گنجاندن اقدامات قهری یک‌جانبه در مفهوم گسترده‌تر خشونت سیستماتیک

گنجاندن اقدامات قهری یک‌جانبه در مفهوم گسترده‌تر خشونت سیستماتیک
Michael Fakhri
مترجم: کیمیا تقا
دانشجوی دکتری حقوق بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی
ویراستار علمی: دکتر حوریه حسینی اکبرنژاد
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس

در دهه¬های متمادی محرز گردیده که اقدامات قهری یک‌جانبه یک ابزار سیاست بین‌المللی ناکارآمد است. اقدامات یک‌جانبه معمولا در قالب محاصره یا تحریم‌های اقتصادی و با هدف تضعیف اقتصادی یک نظام ملی مخالف و با اعمال فشار داخلی به منظور وادار ساختن آن نظام به پذیرش خواسته‌های خارجی صورت می¬گیرد. در واقع دولت‌های تحریم‌کننده غالبا با اعمال تنبیه دسته جمعی، مردم کشورهای هدف را با بحران درازمدت مواجه می¬کنند. گاهی هدف دولت‌ها صرفا اعمال تحریم‌ها بر اشخاص یا گروه‌های معین است. با این حال، این نوع تحریم‌ها معمولا عوارض جانبی ایجاد می‌کنند که سیستم‌های غذایی محلی، منطقه‌ای و بین‌المللی را مختل می‌سازند؛ به ویژه اگر اشخاص هدف ، نقش موثری در سیستم غذایی داشته باشند. معافیت‌های بشردوستانه در تحریم¬های یک‌جانبه معمولا به دلیل عدم نظارت منظم و تاثیر گسترده بی‌اثر است و آثار جانبی و اتفاقی این تحریم¬ها بر اقتصاد کشورها محرز می باشد. به علاوه، نهادهای مالی تمایل زیادی دارند که از تحریم‌های یک‌جانبه تبعیت کنند تا ریسک¬های حقوقی و تجاری ناشی از نقض¬های غیرعمدی را کاهش دهند. این امر سبب شده است که کمک¬ها و مساعدت ها کاهش یابد و آسیب¬ها تشدید شود. قطعا اقدامات قهری یک‌جانبه با درخواست‌هایی که اشخاص از داخل کشور مورد تحریم در خصوص اعمال تحریم بین المللی، توقیف سرمایه یا مجازات دولت مطرح می‌کنند و اشخاصی خارج از کشور نیز در همبستگی با آن‌ها به این مبارزه می‌پیوندند، متفاوت است.
همان‌طور که در کشورهایی مثل کوبا و ایران نشان داده شده است، طبقه حاکم معمولا به اقدامات قهری یک‌جانبه به گونه‌ای پاسخ می‌دهند که بتوانند قدرت خود را حفظ کنند . آن‌ها اغلب روابط خود را با سایر دولت‌ها و نهادهای مالی بهبود می¬بخشند تا بتوانند اقدامات قهری را هر چند ناقص، دور بزنند. طبقات حاکم از حاکمیت و اقتدار خود (یا ابزارهای فراقانونی) برای حفاظت از خود در برابر محاصره اقتصادی یا نفی آثار تحریم¬ها استفاده می‌کنند، در حالی که دیگران را با معضلات جدی مواجه می¬سازند .
با وجود ناکارآمدی اقدامات قهری یک‌جانبه و نقض حقوق بشر ناشی از این اقدامات، کشورهای ثروتمند همچنان این ابزار را به کار می‌برند. در پاسخ، حاکمیت داخلی کشور هدف به چنین اقداماتی به عنوان عامل اصلی مشکلات اجتماعی و اقتصادی اشاره نموده و به نحو موثری توجه‌ها را از سیاست‌های داخلی زیانبار منحرف کرده و در نتیجه خود را از مسئولیت ملی رها می‌‍سازد.

اقدامات قهری یک‌جانبه یکی از اشکال خاص اعمال خشونت در سیستم غذایی است
با توجه به تجربه خود به عنوان گزارشگر ویژه در زمینه حق بر غذا، شاهد بوده‌ام که غذا چطور می‌تواند از طریق تحریم‌های اقتصادی و یا از طریق درگیری مسلحانه به سلاح تبدیل شود . چالشی که با آن روبه‌رو هستم این است که چطور اقدامات یک‌جانبه را محکوم کنم بدون این که این کار، همسویی سیاسی من با کشور هدف یا جانبداری‌ام در یک رقابت میان امپراطوری‌ها محسوب نشود. روش من برای مقابله با این چالش این بوده است که اقدامات قهری یک‌جانبه را به عنوان یکی از اشکال ارتکاب خشونت برای درک گسترده‌تر خشونت سیستماتیک و نابرابری سازمان‌یافته در نظر بگیرم. اگر دولت¬ها این ادعا را داشته باشند که اختیار اعمال خشونت مشروع را دارند، برای مردم کشور هدف که به دلیل اقدامات سایر کشورها و کشور خود مجبور به مواجهه با خشونت هستند، تفاوتی نمی‌کند که کدام کشور منبع خشونت باشد. چالشی که برای من ایجاد شده این است که آیا حقوق بشر به عنوان یک الزام سیاسی و اجتماعی می‌تواند با دولت به عنوان مجموعه‌ای از نهادهای سیاسی و اقتصادی به گونه‌ای ادغام شود (فارغ از این مسئله تاکتیکی که این ادغام شکلی از مقاومت یا همکاری باشد)، که قدرت کشور را به سوی دفاع علیه خشونت هدایت کند.
از منظر حق بر غذا یکی از دلایل اصلی گرسنگی و قحطی ، خشونت و مبارزه مسلحانه است. عدم امنیت غذایی به نوبه خود منجر به خشونت و درگیری‌های بیشتری می‌شود. برای درک چگونگی بیرون آمدن از این چرخه معیوب، در گزارش اخیر خود در سازمان ملل متحد استدلال کرده‌ام که سر آغاز این تحلیل باید درک این موضوع باشد که سیستم‌های غذایی چگونه خشونت را ایجاد می‌کنند.
باید با درک اشکال مختلف خشونت در سیستم‌های غذایی شروع کرد و نحوه ارتباط آن‌ها را تشخیص داد. من برای این که نشان دهم چگونه اشکال مختلف خشونت بیش از آنچه در ابتدا به نظر می‌رسند با یکدیگر شباهت دارند، با مفهوم‌سازی چهار شکل از خشونت شروع می‌کنم. چهار شکل خشونت عبارتند از:

  1. تبعیض
  2. آسیب بدنی یا تعرض به تمامیت جسمی و روانی شخص
  3. خشونت زیست‌محیطی
  4. پاکسازی
    این روش تنها راه مفهوم‌سازی خشونت نبوده و فهرستی جامع از اشکال خشونت نیز نمی باشد ، اما باید این اشکال خشونت را به هم پیوسته و مرتبط با یکدیگر محسوب کرد. نکته این است که باید به طور دقیق تبیین شود که چگونه و چطور افراد با هویت‌های مختلف ، اشکال مشترک و به هم¬ پیوسته¬¬ خشونت را تجربه می‌کنند تا امکان تحلیل همه¬جانبه فراهم شود. من فکر می‌کنم اگر اقدامات قهری یک‌جانبه را به عنوان اشکالی از خشونت که باعث ایراد آسیب بدنی می‌شود لحاظ گردد، به درک بهتر موضوع کمک خواهد نمود.

اقدامات قهری یک‌جانبه یکی از اشکال آسیب بدنی است
آسیب بدنی ملموس‌ترین نتیجه خشونت در سیستم‌های غذایی است. اقدامات قهری یک‌جانبه همیشه منجر به آسیب بدنی می‌شود، زیرا از طریق کاهش قدرت خرید یا محدود ساختن زنجیره‌های تامین بین‌المللی غذا ، دسترسی مردم به غذا را کاهش داده و در نتیجه تمام کشورها را در معرض خطر بزرگ‌تر گرسنگی، سوء تغذیه و فقر قرار می‌دهد. از جمله موارد دیگری که در آن سیستم غذایی به طور سیستماتیک باعث آسیب بدنی می‌شود، خشونت جنسی و جنسیتی (معمولا در محل کارهایی مانند مزارع و آشپزخانه‌ها) و مخاصمات مسلحانه است. تمرکز بر آسیب بدنی به بهترین شکل نشان می‌دهد که خشونت چگونه در مقیاس مختلف در سیستم غذایی اعمال می‌شود.
از دیگر اثرات دسته‌بندی خشونت جنسی و جنسیتی، اقدامات قهری یک‌جانبه و مخاصمات مسلحانه این است که نشان می‌دهد اعمال خشونت در سیستم غذایی، هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ امری رایج است. در زمینه سیستم غذایی تمایز حقوقی که در حقوق بین‌الملل بشردوستانه میان درگیری مسلحانه و صلح وجود دارد اگر گمراه‌کننده نباشد، تاثیرگذار هم نیست. در برخی کشورها مانند کشور من، در لبنان، مردم در واقع در زمان جنگ دسترسی بیشتری به غذا داشتند تا در زمان صلح.
خشونت جنسی و مبتنی بر جنسیت، اقدامات قهری یک‌جانبه و مخاصمات مسلحانه، همه اشکال مختلف خشونت هستند که عمدتا ناشی از تمایل به اعمال سلطه و تضعیف دیگران از طریق وادار کردن آن‌ها به تسلیم ارتکاب می¬یابند این امر نشان می‌دهد که ممکن است پشت هر یک از این اشکال خشونت مفهوم پدرسالاری نهفته باشد؛ اگرچه این موضوع نیاز به نظریه‌پردازی‌های بیشتری دارد. علاوه بر این، به رسمیت شناختن اقدامات قهری یک‌جانبه به عنوان یکی از اشکال خشونت سیستماتیک و نابرابری ساختاری، به ما این امکان را می‌دهد که بفهمیم اگر شخصی از طریق مخاصمه مسلحانه، اعمال تحریم، سازماندهی محاصره، تسلیحاتی کردن کمک‌های بشردوستانه و اعمال خشونت مبتنی بر جنسیت در محیط کار به دیگری حمله کند، نتیجه یکسان خواهد بود؛ آسیب بدنی اغلب به شکل نامتناسب به تمامیت جسمانی و روحی زنان، کودکان، مهاجران، نژادپرستان، اقلیت های بومی و افراد دارای معلولیت لطمه وارد می¬کند.
اشکال مختلف خشونت که باعث ایراد آسیب بدنی می‌شود، نه تنها شامل آسیب‌های مستقیم می‌شود بلکه از طریق تخریب زیرساخت‌ها یا فلج ساختن سیستم اقتصادی منجر به محرومیت از دسترسی به غذا نیز ممکن است محقق گردد. به عبارت دیگر آسیب بدنی فراتر از آزار دادن یا کشتن شخص است و شامل ایجاد فضای رعب و وحشتی است که باعث تحقیر اشخاص، جوامع و مردم شده و یا آن‌ها را در برابر استثمار آسیب‌پذیر می‌سازد.

پیامد خشونت سیستماتیک در نظام‌های غذایی
تمامی اشکال خشونت باعث ایجاد نابرابری می‌شوند. در حالی که مردم در بحران کنونی غذا در حال مبارزه‌اند شرکت‌های فراملی در بخش کشاورزی در پی سودجویی هستند. این نابرابری با آماری قابل توجه نشان داده می‌شود: ثروت میلیاردرهای بخش مواد غذایی در هر دو روز یک میلیارد دلار افزایش می‌یابد. در سال ۲۰۲۱ کارگیل، یکی از بزرگ‌ترین تاجران مواد غذایی در جهان، تقریبا ۵ میلیارد دلار درآمد خالص کسب کرد که بیشترین سود در طول عمر صد و پنجاه و شش ساله¬ آن محسوب می‌شد و حتی سودهای بالاتری در سال جاری به دست آورد.
خشونت سیستماتیک در سیستم‌های غذایی اغلب تامین‌کنندگان غذا یعنی سرپرستان خانوار، دهقانان، کارگران، دامداران و ماهیگیران را هدف قرار می‌دهد و در میان تامین‌کنندگان غذا غالبا زنان، اقلیت‌های نژادی، معلولان و اقلیت‌های بومی بیشترین آسیب را می‌بینند. وقتی تامین‌کنندگان مواد غذایی در معرض خشونت قرار گیرند، جوامع با گرسنگی، سوء تغذیه و قحطی مواجه می‌شوند. به علاوه، خشونت قدرت چانه‌زنی تامین‌کنندگان غذا را کاهش داده، ارتباط مردم را با سرزمین تضعیف نموده و آن‌ها را در برابر استثمار آسیب پذیر می‌کند. این امر به تعداد کمی از اشخاص، شرکت‌های فراملی و کشورها این امکان را می‌دهد که به ضروریات زندگی از جمله زمین، بذر، آب و کار مناسب، دسترسی و کنترل بیشتری داشته باشند.

اقتصاد وابسته و استخراج‌گرا خشونت سیستماتیک را ممکن می‌سازد
درک این مسئله که خشونت ناشی از اقدامات قهری یک‌جانبه چگونه از اقتصاد جهانی وابسته و استخراج‌گرا ناشی می‌شود نیز بسیار اهمیت دارد. آنچه که در وهله اول اقدامات قهری یک‌جانبه را ممکن می‌سازد، این واقعیت است که اقتصاد جهانی با روابط غیرمتقابل و مبتنی بر سلطه انسان بر غیر انسان‌ها و محیط زیست توصیف می‌شود.
روابط مبتنی بر وابستگی به این معنی است که یک طرف به شدت به طرف دیگر متکی است؛ در حالی که طرف دیگر در هر مقطعی به راحتی می‌تواند از رابطه خارج شود. نظام‌های غذایی بر مجموعه‌ای از روابط مبتنی بر وابستگی شکل گرفته است. در سطح بین‌المللی کشورهای واردکننده به بازارهای جهانی غذا وابسته هستند؛ در حالی که کشورهای صادرکننده غذا به بازارهای جهانی به عنوان عرصه¬ای برای سرمایه‌گذاری می¬نگرند و کشورهای در حال توسعه به موسسات مالی بین‌المللی و کشورهای ثروتمندتر برای سرمایه گذاری وابسته هستند. در سطح بین فردی، کشاورزان برای نهادهای خود به طور فزاینده‌ای به شرکت‌های فراملیتی وابسته هستند، مردم به محصولات غذایی در حال کاهش که توسط تعداد کمی از شرکت‌های فراملی فروخته می‌شود، و کارگران برای امرار معاش خود به کارفرمایان وابسته هستند.
اقتصادهای استخراج‌گرا طبیعت را به عنوان یک منبع می¬داند که می‌توان آن را به منظور ایجاد ثروت استخراج و صادر کرد. صنایع استخراجی شامل استخراج مواد معدنی، سوخت‌های فسیلی، همچنین کشت تک‌گونه‌ای، کشاورزی، جنگل‌داری و شیلات در مقیاس بزرگ است. بسیاری از مدل‌های توسعه برای ایجاد رشد اقتصادی بر استخراج‌گرایی تکیه می‌کنند. این عملکرد مبتنی بر این نظریه است که اکوسیستم شامل مجموعه‌ای از کالا¬ها است و رشد اقتصادی تخریب زیست‌محیطی را توجیه می‌کند. فرض بر این است که طبیعت می¬تواند مورد بهره‌برداری قرار گیرد؛ زیرا درآمد حاصل از آن به اشتراک گذاشته می‌شود و در جهت تامین منافع عموم است. با این حال، واقعیت این است که استخراج گرایی به ویژه در خصوص مردم بومی، اقلیت‌های نژادی، افراد دارای معلولیت، جوامع روستایی، تولیدکنندگان خرد مواد غذایی، دهقانان، کارگران مواد غذایی و کشاورزی و زنان منجر به فقیر شدن افراد می‌شود. استخراج از طبیعت و بهره‌کشی از مردم به طور ذاتی با یکدیگر مرتبط‌اند؛ زیرا نمی‌توان نحوه رفتار شما با طبیعت را از رفتار شما با مردم مجزا کرد. از منظر حق بر غذا، استخراج‌گرایی دو مشکل ایجاد می‌کند. اولا پروژه‌های استخراج‌گرا باعث می¬شود که شکار، ماهیگیری، گله‌داری و کشاورزی سنتی و کوچک و نیز باغ‌داری که باعث افزایش تنوع زیستی می‌شوند، تضعیف و تخریب گردد، ثانیا بیشتر نظام‌های غذایی به طور فزاینده‌ای در معرض نابودی قرار می¬گیرد؛ زیرا با برداشتن از زمین و باقی گذاشتن هیچ چیز بر روی آن و در نتیجه بایر شدن خاک، تنوع زیستی را کم می‌کنند. تخلیه خاک کشاورزان را به نهاده‌های شیمیایی و فرآیندهایی که انرژی زیادی مصرف می‌کنند، وابسته ساخته و باعث ایجاد تقریبا یک‌سوم گازهای گلخانه‌ای جهان می‌شود.
حقوق تجارت و حقوق سرمایه‌گذاری با یکدیگر سیستم‌های غذایی جهانی استخراج‌گرا را فعال کرده‌اند. این سیستم‌های غذایی به نفع روش‌های تولید مواد غذایی فراملی و صنعتی هستند و در نتیجه امکان ثروتمند شدن شرکت‌ها را به قیمت فقیر شدن جوامع روستایی در سراسر جهان فراهم می‌کنند. سیستم‌های غذایی جهانی از محیط زیست طبیعی ارزش پولی-مالی به نفع بازارهای جهانی سرمایه استخراج می‌کنند و محیط زیست را برای قرن‌های آینده ، تخریب، فرسوده و نابود می‌سازند. نهایتا زنجیره‌های تولید و تامین مواد غذایی جهانی به استخراج‌گری روی می¬آورد، زیرا با پرداخت دستمزد کمتر به کارگران و تولیدکنندگان کوچک و خرد مواد غذایی و قرار دادن آن‌ها در شرایط کاری ناایمن و خطرناک سود بیشتر به دست می¬آوردند.

چارچوب‌بندی موضوع
به طور خلاصه اقدامات قهری یک‌جانبه یکی از اشکال بی¬رحمانه¬ خشونت است که کشورهای ثروتمند به قیمت نقض حقوق بشر در کشورهای هدف مرتکب می¬شوند. گاه لازم است به وضوح نشان داده شود که اقدامات قهری یک‌جانبه چگونه باعث آسیب می‌شوند. اما واقعیت این است که می‌دانیم نتیجه قابل پیش‌بینی اقدامات قهری یک‌جانبه مجازات جمعی مردم از طریق افزایش نرخ فقر و گرسنگی است. بنابراین مهم است که اقدامات قهری یک‌جانبه را به صراحت محکوم کنیم. مسئله اصلی این است که بار اثبات و مسئولیت سنگینی بر عهده¬ کشورهایی است که مبادرت به اتخاذ اقدامات قهری یک‌جانبه می¬نمایند برای این که اثبات نمایند که این اقدامات به طور مستقیم یا غیرمستقیم حقوق بشر را نقض نمی‌کند .
درک شرایطی که این اقدامات را در وهله اول ممکن می‌سازد نیز مهم است. اقدامات قهری یک‌جانبه تنها به این دلیل صورت می پذیرد که برخی از کشورها قدرت اقتصادی قابل توجهی را از طریق وابستگی و استخراج کسب کرده‌اند که باعث ارتباط آن‌ها با جهان می‌شود. پرسشی که بی‌پاسخ مانده، این است که آیا مردم در داخل و یا خارج از قدرت دولت می‌توانند به گونه‌ای سازماندهی شوند تا اقتصادی مبتنی بر روابط متقابل را ایجاد کرده و در نتیجه انتخاب‌های سیاسی موجود و قابل پذیرش را تغییر دهند.[۲]

[۱] https://www.yjil.yale.edu/situating-unilateral-coercive-measures-within-a-broader-understanding-of-systemic-violence/
[2] ویراستار ادبی: صادق بشیره(گروه پژوهشی آکادمی بیگدلی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *