک اوکراین شده است یا در تلاش برای اجتناب از درگیری با دشمن بوده است. با این وجود، در ۱ مارس ۲۰۲۲، مقامات رومانیایی موافقت کردند که جنگنده Su-27 را به لبه حریم هوایی رومانی هدایت کنند و در نهایت آن را به نیروی هوایی اوکراین بازگردانند. هواپیما بدون مهمات حرکت کرد (Su-27 در هنگام رهگیری کاملا مسلح بود). همچنین مشخص نیست چه کسی خلبان این هواپیما بوده است. مجدداً از نظر مقررات بی¬طرفی و جنگ هوایی، هواپیمای نظامی متخاصم باید در زمان خصومت توقیف شود و به طور مشخص، رویه¬ای در این زمینه وجود دارد:

• پس از تجاوز اتحاد جماهیر شوروی به لهستان در سال ۱۹۳۹، اموال نیروی هوایی لهستان به رومانی و مجارستان منتقل شد، جایی که هواپیماها توقیف و به ارتش منتقل شدند.

• چندین هواپیمای متخاصم در طول جنگ جهانی دوم توسط سوئد، اسپانیا و سوئیس توقیف شدند.

• در طول جنگ اول خلیج فارس، بخش قابل توجهی از تجهیزات پروازی نیروی هوایی عراق به ایران گریخت و تا زمانی که سال‌ها پس از پایان خصومت‌¬ها درخواست دولت عراق ارائه شد، در آنجا توقیف شد. برخی از میراژهای F1 سابق عراق هنوز توسط نیروی هوایی ایران مورد استفاده قرار می¬گیرند.

چند نتیجه را می¬توان بیان کرد:

۱. مقررات بی¬طرفی و جنگ هوایی در رابطه با ارسال هواپیماهای نظامی توسط یک کشور بی¬طرف به یک کشور متخاصم آنقدر مبهم هستند و تحت تأثیر ملاحظات سیاسی قرار می¬گیرند که نمی¬توانند بخشی از حقوق بین¬الملل عرفی باشد، به ویژه زمانی که ذینفع کمک، خود، قربانی تجاوز باشند. در واقع، رویه دولت¬ها در جریان تجاوز شوروی به فنلاند و تجاوز مداوم روسیه به اوکراین، ممکن است نشان ‌دهنده یک قاعده عرفی باشد که می‌¬گوید تحویل هواپیمای جنگی به قربانی تجاوز، مجاز است.

۲. مقررات بین¬المللی، صادرات خصوصی هواپیما از طریق شرکت¬ها/افراد غیر مرتبط با دولت را ممنوع نمی¬کند.

۳. انتقال هواپیماهای جنگی، به ویژه به صورت نیمه رسمی، لزوماً منجر به تلقی دولت صادر کننده به عنوان کشور متخاصم نمی¬شود.

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *