جملات قصار در عالم حقوق و حقوق بین‌الملل (بخش دوم)

جملات قصار در عالم حقوق و حقوق بین‌الملل

(بخش دوم)

تهیه و تنظیم: محمدرضا ضیایی بیگدلی

۶۸. اصولا هیچ انسانی نیست که اومانیست نباشد.

***

۶۹. انسانیت خود را به یاد داشته باش و بقیه را فراموش کن.(انیشتن)

***

۷۰. بقای یک دولت نمی‌تواند بر حق بشریت به بقا تقدم داشته باشد.

***

۷۱. با دیگران همان رفتاری را کن که دوست داری با تو رفتار کنند.

***

۷۲. پزشکی یکی از ارکان صلح است.

***

۷۳. قانون همیشه در مسیر عدالت حرکت نمی‌کند.

***

۷۴. بهداشت یک پایه صلح است.

***

۷۵. تعریف یک مفهوم را نباید با قانون حاکم بر آن مفهوم خلط کرد.

***

۷۶. هدف صلح، احساس عدالت، برابری و امنیت است.

***

۷۷. دیوان بین‌المللی دادگستری در خدمت صلح و عدالت است.

***

۷۸. حقوق بدون عدالت را اساسا نمی‌توان حقوق دانست.

***

۷۹. استثنای بر قاعده باید به طور مضیق تفسیر شود.

***

۸۰. مامور بابت ارتکاب فعل خلاف معذور نیست.

***

۸۱. پذیرنده خطر مستحق خسارت نیست.

***

۸۲. زندگی کوتاه است، اما عدالت جاودانه است.

***

۸۳. جهان را مردم می‌سازند و قوانین را حقوق‌دانان.

***

۸۴. صلح بدون عدالت ممکن نیست.

***

۸۵. امنیت بدون صلح، امنیت تحمیلی است.

***

۸۶. با یک نگاه اومانیستی و در پرتو اصل انسانیت، لازم است که جمعیت جهان در کل مدّنظر قرار گیرد.

***

۸۷. حقوق عینی بر حقوق ارادی رحجان دارد.

***

۸۸. امروز وجدان حقوقی جهانی بر سر راه اراده انفرادی کشوها قد علم کرده است.

***

۸۹. اخلاق جزء تجزیه‌ناپذیر حقوق است.

***

۹۰. بشریت موضوع حق است.

***

۹۱. موضوع اعتبار هنجارهای حقوقی در نهایت فراحقوقی است.

***

۹۲. همواره باید سعی بر بیدار کردن وجدان خواب‌آلوده کل جامعه بین‌المللی داشت.

***

۹۳. برای زنده نگه داشتن امید، لازم است که بشریت در کل مدّنظر قرار گیرد.

***

۹۴. اصول کلی حقوق، قواعد اولیه‌ای هستند که در بنیان‌های هر نظام حقوقی قرار دارند.

***

۹۵. مردم جهان نمی‌توانند گروگان رضایت انفرادی کشورها باشند.

***

۹۶. همان‌طور که حقوق و اخلاق به هم پیوند خورده‌اند، نفس دانش علمی نیز نمی‌تواند از اخلاق منفک شود.

***

۹۷. عقل سلیم، هدایت حقوق را بر عهده دارد و این خود از وجدان بشری نشأت می‌گیرد.

***

۹۸. وجدان جامعه جهانی در کل، حقوق بین‌الملل را به سمت جهانی‌سازی پیش می‌برد.

***

۹۹. قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نوبه خود، زبان گویای ارزش‌ها و آرزوهای جامعه بین‌المللی در کل و تمام بشریت بوده و به اصول کلی حقوق بین‌الملل راه یافته‌اند.

***

۱۰۰. جهانی همچون جهان ما با زرادخانه‌های سلاح‌های انهدام فراگیر، محکوم به نابود کردن گذشته خود و تهدید مخاطره‌آمیز حال بوده و در کل هیچ آینده‌ای نخواهد اشت.

***

۱۰۱. انعطاف قضایی بایستی در حد معقول اِعمال شود.

***

۱۰۲. موضوع و هدف منشور ملل متحد، حفظ صلح و امنیت بین‌المللی است.

***

۱۰۳. تکثر بدون دلیل رسیدگی‌ها در تضاد با اصل اجرای عدالت است.

***

۱۰۴. دیوان بین‌المللی دادگستری با قاطعیت از اسیر شدن در متن منشور ملل متحد و خلا حقوق بین‌الملل اجتناب ورزیده است.

***

۱۰۵. بزرگترین خطر قضاوت، غرق شدن در شکل‌گرایی افراطی است.

***

۱۰۶. این نه منطقی و نه عادلانه است که دادگاه‌ها به سادگی به نواقص شکلی قابل جبران تکیه و تمرکز کنند.

***

۱۰۷. از نظر جامعه بین‌المللی، امروزه برخی از تصمیمات دیوان بین‌المللی دادگستری چهره جهانی نامتحد را به باور عمومی نشان می‌دهد.

***

۱۰۸. حقوق بین‌الملل در قرن بیست و یکم بیش از هر زمان دیگری حائز اهمیت است و حتی آثار ناشی از آن، زندگی روزمره مردمان سراسر جهان را فرا می‌گیرد.

***

۱۰۹. اصل انسانیت در مجموعه قواعد حقوقی بین‌المللی معاصر نفوذ کرده است.

***

۱۱۰. دلیل انسانیت بر دلیل دولتی برتری دارد.

***

۱۱۱. انسان‌ها به حمایت در برابر شر که درون خود آن‌هاست، نیاز دارند.

***

۱۱۲. حاکمیت کشورها نمی‌تواند با نادیده انگاشتن نیازهای افراد درگیر در یک اختلاف از یک کشور یا کشور دیگر اِعمال شود.

***

۱۱۳. عدالت از حقوق بین‌الملل جداست؛ چرا که اگر جز این باشد، یکی از آن دو زائد است.(کلسن)

***

۱۱۴. بی‌اعتنایی به عدالت، حقوق‌دان را به شکل یک تکنسین در می‌آورد.(هانس کلسن)

***

۱۱۵. قاعده اخلاقی مطلق است، اما قاعده حقوقی مقید می‌باشد.(هانس کلسن)

***

۱۱۶. آنچه مجوز تهدید یا توسل به کاربرد سلاح‌های انهدام فراگیر را به هیچ وجه نمی‌دهد، اصول عدالت و عقلانیت است.

***

۱۱۷. صلح تنها از رهگذر حقوق بین‌الملل ممکن می‌نماید.

***

۱۱۸. حقوق بین‌الملل طبعا بر این اصل استوار است که ملل مختلف باید حداکثر خیر را در زمان صلح و حداقل شر را در زمان جنگ اِعمال نمایند.(مونتسکیو)

***

۱۱۹. ای روحانیون! خاموش باشید و به موضوعات حقوق بین‌الملل که در قلمرو شما نیست، وارد نشوید.(جنتلی)

***

۱۲۰. معمای اصلی در فلسفه حقوق به طور کلی، رابطه میان قانون، قدرت، زور، عدالت و اخلاق است.

***

۱۲۱. مسائل زیست‌محیطی یکی از مهم‌ترین تهدیدات علیه امنیت انسانی عصر حاضر و به تبع آن صلح و امنیت بین‌المللی است.

***

۱۲۲. امروزه متاسفانه شاهد تفاسیر گوناگون از جمع دو مقوله حاکمیت دولت و منفعت مشترک در نظم بین‌المللی هستیم.

***

۱۲۳. یکی از ویژگی‌های اساسی حقوق بین‌الملل پس از جنگ دوم، ارائه مجموعه‌ای از قواعد «بازی» در جهانی نامتحد است.(آنتونیو کاسسه)

***

۱۲۴. حقوق بین‌الملل نمی‌تواند بدون حمایت، همکاری و مساعدت مستمر نظام‌های ملی نقش خود را ایفا کند.

***

۱۲۵. قطعنامه‌های اعلامی مجمع عمومی سازمان ملل متحد را می‌توان به موافقت‌نامه‌های بین‌الدول تشبیه کرد.

***

۱۲۶. ورود حقوق بشر در صحنه بین‌المللی، یک واقعه بی‌همتاست.

***

۱۲۷. حقوق و عدالت ملازم هم هستند، با این وجود نباید آن دو را با هم اشتباه گرفت.

***

۱۲۸. حقوق بین‌الملل بخشی از مدرنیته لیبرالی است.(مارتی کاسکنیمی)

***

۱۲۹. منطق حقوق بین‌الملل، منطقی لیبرالی است.(مارتی کاسکنیمی)

***

۱۳۰. حقوق بین‌الملل در مقابل هژمونی نیست، بلکه خود یک تکنیک هژمونیک است.(مارتی کاسکنیمی)

***

۱۳۱. هدف حقوق بین‌الملل، قانونمندسازی قدرت است.(مارتی کاسکنیمی)

***

۱۳۲. ملاک التزام و مشروعیت حقوق بین‌الملل، همبستگی جامعه بین المللی است.

***

۱۳۳. هدف غایی و نهایی حقوق بین‌الملل، صیانت از آزادی و بشریت است.(هانری مک دوگال)

***

۱۳۴. وظیفه حقوق بین‌الملل، حراست و حمایت از کرامت انسانی است.(هانری مک دوگال)

***

۱۳۵. حقوق دانش سیاست‌گذاری است.

***

۱۳۶. قانون وسیله نیل به اهداف اجتماعی است.

***

۱۳۷. حقوق مهندسی اجتماعی و مدیریت حیات جمعی است.

***

۱۳۸. حقوق بین‌الملل در برگیرنده همه فعالیت‌های انسانی است.(هانس کلسن)

***

۱۳۹. حقوق علم بایدها و نبایدهاست و نه آنچه باید باشد.(هانس کلسن)

***

۱۴۰. حقوق زور نیست، هر چند نیاز به زور دارد.(هانس کلسن)

***

۱۴۱. حقوق سازمان‌دهی زور است.(هانس کلسن)

***

۱۴۲. اگر اراده برای ایجاد هنجارهای حقوقی کافی باشد، پس دیگر چه تفاوتی است میان دستور یک سارق و دستور یک مامور مالیات.(هانس کلسن)

***

۱۴۳. هر کس قواعد مربوط به توسل به زور را انکار کند، ماهیت حقوق بین‌الملل را انکار کرده است.(هانس کلسن)

***

۱۴۴. مسیر نیل به صلح، اتحاد همه کشورها در یک دولت فدرال جهانی است.(هانس کلسن)

***

۱۴۵. صلح با ثبات و جهانی را تنها می‌توان از طریق حقوق بین‌الملل تضمین نمود.(هانس کلسن)

***

۱۴۶. اگر قرارداد یک هنجار است به خاطر توافق اراده‌ها نیست، بلکه چون قانون این توافق را شرط ملزم کردن طرف‌ها قرار داده است.(هانس کلسن)

***

۱۴۷. چنانچه دولت‌ها تابع حقوق [بین‌الملل] نباشند، زیست بین‌المللی به هیچ وجه ممکن نخواهد بود.(هانس کلسن)

***

۱۴۸. خرد ضامن آزادی افراد است.(کانت)

***

۱۴۹. جامعه بین‌المللی از همبستگی ملت‌های آزاد شکل می‌گیرد.(کانت)

***

۱۵۰. اخلاق جهانی به هیچ دولتی اجازه نمی‌دهد تا در پناه مفهوم سیاسی حاکمیت بر انسانیت ستم کند.

***

۱۵۱. اولین شرط پیوستن به جامعه ملت‌های متمدن و تحت حقوق بین‌الملل، رعایت حقوق بشر است.(کانت)

***

۱۵۲. حقوق بشر صرفا امتیازات و حقوقی نیستند که توسط کسانی که در مصدر قدرت‌اند از سر لطف و احسان به فرد اعطا شود، بلکه عنصر مشروعیت‌دهنده هر دولت-ملت قانونی به شمار می‌رود.(کانت)

***

۱۵۳. معاهده صلحی که در آن موضوعاتی برای جنگ آتی شرط شده باشد، معتبر نیست.(کانت)

***

۱۵۴. هیچ دولتی نباید به زور در قانون اساسی و حکومت دولت دیگر مداخله کند.(کانت)

***

۱۵۵. حقوق دیپلماتیک نباید به نمایندگان حکومت‌های نامشروع وصف دیپلماتیک اعطا کند.(کانت)

***

۱۵۶. حقوق بین‌الملل باید شناسایی حکومت‌های نامشروع را ممنوع کند.(کانت)

***

۱۵۷. حاکمیت دولت تنها هنگامی در عرصه بین‌المللی شایسته احترام است که دولت در سطح داخلی مشروعیت داشته باشد.(کانت)

***

۱۵۸. اقدامات بین‌المللی دولت در صورتی که حقوق بشر را نقض کند، اصولا غیراخلاقی است.(کانت)

***

۱۵۹. آزادی مقدم بر برابری است.(جان رالز)

***

۱۶۰. مساوات و عدالت در پرتو آزادی معنا پیدا می‌کند.(جان رالز)

***

۱۶۱. نظام حقوقی، نتیجه اتحاد اخلاق و قدرت است.

***

۱۶۲. قانون بد به همان اندازه ایجاد الزام می‌کند که کامل‌ترین نوع آن.(ریپر)

***

۱۶۳. خالق حقوق وجدان یا روح ملی است نه اراده قانون‌گذار.

***

۱۶۴. حقوق تحت‌الشعاع تاریخ و روش‌های شناخت آن قرار دارد.

***

۱۶۵. حقوق بین‌الملل نظامی ارزشی و تبیینی بر معیارهای دستوری است.(هانس کلسن)

***

۱۶۶. کرامت انسانی از هیچ قانونی جز قانونی که خود آن را برای خود مقرر کرده، پیروی نمی‌کند.

***

۱۶۷. اراده‌گرایی، ما در برابر یک برهان قاطع قرار می‌دهد: حاکمیت مطلق کشورها از یک سو و الزام آن‌ها طبق حقوق بین‌الملل از سوی دیگر.

***

۱۶۸. نظام همبستگی اجتماعی موجد مفهوم جدیدی از حقوق بین‌الملل بوده و آن حقوق همبستگی اجتماعی است.(آنزیلوتی)

***

۱۶۹. حقوق طبیعی برخاسته از طبیعت انسان است و نه از عقل او.(کانت)

***

۱۷۰. اطاعت از قانون تا جایی است که با عقل سازگار باشد.

***

۱۷۱. چه بسا ممکن است قاعده‌ای قانونی باشد، اما مشروع نباشد.

***

۱۷۲. حتی خداوند هم نمی‌تواند حقوق طبیعی را تغییر دهد.(گروسیوس)

***

۱۷۳. غرامت نباید ماهیت تنبیهی و عبرت‌آمیز داشته باشد.

***

۱۷۴. فقدان ادله مناسب در مورد میزان آسیب مادی در هر شرایطی، مانع از جبران خسارت نمی‌شود.

***

۱۷۵. در مورد خسارات زیست‌محیطی، غرامتی مناسب و مقتضی است که علاوه بر این که زیان‌های وارده بر محیط زیست را جبران می‌کند، هزینه‌های تحمیل‌شده به کشور زیان‌دیده را نیز از این بابت شامل شود.

***

۱۷۶. جبران کامل خسارت بدون پرداخت بهره قابل دستیابی نیست.

***

۱۷۷. بهره پیش از صدور رای دادگاه(اعم از داخلی یا بین‌المللی) و حتی پس از آن قابل مطالبه است؛ البته به شرطی که جبران کامل خسارت وارده ضروری باشد.

***

۱۷۸. بهره شکل مستقل جبران خسارت نیست بلکه بسته به هر مورد، بخش ضروری غرامت است.

***

۱۷۹. اصل لاضرر یکی از اصول مسلم حقوق است.

***

۱۸۰. تکلیف به جبران خسارت یک تعهد اولیه و نه ثانویه است.

***

۱۸۱. جبران خسارت باید همه پیامدهای عمل متخلفانه را متوقف کند./ ادامه دارد…

 

 

 

 بخش نخست در تاریخ ۶ نوامبر ۲۰۲۲ برابر با ۱۵/۸/۱۴۰۱ در سایت آکادمی قرار گرفته و با استفاده از نشانی ذیل، قابل رویت است:

https://bigdeliacademy.com/1401/08/15/quotes_drmohammadrezaziaeebigdeli/

. Remember Your humanity and Forget The Rest.

. Volenti non fit injuria.

. Justitia Longa Via brevis.

. Silent Theologi in Munere alieno.

. Neminem Laedere.

. این اصل ریشه تاریخی عمیقی دارد که به دوران باستان و قوانین روم باز می‌گردد.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *