استفاده از مفاهیم «دموکراسی/دموکراتیک» در جامعه بین‌المللی: برخی ملاحظات[۱]

استفاده از مفاهیم «دموکراسی/دموکراتیک» در جامعه بین‌المللی: برخی ملاحظات[۱]

Konstantinos D. Magliveras

مترجم: احمدرضا مبینی

دانشجوی دکتری حقوق بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی

ویراستار علمی: دکتر آرامش شهبازی

دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

مقدمه

از منظر کسانی که به اصطلاح در جهان غرب زندگی می‌کنند، این که دموکراسی چه الزاماتی دارد و کدام رژیم دموکراتیک محسوب می‌شود، تا حد زیادی امری حل شده است. به علاوه، برخی سازمان‌های بین‌المللی هستند که کشورهای عضو آن‌ها الزاما دموکراتیک هستند؛ برای مثال اتحادیه اروپا(ماده ۲ معاهده اتحادیه اروپا) و شورای اروپا(ماده ۳ همراه با ماده ۲ اساسنامه). با این حال، لزوما این کشورهای غربی نیستند که مفاهیم دموکراسی/دموکراتیک را به کار می‌گیرند؛ شاهد آن تمام کشورهایی است که خود را «جمهوری دموکراتیک» می‌خوانند. این مقاله به بررسی کاربرد دموکراسی/دموکراتیک در جامعه بین‌المللی و مخاطرات احتمالی آن می‌پردازد.

این مقاله پس از یادآوری اعلامیه ورشو: به سوی جامعه دموکراسی‌ها مصوب ۲۷ ژوئن ۲۰۲۰، به بررسی دو رویداد چندجانبه می‌پردازد که موضوع محوری آن دموکراسی/دموکراتیک بوده و می‌تواند نشان دهد احتمالا دموکراسی‌های بیشتری در آینده وجود خواهد داشت. نخست، اعلامیه سران سازمان همکاری شانگهای در آستانه قزاقستان در تاریخ ۴ جولای ۲۰۲۴. دوم، جلسات گفت‌وگوی آزاد شورای امنیت ملل متحد راجع به همکاری‌های چندجانبه برای یک نظم جهانی عادلانه‌تر، دموکراتیک و پایدار که با ریاست روسیه در ۱۶ جولای ۲۰۲۴ برگزار گردید.

اعلامیه ورشو

امروزه اتفاق ۱۰۶ کشور،از جمله

هائیتی، روسیه، ونزوئلا، یمن، مالی، قطر و بورکینافاسو و تصویب اعلامیه‌ای متضمن «جامعه دموکراسی‌ها» و توافق در مورد ۱۹ اصل ، حول محور دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون تا حد زیادی غیرمحتمل به نظر می‌رسد. اما این دقیقا همان چیزی است که ۲۵ سال قبل در ورشو رقم خورد. جامعه دموکراسی‌ها خود را یک ائتلاف بین‌‌الدولی جهانی میان کشورهای دموکراتیک می‌داند که حاصل توسعه تدریجی یک کنفرانس مقدماتی است. از آن‌جا که تمامی کشورهای عضو جامعه «دموکراتیک» محسوب می‌شوند، به طور حتم بیش از یک «دموکراسی» وجود دارد. در حقیقت، اعلامیه ورشو این مسئله را مورد شناسایی قرار داد که امضاکنندگان اعلامیه در سطوح مختلفی از توسعه دموکراتیک قرار دارند. با این حال، بررسی اجمالی نظام‌های سیاسی و انتخاباتی آن‌ها نشان می‌دهد که این تفاوت بسیار قابل ملاحظه است و همچنین نشان می‌دهد که دموکراتیک دانستن یا نداستن کشورها متاثر از نوع توصیف سازمان‌های مختلف از اعضای خود است و نه یافته‌ای بر پایه معیارهای عینی.

اعلامیه آستانه

سازمان همکاری شانگهای یک سازمان سیاسی-اقتصادی و امنیت جمعی منطقه‌ای است. در مجموع با عضو جدید خود یعنی بلاروس به عنوان دهمین عضو سازمان، جمعیت آن بالغ بر ۳.۴ میلیارد نفر است و چهار عضو آن (به طور رسمی) دارای تسلیحات هسته‌ای هستند(روسیه، چین، هند و پاکستان). برای فهم این مسئله که اعضای به اصطلاح دهگانه

شانگهای موضوع دموکراسی را در اعلامیه آستانه چگونه ادراک می‌کنند، به سه نکته از اعلامیه اشاره خواهد شد که بایستی در کنار هم تحلیل شود. ابتدا تاکید اعلامیه بر این مسئله که «تغییرات بنیادینی در عرصه جهانی در مورد سیاست، اقتصاد و دیگر حوزه‌های روابط بین‌الملل در جریان بوده [و همین‌طور شاهد] توسل بیشتر به زور، نقض مداوم حقوق بین‌الملل، تقابل‌ها و مناقشات فزاینده ژئوپولوتیکی و… هستیم. دوم، درک این مسئله که «نظم جهانی چندقطبی و عادلانه در حال تولد بوده و این خود فرصت‌های بیشتری برای توسعه ملی و همچنین همکاری‌های بین‌المللی بر اساس نفع متقابل و از موضع برابر فراهم آورده است».

نکته سوم آن است که کشورهای عضو، هدف و وظیفه سازمان را که ۲۲ سال پیش در قالب ماده ۱ منشور تصویب شده است، یادآوری می‌کنند. این هدف و وظیفه همانا «پیشبرد یک دموکراسی جدید، نظم سیاسی و اقتصادی بین‌المللی عادلانه و منطقی» است. بر اساس اعلامیه «با اتکای به تشابه و وحدت دیدگاه‌ها در دستورکارهای منطقه‌ای و بین‌المللی جاری، [کشورهای عضو] بر تعهد خود مبنی بر ایجاد یک جهان موفق‌تر در بازنمایی تمامی کشورها، دموکراتیک‌تر، عادلانه‌تر و چندقطبی بر پایه اصول جهانی حقوق بین‌الملل، تفاوت‌های فرهنگی، تمدنی و… مجددا تاکید می‌کنند»(تاکید اضافه شده است). در واقع، صرف نظر از این که کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای دارای دموکراسی هستند یا خیر، آن‌ها خواهان ایجاد یک جهان دموکراتیک می باشند.

برای ساخت این «نظم جدید جهانی دموکراتیک و از جهت سیاسی و اقتصادی عادلانه‌تر»، اعلامیه بیان می‌دارد ضروری است که نقش سازمان همکاری شانگهای در ایجاد یک صلح، امنیت و ثبات جهانی قوی‌تر تقویت گردد. این وظیفه از کانال «ابتکار جهان متحد برای صلح عادلانه، همدلی و توسعه» دنبال خواهد شد؛ این ابتکار در نشست سران در آستانه مصوب شد و مبنای «توسعه پایدار روابط بین‌الملل» را شکل داد. کشورهای عضو برای تحقق این هدف بایستی از جمله حق آحاد مردم مبنی بر انتخاب مستقل و دموکراتیک روش دستیابی به توسعه سیاسی و اجتماعی-اقتصادی خود را مورد احترام قرار دهند(تاکید اضافه شده است). از جامعه بین‌المللی دعوت شده تا به این ابتکار بپیوندد. با این حال، زمانی که در نشست سران در آستانه رییس جمهور قزاقستان اجرای این ابتکار را پیشنهاد داد، هیچ اشاره‌ای به این مسئله نشد که یک «جهان چندقطبی دموکراتیک» و «انتخاب دموکراتیک مسیرها »(democratic choise of paths)مستلزم چه خواهد بود.

جلسات گفت‌وگوی آزاد شورای امنیت ملل متحد

چارچوب کلی مد نظر روسیه راجع به موضوع در ۹ جولای ۲۰۲۴ توزیع گردید(S/2024/537). این چارچوب دربردارنده شباهت‌های قابل توجهی با اعلامیه آستانه است و همانند آن اشاره می‌کند که چگونه «جهان چندقطبی در حال ظهور راه را برای دستیابی به دموکراسی واقعی در روابط بین‌الملل فراهم می‌کند». همچنین بر اهمیت این موضوع تاکید می‌کند که این فرصت برای اعضای ملل متحد فراهم گردد تا درگیر ارائه نظریات مفصل و خلاقانه «در خصوص یک رویکرد جدید احتمالی در مورد ساختار جهانی و اصول روابط بین‌الملل در قرن ۲۱… به منظور اجتناب از یک مناقشه بین‌المللی و ایجاد یک نظام جهانی عادلانه، دموکراتیک و پایدار» گردند. در نهایت، چارچوب کلی این سوال را مطرح می‌سازد که ملل متحد چگونه می‌تواند «خود را با واقعیت‌های در حال ظهور مبتنی بر جهان چندقطبی هماهنگ نموده و به ایجاد یک نظم بین‌المللی عادلانه، دموکراتیک و پایدار کمک کند»(تاکید اضافه شده است).

اما انتظار کسانی که توقع تبادل دیدگاه‌های در خور و قابل تامل را داشتند، به هیچ عنوان برآورده نشد. اظهار نظر‌ها و بیانیه‌های ارائه شده در نشست(نشست ۹۶۸۶ ) هیچ سنخیتی با اهداف برگزارکننده نشست مبنی بر «انجام بحث‌های اصولی در خصوص آینده ساختار امنیتی ورای بحران‌های فعلی» نداشت. موضوع اصلی این بیانیه‌ها برای مثال این بود که روسیه منشور ملل متحد را به طور فاحش نقض می‌کند(آمریکا، انگلیس)، این که سیاست‌های ناتو سبب ایجاد مشکلات و آشوب بوده است(چین)، و یا این که اعضا دستور کارهای سیاسی را پیش می‌برند که در راستای منافع فردی است (ایران) و غیره. واژه دموکراتیک تنها در چهار بیانیه از بیانیه‌های اعضا مشاهده می‌شود؛ بدون آن که هیچ توضیحی در خصوص ماهیت آن ارائه نماید. به طور خاص ، سیرالئون اظهار می‌کند که «نمی‌توانیم حرف از جهانی عادلانه، دموکراتیک و پایدار بزنیم و حال آن که آفریقا… هیچ جایی در اعضای دائم شورای امنیت نداشته و نمایندگی آن در اعضای غیردائم نیز متناسب نیست». اگر چه این که توضیح نداده است که گسترش اعضای شورای امنیت ملل متحد چه ربط و نسبتی می‌تواند با «جهان دموکراتیک» داشته باشد، ممکن است اشاره به این مسئله باشد که برابری در نمایندگی یکی از عناصر تشکیل‌دهنده دموکراسی است.

بیانیه موزامبیک نیز موضع مشابهی دارد؛ اصلاح شورای امنیت ملل متحد باید موضع مشترک کشورهای آفریقایی در این مورد را مد نظر قرار داده تا سبب شود شورای امنیت در راستای انجام وظایف خود ذیل منشور بیش از پیش فراگیر، بی‌طرف، عادلانه و دموکراتیک باشد. به همین ترتیب گویان بدون هیچ توضیحی بیان داشت که [پذیرش نقش‌آفرینی] کشورهای کوچک در حال توسعه بالاترین ارزش برای یک نظم چندجانبه کارآمد، دموکراتیک، مسوولیت‌پذیر و فراگیر خواهد بود. در نهایت، انگلیس در خطاب مستقیم به ریاست شورا(لاوروف(Lavrov)، وزیر امور خارجه روسیه) بیان داشت:«در این لحظه که شما بر آن صندلی نشسته اید و به ما می‌گویید که معتقدید نظم جهانی می‌تواند بیش از گذشته عادلانه، دموکراتیک و پایدار باشد و نظامیان شما [ یعنی روسیه ] در نقض فاحش منشور ملل متحد در حال بمباران نظام‌مند غیرنظامیان در اوکراین هستند. ….. «دموکراتیک» چه سنخیتی با تلاش برای منکوب کردن مردمان کشوری دیگر دارد؟»

نتیجه‌گیری

حداقل بر اساس پوشش خبری موجود از نشست شورای امنیت ملل متحد، روسیه عملا جنبه دموکراتیک رویکرد خود در مورد نظم جدید جهانی را تبیین نکرد. بدون تردید حتی اگر کشورها در این مسیر گام هم بردارند، چنین تلاشی به دلیل وجود عوامل مختلف (برای مثال شرایط سیاسی داخلی، اولویت‌های سیاست خارجی، لزوم کمک به کشورهای همسو، تمایل برای نشان دادن برتری اخلاقی جهت مشروعیت‌بخشی به وضعیت‌های غیرقانونی و …) مواجه با رویکردهای متفاوت از طرف کشورها خواهد بود. از سویی دیگر، کشورها در اذعان به مزایای دموکراسی و لزوم دموکراتیک بودن همه چیز در جامعه بین‌المللی تردید نخواهند کرد؛ اگر چه آرمان‌های دموکراتیک در بسیاری از کشورها معمولا کم‌رنگ و بی‌اثر شده است. علی رغم وجود چنین شرایطی، آنچه که نگران‌کننده‌تر است، رویکرد ریاکارانه کشورها در مورد دموکراسی/دموکراتیک است؛ به گونه‌ای که این دو را از ارزش‌های ذاتی خود تهی سازند. بنابراین نباید در مورد سوء استفاده از دموکراسی غافل بود؛ همان‌طور که در سه مصداق مذکوردر بالا رخ داده است.[۲]

[۱] https://internationallaw.blog/2024/08/29/the-use-of-the-words-democracy-democratic-in-the-international-community-some-reflections/

[2] ویراستار ادبی: صادق بشیره(گروه پژوهشی آکادمی بیگدلی)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *