رابطه موت کورتهای حقوق بینالملل
با نظام آموزش دانشگاهی حقوق بینالملل در ایران
متن سخنرانی استاد محمدرضا ضیائی بیگدلی
در مراسم اختتامیه مدرسه تابستانی موت کورت
سوم شهریور ماه ۱۴۰۲
موت کورت اصولا بخشی از فعالیتهای آموزشی و پژوهشی حقوق بینالملل و به نوعی آموزش عملی حقوق بینالملل است که امروزه در محیطهای دانشگاهی کشورهای مختلف جهان جایگاه ویژهای دارد. به بیان دیگر، موت کورتها به طور کلی بخش جداناپذیری از فعالیتهای آکادمیک و دانشگاهی در دنیای معاصر محسوب میشوند تا بدانجا که حتی در برخی از کشورهای پیشرفته درس مستقلی تحت عنوان «موت کورت» ارائه و تدریس میشود. البته موت کورتهای حقوق بینالملل قادر به رفع خلاهای حقوق بینالملل نیستند؛ هر چند میتوانند نقش موثری در بالندگی و توسعه حقوق بینالملل ایفا کنند.
بدیهی است کلیه دست اندرکاران اجرایی موت کورتهای حقوق بینالملل اعم از دانشجویان، مربیان، محققان و داوران شرکتکننده در موت کورتهای حقوق بینالملل باید به تمامی مباحث و موضوعات حقوق بینالملل مخصوصا مباحث و مسائل روز حقوق بینالملل به علاوه زبان انگلیسی محاورهای و تخصصی حقوق بینالملل اشراف نسبتا کاملی داشته باشند. شرکتکنندگان همچنین باید از فن بیان و مباحثه، از اعتماد به نفس، از مسئولیت پذیری و از روح همکاری و تشریک مسلاعی برخوردار باشند.
نظام آموزش دانشگاهی که مهد اصلی و اساسی موت کورتهاست در هر رشتهای که باشد، از سه رکن بنیادین تشکیل شده است:
۱) دانشگاه، دانشکده و گروه که ساختار نظام را تشکیل میدهند.
۲) اعضای هیئت علمی و دانشجویان که هسته اصلی نظام محسوب میشوند.
۳) کارکنان اداری و خدماتی که مسئولیت سرویسدهی را بر عهده دارند.
در صورتی که هر یک از ارکان مذکور به وظایف خود عمل نکنند، آن نظام آموزشی مختل و احتمالا از هم گسسته خواهد شد.
متاسفانه نظام آموزش دانشگاهی حقوق بینالملل در ایران در کلیات آن نظام چندان منسجم، کارا، پویا و به روز نیست.
مطالعه و بررسی آسیبشناسی این رشته، حکایت از آن دارد که عمده آسیبها را میتوان به طور خلاصه و به شرح زیر برشمرد:
۱) اهمیت ندادن یا کم اهمیت تلقی کردن درس حقوق بینالملل عمومی در دوره کارشناسی چه از سوی دانشجویان و چه بعضا از سوی مدرسان این درس؛ مخصوصا مدرسان پارهوقت.
۲) افزایش بیرویه و رو به تزاید دورههای کارشناسی حقوق و کارشناسی ارشد و دکتری حقوق بینالملل در دانشگاههای سراسر کشور.
۳) افت تحصیلی و معلوماتی دانشجویان کارشناسی حقوق در درس حقوق بینالملل عمومی؛ مخصوصا در مرحله ورودشان به دورههای بالاتر آن هم از طریق کنکور سراسری و امتحان تستی.
۴) ضعف معلومات دانشجویان در درس زبان انگلیسی تخصصی مخصوصا در دوره کارشناسی حقوق. البته این ضعف متاسفانه در دورههای کارشناسی ارشد و حتی دکتری نیز قابل مشاهده است.
۵) عدم تناسب تعداد دانشآموختگان ارشد و دکتری حقوق بینالملل نسبت به نیازهای کشور. این ایراد موجب شده تا از بسیاری از این دانشآموختگان استفاده بهینه نشود و به سایر مشاغل غیرمرتبط با حقوق بینالملل از جمله وکالت در امور دعاوی داخلی روی آورند.
۶) صرفه جویی مالی در به کارگیری استادان مدعو به جای استخدام استادان تمام وقت. این ایراد عمدتا در دانشگاه آزاد و دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی قابل مشاهده است.
۷) افت نسبی معلومات استادان حقوق بینالملل؛ مخصوصا در دانشگاههای غیرانتفاعی و شهرستانها. البته عمدتا به دلایل مربوط به ورود دانشجویان ضعیف یا نسبتا ضعیف به دورههای ارشد و دکتری است که آن آسیب خود نتیجه این آسیب است.
در مجموع عمدهترین دلایلی که دانشجویان مخصوصا دانشجویان دانشگاههای غیرانتفاعی و یا شهرستانها در موت کورتهای حقوق بینالملل در ایران شرکت نمیکنند و یا موفق به ورود به این دورهها نمیشوند، آسیبهای برشمرده شده نظام آموزش دانشگاهی حقوق بینالملل است. با وجود این و به رغم تمامی آسیبها و کاستیهای ذکر شده، برگزاری دورههای متعدد موت کورت حقوق بینالملل در ایران و موفقیت دانشجویان با استعداد ایرانی در آنها در سالهای اخیر بسیار قابل تحسین است.
در پایان اینجانب به عنوان یک مدرس و محقق بیش از ۵۰ ساله حقوق بینالملل ایرانزمین فعالیتهای آن دانشجویان و سایر دست اندرکاران برگزاری این دورهها در سنوات مختلف را قدر مینهم و سپاسگزار خدمات علمی آنان به جامعه حقوقی کشور و حتی جامعه جهانی هستم. امیدوارم در آینده نه چندان دور شاهد نظام آموزشی بدون عیب و نقص و حتی برتر حقوق بینالملل و توسعه کمی و کیفی موت کورتهای حقوق بینالملل در ایران باشیم.