بکارگیری نیروهای کره شمالی در جنگ تجاوزکارانه روسیه علیه اوکراین؛ کره شمالی به عنوان مباشر یا به عنوان معاون؟ [۱]
Marko Milanovic
مترجم: محمد دهنوی
دانشجوی دکتری حقوق بینالملل دانشگاه تهران
ویراستار علمی: دکتر محمد حبیبی مجنده
دانشیار دانشگاه مفید قم
گزارشهای اخیر تایید کردهاند که هزاران نیروی کره شمالی در میدان جنگ روسیه-اوکراین حضور دارند و به زودی به خط مقدم خواهند رفت. برآوردها متفاوت است، اما به نظر میرسد رژیم کره شمالی بیش از ده هزار نیرو به همپیمان روسی خود اعزام کرده است. هنوز مشخص نیست که آیا این نیروها مستقیما در میدان نبرد به کار گرفته میشوند یا این که تنها برای تقویت و استحکام مواضع در پشت جبهه استفاده خواهند شد. همچنین هنوز روشن نیست که آیا این نیروها عمدتا یا فقط در منطقه کورسک به عنوان بخشی از عملیاتهای روسیه برای بازپسگیری مناطق تحت تصرف اوکراین به کار خواهند رفت یا این که در خاک اوکراین به خدمت گرفته خواهند شد.
کشورهای ثالث در طول این درگیری به هر دو طرف اوکراین و روسیه کمک کردهاند، به عنوان مثال از طریق تامین تسلیحات و مهمات. در حالی که برخی از این کشورها نیروهای خود را در نقشهای مختلف در میدان جنگ به کار گرفتهاند، این نخستین بار است که یک کشور چنین نیرویی را در این مقیاس بزرگ و در نقش عملیاتی آشکار بکار میگیرد. از منظر سیاسی، این یک گام مهم در راستای تشدید تنشها است. از نظر حقوقی، اعزام نیرو توسط کره شمالی به روسیه به وضوح نقض تعهدات این کشور طبق حقوق بینالملل، صرف نظر از اعتراضات کره شمالی و روسیه در این خصوص است.
با این حال، در این ارزیابی برخی پیچیدگیها وجود دارد که در این مطلب به آنها پرداخته خواهد شد. این پیچیدگیها به حقوق مسئولیت کشورها، حق بر جنگ(jus ad bellum) و حق در جنگ(jus in bello) مربوط میشوند. به عبارت سادهتر، سوال اصلی این است که آیا کره شمالی خود در حال ارتکاب تجاوز به اوکراین است یا این که تنها به عنوان معاون در تجاوز روسیه عمل میکند؟ سوال دیگر این است که آیا بکارگیری یا تامین نیرو، همان طور که کره شمالی اکنون انجام داده، از نظر حقوقی تفاوت معناداری با تامین میلیونها گلوله توپ برای روسیه، همان طور که پیشتر کره شمالی انجام داده، دارد یا خیر. برداشت من این است که پاسخ به این سوال مثبت است؛ به این معنا که کره شمالی اکنون خود مباشر است، نه صرفا معاون در اشتباهات روسیه. اما حتی اگر پاسخ به این سوال منفی باشد، کره شمالی همچنان در حال نقض حقوق بینالملل خواهد بود.
در این مطلب، ابتدا به بررسی قواعد مربوط به مسئولیت کشورها خواهم پرداخت. به طور خاص، ارزیابی خواهم کرد که آیا رفتار نیروهای کره شمالی به کره شمالی قابل انتساب است یا به روسیه یا به هر دو کشور. سپس به حقوق بر جنگ و حقوق در جنگ خواهم پرداخت.
مسئولیت کشور: انتساب
رفتار سربازان کره شمالی در جنگ روسیه-اوکراین، رفتار ارکان رسمی کشور کره شمالی و در صورتی قابل انتساب به این کشور است که مطابق قاعده عرفی مدون در ماده ۴ طرح مواد کمیسیون حقوق بینالملل در مورد مسئولیت کشورها مصوب ۲۰۰۱، این افراد در کسوت رسمی خود عمل کنند. با این حال، لازم است تاثیر قاعدهای که در ماده ۶ مواد فوقالذکر آمده و به طور نسبتا نادر مورد استناد قرار میگیرد نیز در نظر گرفته شود.
رفتار ارکانی که توسط یک کشور در اختیار کشور دیگر قرار میگیرند
بر اساس حقوق بینالملل، رفتار ارکانی که توسط یک کشور در اختیار کشور دیگر قرار میگیرد، به عنوان عمل کشور دوم تلقی میشود، مشروط بر آن که آن رکن در اِعمال عناصری از اقتدارات حکومتی دولتی که در اختیار آن قرار گرفته عمل کند.
بر اساس این قاعده، رفتار ارکان کشور (الف) که در اختیار کشور (ب) قرار میگیرند، به طور انحصاری به کشور (ب) منتسب میشود. به عنوان مثال، میتوان به حالتی اشاره کرد که قضات یک کشور برای خدمت در کشور دیگری اعزام شوند. نمونهای از این وضعیت، قضات دیوان عالی بریتانیا هستند که به عنوان اعضای کمیته قضائی شورای خصوصی عمل میکنند و در نقش قضات آخرین مرجع تجدید نظر برای چندین کشور مستقل عضو اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع خدمت مینمایند.
در این زمینه، پرسش اصلی این است که آیا کره شمالی نیروهای خود را به معنای مندرج در ماده ۶ طرح مواد کمیسیون حقوق بینالملل در مورد مسئولیت کشور ها، در اختیار روسیه قرار داده است یا خیر. اگر چنین باشد، رفتار این نیروها صرفا به روسیه منتسب خواهد شد و نه به کره شمالی.
کمیسیون حقوق بینالملل مفهوم «در اختیار نهادن» را به شکلی مضیق تعریف کرده است. بر اساس توضیحات مربوط به ماده ۶ (بند ۲):
مفهوم ارکان «قرار دادهشده در اختیارِ» کشور پذیرنده یک مفهوم خاص است به این معنا که آن ارکان با رضایت، تحت کنترل و برای اهداف کشور پذیرنده عمل میکند. ارکان مورد نظر نهتنها باید برای انجام وظایفی که به کشور پذیرنده مربوط میشود منصوب شده باشد، بلکه در انجام آن وظایف باید با سازکارهای آن کشور همکاری کرده و تحت نظارت و دستورات انحصاری آن کشور عمل کند، نه بر اساس دستورات کشور فرستنده. بنابراین ماده ۶ با موقعیتهای معمول همکاری یا مشارکت بین کشورها که ممکن است بهواسطه معاهده یا به روشهای دیگر انجام شود، ارتباطی ندارد (این نکته بهطور خاص در متن اصلی تاکید شده است، به این معنا که ماده ۶ با موقعیتهای معمولی همکاری بین کشورها که ممکن است طبق معاهده یا بهطور دیگر رخ دهد، تفاوت دارد).
علاوه بر این، مطابق با توضیحات کمیسیون حقوق بینالملل در بند (۳) ماده مذکور، این اصل یک «مفهوم محدود» است و «صرف ارائه کمک یا مساعدت از سوی ارکان یک کشور به کشور دیگر در قلمرو آن کشور در شمول ماده ۶ قرار نمیگیرد. به عنوان مثال، ممکن است نیروهای مسلح یک کشور برای کمک به کشور دیگر در اجرای حق دفاع مشروع جمعی یا برای اهداف دیگر [مانند تجاوز!] اعزام شوند. در صورتی که این نیروها همچنان تحت اختیار کشور اعزامکننده باقی بمانند، در حقیقت عناصر اختیارات حکومتی آن کشور را اعمال میکنند و نه کشور پذیرنده را.
در نهایت –و این نکته اصلی است– «ممکن است شرایطی پیش آید که ارکان یک کشور بر اساس دستورات مشترک کشور خود و کشور دیگری عمل کند، یا نهادی وجود داشته باشد که بهعنوان ارکان مشترک چندین کشور فعالیت کند. در چنین مواردی، رفتار مورد نظر طبق مواد دیگر این فصل به هر دو کشور قابل انتساب است».
به نظر من، بکارگیری نیروهای کره شمالی احتمالا در دستهبندی نهایی قرار میگیرد که کمیسیون حقوق بینالملل پیشبینی کرده است – یعنی انتساب دوگانه. با این حال، باید اذعان نمود که ما هنوز از جزئیات کامل روابط روسیه و کره شمالی در این زمینه اطلاع نداریم. بر اساس اطلاعات موجود، به نظر نمیرسد که نیروهای کره شمالی بهطور انحصاری تحت دستور و کنترل روسیه عمل کنند، حتی اگر بخشی از عملیات تحت چنین کنترلی باشد. گزارشهای اطلاعاتی اوکراین حاکی از ان است که این نیروها شامل حدود ۵۰۰ افسر از جمله ۳ ژنرال هستند. علاوه بر این، بر اساس دیگر گزارشها که بر مبنای ارتباطات رهگیریشده تهیه شدهاند، برای هر ۳۰ سرباز کره شمالی باید یک مترجم روس و سه افسر روسی حضور داشته باشند، اما هنوز روشن نیست که این رابطه دقیقا چگونه بین افسران روسیه و کره شمالی برقرار میشود.
بنابراین هنوز دقیقا نمیدانیم که این همکاری در عمل چگونه انجام میشود. اما به نظر من، بعید است که روسیه ۴۰۰ مترجم کرهای-روسی و ۱۲۰۰ افسر اضافی داشته باشد که بتوانند بهطور مستقیم و انحصاری فرماندهی ۱۲ هزار نیروی کره شمالی را بر عهده بگیرند. به احتمال زیاد، فرماندهی عملیاتی حداقل بهطور جزئی از طریق افسران کره شمالی حاضر در میدان از جمله سه ژنرال انجام خواهد شد. این ژنرالها نیز احتمالا بهطور کامل و بدون تامل از هر دستور روسی که به آنها ابلاغ شود پیروی نخواهند کرد، بلکه دستکم در برخی موارد با پیونگیانگ(Pyongyang) مشورت کرده و هماهنگیهایی انجام خواهند داد.
بنابراین ارزیابی اولیه من این است که رفتار نیروهای کره شمالی همچنان به خود این کشور قابل انتساب خواهد بود. در عین حال، این رفتار ممکن است همزمان و بر اساس قواعد مقرر در مواد ۸ و ۱۷ طرح مواد کمیسیون حقوق بینالملل در مورد مسئولیت کشورها به روسیه نیز منتسب شود. این انتساب به دلیل دستورات، هدایت یا کنترل روسیه بر رفتار نیروهای کره شمالی خواهد بود. با این حال، این کنترل انحصاری نیست و میان روسیه و کره شمالی مشترک است. به عبارت دیگر، به نظر میرسد این وضعیت نمونهای از «انتساب دوگانه» باشد.
مسئولیت کشور: معاونت در ارتکاب اَعمال متخلفانه
اگر رفتار نیروهای کره شمالی مستقر در روسیه یا اوکراین همچنان به آن کشور منتسب شود (که به احتمال زیاد چنین است)، هر اقدامی که این نیروها انجام دهند، بهعنوان عمل کره شمالی شناخته میشود و مسئولیت آن نیز متوجه این کشور خواهد بود. اما گزینه دیگری نیز وجود دارد. کره شمالی ممکن است به دلیل معاونت در ارتکاب اعمال متخلفانه روسیه مسئول شناخته شود، بر اساس قاعده کلی که در ماده ۱۶ طرح مواد کمیسیون حقوق بینالملل در مورد مسئولیت کشورها مقرر شده است و ارائه کمک یا مساعدت در انجام اعمال متخلفانه توسط کشور ثالث را ممنوع میکند. همچنین ممکن است مسئولیت کره شمالی به دلیل نقض ماده ۴۱ طرح فوقالذکر مطرح شود که کمک به حفظ وضعیت ناشی از نقض اصول آمره حقوق بینالملل ممنوع است (برای مثال، در بند ۲۷۹ نظریه مشورتی اخیر دیوان بینالمللی دادگستری درباره فلسطین نیز به این موضوع اشاره شده است).
من قبلا این قواعد را در زمینههای مختلفی مانند اشتراکگذاری اطلاعات محرمانه یا تامین تسلیحات به تفصیل بررسی کردهام (برای مثال، در اینجا در خصوص تامین پهپاد توسط ایران برای روسیه و همچنین در اینجا در خصوص انتقال تسلیحات به اسرائیل). برای مطالعه بیشتر، خوانندگان میتوانند به مقالات قبلی من و منابع ذکرشده در آنها مراجعه کنند.
نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که حتی اگر سختترین و دقیقترین تفسیر از «عنصر تقصیر» در قواعد معاونت پذیرفته شود، به طوری که تسهیل ارتکاب اعمال متخلفانه نیازمند اثبات نیت و قصد طرف دیگر باشد، باز هم شکی نیست که کره شمالی عمدتا قصد داشته است تا ارتکاب اعمال متخلفانه روسیه علیه اوکراین از جمله جنگ تجاوزکارانهاش را تسهیل کند. هیچ دلیلی وجود ندارد که نیروهای کره شمالی جز برای حمله به اوکراین استفاده شده باشند. بنابراین حداقل میتوان گفت که کره شمالی در تجاوز روسیه به اوکراین معاون است؛ چرا که میلیونها گلوله توپ و بیش از ده هزار نیرو را به روسیه داده که روسیه آنها را علیه اوکراین به کار خواهد گرفت.
حق بر جنگ: تجاوز
در جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد که درباره بکارگیری نیروهای کره شمالی برگزار شد، سفیر روسیه، واسیلی نِبِنزیا(Vasily Nebenzya) -همان شخصیت آشنای جذاب- ادعا کرد که اقدامات روسیه کاملا مطابق با حقوق بینالملل است و حتی وقوع چنین اعزام نیرویی را نیز انکار کرد:«این سخنان در مورد سربازان کره شمالی در جبهههای ما نباید کسی را شگفتزده کند، چون همه اینها دروغهای آشکار هستند و تلاش میکنند حواسمان را پرت کنند.» سپس اضافه کرد:
حتی اگر تمام آنچه که در مورد همکاری روسیه و کره شمالی از سوی همپیمانان غربی گفته میشود درست باشد، چرا ایالات متحده و متحدانش در تلاشاند تا منطقی معیوب را به همه تحمیل کنند که آنها حق دارند به رژیم [ولادیمیر] زلنسکی(Zelenskyy) کمک کنند، اما روسیه و متحدانش حق ندارند کاری مشابه انجام دهند؟
اما در اینجا هیچ منطق معیوبی مشاهده نمیشود. کشورهای غربی (و دیگر کشورها) حق دارند از اوکراین حمایت کنند، زیرا اوکراین قربانی تجاوز روسیه است. در حالی که ایران یا کره شمالی حق ندارند در جنگ روسیه علیه اوکراین به آن کشور کمک کنند، زیرا روسیه مهاجم است. واقعا این مسائل به همین سادگی است و اصول باقیمانده از قانون بیطرفی در حقوق بینالملل سنتی نیز تغییری در این واقعیت ایجاد نمیکنند.
بنابراین هیچ شکی وجود ندارد که کره شمالی با اعزام بیش از ده هزار نیروی نظامی به روسیه، حقوق بینالملل را نقض کرده است؛ همانطور که قبلا با ارسال گلولههای توپخانه به روسیه این کار را انجام داده بود. از سوی دیگر، بهطور کاملا واضح و بدون ابهام، ایالات متحده، فرانسه یا لهستان در صورتی که به درخواست اوکراین دهها هزار سرباز خود را در خاک اوکراین مستقر کنند، عمل آنان کاملا قانونی خواهد بود؛ چرا که چنین اقدامی در چارچوب دفاع مشروع جمعی مشروعیت دارد. این تصمیم برای جلوگیری از تشدید تنشها از جمله خطر بالقوه جنگ هستهای اتخاذ شده است؛ نه به دلیل وجود محدودیتهای قانونی در نوع کمکی که میتوان به اوکراین ارائه کرد.
در اینجا تنها سوالی که باقی میماند این است که آیا کره شمالی خود بهطور مستقیم به نقض ممنوعیت استفاده از زور علیه اوکراین پرداخته، یعنی آیا خود مرتکب تجاوز (یا حمله مسلحانه) شده است یا این که کره شمالی تنها در ارتکاب اعمال تجاوزکارانه روسیه به اوکراین معاونت داشته است. پاسخ مثبت به این سوال به این معنا خواهد بود که اوکراین حق دارد از حق دفاع فردی و جمعی خود در برابر کره شمالی استفاده کند – البته این حق احتمالا فراتر از استفاده از نیروی کشنده علیه سربازان کره شمالی در میدان جنگ نخواهد رفت. پاسخ به این سوال همچنین تا حدی به مسئله انتسابی که پیشتر بررسی شد، بستگی خواهد داشت.
اولا، اگر من درست استدلال کرده باشم که رفتار نیروهای کره شمالی در میدان جنگ بهطور مستقیم به این کشور منتسب میشود، هر چند که این رفتار ممکن است بهطور همزمان به روسیه نیز منتسب شود، آن گاه میتوان گفت که کره شمالی بهطور مستقیم علیه اوکراین از زور استفاده کرده و این میزان از اقدام به قدری شدید است که به راحتی میتواند به عنوان حمله مسلحانه یا تجاوز شناخته شود؛ زیرا چنین رفتارهایی به راحتی معیارهای قانونی برای تجاوز یا حمله مسلحانه را نقض میکند.
ثانیا، اگر تحلیل من در خصوص انتساب اشتباه باشد یا حقایق بیشتری به دست آید که نتیجهگیری در خصوص اعمال ماده ۶ طرح مواد کمیسیون حقوق بینالملل در مورد مسئولیت کشورها و انتساب رفتار نیروهای کره شمالی به روسیه به طور انحصاری را تایید کند، در این صورت ارسال نیرو و مهمات از سوی کره شمالی همچنان میتواند به عنوان استفاده غیرمستقیم از زور در نظر گرفته شود (مراجعه کنید به رای دیوان بینالمللی دادگستری در قضیه نیکاراگوئه که ارسال سلاحها از سوی ایالات متحده به کنتراها را به عنوان استفاده غیرمستقیم از زور علیه نیکاراگوئه قلمداد کرد؛ برای تحلیلی مفصلتر، به مقالهای که اشمیت(Schmitt) و بیگرستاف(Biggerstaff) نوشتهاند نیز مراجعه کنید).
با این حال، این موضوع قابل مناقشه است که حتی چنین استفاده غیرمستقیمی از زور ممکن است به سطح تجاوز برسد. بند (هـ) ماده ۳ قطعنامه تعریف تجاوز مجمع عمومی سازمان ملل متحد شامل تعریفی از اقداماتی است که میتوانند تجاوز تلقی شوند:«ارسال یا اعزام دستههای کوچک مسلح، گروههای سازمانیافته مسلح، نیروهای غیرمنظم یا مزدوران توسط یک کشور یا به نمایندگی از سوی آن که دست به اَعمال خشونتآمیز مسلحانه علیه کشور دیگر میزنند، بهگونهای که شدت این اَعمال به حد اقدامات ذکرشده در این قطعنامه برسد، یا در صورتی که همین گروهها یا نیروها مشارکت قابل توجهی در چنین اَعمالی داشته باشند». اعزام نیروهای کره شمالی به روسیه بهطور منطقی میتواند در این بخش از تعریف تجاوز جای گیرد؛ حتی اگر رفتار این نیروها مستقیما به کره شمالی منتسب نشود.
بنابراین به نظر میرسد که در وضعیت کنونی، کره شمالی در حال ارتکاب تجاوز علیه اوکراین است؛ هر چند در مقیاسی کوچکتر از روسیه. این کشور به عنوان یک مباشر اصلی و شریک در ارتکاب اعمال تجاوزکارانه است و نه صرفا به عنوان یک معاون ساده. به هر نحوی که به این موضوع بنگریم، تفاوت حقوقی مهمی میان اعزام نیرو و تامین مهمات برای روسیه وجود دارد؛ به ویژه اگر این نیروها در جنگ مشارکت فعال داشته باشند. حتی با اتخاذ محتاطانهترین رویکرد، کره شمالی بر اساس اصولی که پیشتر بررسی شد، میتواند به دلیل همکاری در تجاوز روسیه مسئول شناخته شود.
یک نکته نهایی در خصوص استفاده از زور در جنگ این است که حتی اگر نیروهای کره شمالی صرفا برای مبارزه با اوکراین در منطقه کورسک روسیه که تحت اشغال قرار گرفته است، بکار گرفته شوند، باز هم این اقدام به عنوان استفاده غیرقانونی از زور علیه اوکراین محسوب میشود. حضور نیروهای اوکراینی در منطقه کورسک بر اساس حق دفاع مشروع این کشور کاملا قانونی است و هیچ کشوری نمیتواند ادعای دفاع مشروع علیه اقدام دفاع مشروع کشور دیگری را مطرح کند. از منظر حقوقی، هیچ تفاوت قابل توجهی میان حمله نیروهای کره شمالی به نیروهای اوکراینی در منطقه کورسک یا در داخل مرزهای خود اوکراین وجود ندارد.
حق در جنگ: همدستی، مشارکت و تضمین احترام
سه نکته کوتاه درباره پیامدهای حقوق بینالملل بشردوستانه مرتبط با بکارگیری نیروهای کره شمالی در جنگ روسیه-اوکراین:
۱. در شرایطی که شواهد قوی از نقض سیستماتیک حقوق بشردوستانه بینالمللی توسط نیروهای روسیه در جنگ اوکراین وجود دارد، کمک به روسیه از طریق تامین سلاح، مهمات یا نیروهای نظامی، حداقل به طور قابل بحث، نقض تعهد سلبی تمام کشورها برای خودداری از کمک به نقضهای جدی حقوق بشردوستانه است. این وظیفه با قاعده مسئولیت کشور ها در ماده ۱۶ طرح مواد کمیسیون حقوق بینالملل در مورد مسئولیت کشورها مرتبط است و به طور خاص در ماده ۱ مشترک کنوانسیونهای ژنو نیز منعکس شده است. برای استدلالی جامعتر، به مقاله قبلی من مراجعه کنید. خلاصه آن این است که تامین نیرو یا مهمات در شرایطی که خطر واضحی وجود دارد که این کمکها ممکن است برای تسهیل نقضهای جدی حقوق بشردوستانه –مانند شیوه هدف قرار دادن غیرنظامیان و اماکن غیرنظامی توسط نیروهای روسی– استفاده شوند، به خودی خود نقض حقوق بشردوستانه است. البته اگر این کمکها در نهایت موجب چنین نقضهایی شوند (بر اساس اطلاعات کنونی، این خطر هنوز تحقق نیافته است).
۲. این سوال مطرح است که آیا تامین نیرو توسط کره شمالی آن را به یک طرف (یا شریک) در درگیری مسلحانه بینالمللی میان روسیه و اوکراین تبدیل میکند یا خیر. تامین سلاح و مهمات معمولا کافی نیست، اما تامین نیروهای نظامی متفاوت است. اگر تحلیل انتساب من صحیح باشد، هیچ شکی باقی نمیماند که کره شمالی گرفتار در یک درگیری مسلحانه با اوکراین خواهد بود. توجه داشته باشید که بر خلاف نکته اول درباره مساعدت، صرفا ورود کره شمالی به عنوان یک طرف درگیری به خودی خود غیرقانونی نیست –بلکه به این معناست که حقوق بشردوستانه درگیریهای مسلحانه بینالمللی باید در این مورد رعایت شود. برای اطلاعات بیشتر، به کتاب اخیر الکساندر ونتکر(Alexander Wentker) و مقاله موسسه چتم هاوس(Chatham House) که او یکی از نویسندگان آن است، مراجعه کنید. همچنین اوکراین نیازی ندارد که منتظر درگیری مستقیم نیروهای کره شمالی در روسیه باشد تا با آنها مقابله کند، زیرا این نیروها به عنوان واحدهای نظامی مشروع شناخته شده و بنابراین اهداف نظامی قانونی محسوب میشوند.
۳. در نهایت، مهم است که تاکید شود فدراسیون روسیه نیز بر اساس ماده ۱ مشترک کنوانسیونهای ژنو موظف است که اطمینان حاصل کند تمامی نیروهای عملیاتی تحت فرمانش از جمله نیروهای کره شمالی، به حقوق بینالملل بشردوستانه احترام میگذارند. در شرایطی مانند این که نیروها به صورت موقت یا تقریبا موقت به خدمت گرفته میشوند، به نظر میرسد حتی کسانی که مخالف نظریه «بُعد خارجی» ماده ۱ مشترک هستند (که اخیرا دیوان بینالمللی دادگستری آن را در نظریه مشورتی خود درباره فلسطین تایید کرده است)، احتمالا این نظر را خواهند داشت که وظیفه تضمین رعایت حقوق بینالملل بشردوستانه باید اعمال شود؛ هرچند که در عمل تاثیر آن ممکن است محدود باشد.[۲]
[۱] https://www.ejiltalk.org/north-koreas-troop-deployment-in-the-russian-war-of-aggression-against-ukraine-the-dprk-as-a-principal-or-as-an-accomplice/ November 4, 2024
[2] ویراستار ادبی: صادق بشیره(گروه پژوهشی آکادمی بیگدلی)