«مرگ تدریجی» به مثابه نسل‌زدایی: کنوانسیونی که برای غزه نوشته شده است

«مرگ تدریجی» به مثابه نسل‌زدایی: کنوانسیونی که برای غزه نوشته شده است[۱]

John Quigley

مترجم: امیر رحیمی ریک

دانشجوی دکتری حقوق بین‌الملل دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات

ویراستار علمی: دکتر کیوان اقبالی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه قوه قضاییه

دو قضیه نسل‌زدایی در مورد غزه که در دیوان بین‌المللی دادگستری در حال رسیدگی است ، نوعی نسل‌زدایی را مطرح می‌کنند که با تصور عمومی از این جنایت تفاوت دارد، اما بسیار به آنچه در ذهن تدوین‌کنندگان کنوانسیون نسل‌زدایی بوده، نزدیک است. کشتار مستقیم جمعیت‌ها یکی از اشکال نسل‌زدایی است، اما نابودی جمعیت‌ها می‌تواند از طریق محروم‌سازی آن‌ها از ابزار بقا نیز محقق شود. قضایای نزد دیوان بین¬المللی دادگستری که توسط آفریقای جنوبی علیه اسرائیل و نیکاراگوئه علیه آلمان مطرح شده‌اند، هر دو شکل از این جنایت را نشان می‌دهند. آفریقای جنوبی اسرائیل را به ارتکاب نسل‌زدایی از طریق کشتار فلسطینیان و همچنین تحمیل مرگ ناشی از محرومیت اجباری متهم کرده است. نیکاراگوئه نیز با متهم کردن آلمان به همدستی با اسرائیل از طریق تامین تسلیحات، به همین ترتیب به هر دو عمل کشتار و تحمیل شرایطی که منجر به مرگ جمعیت می‌شود، اشاره می‌نماید. کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسل‌زدایی در بند (الف) ماده ۲ تاکید می‌کند که نابودی یک گروه جمعیتی می‌تواند از طریق کشتار مستقیم انجام شود، اما همچنین در بند (پ) ماده ۲ تصریح دارد که این نابودی می‌تواند از طریق «تحمیل عمدی بر شرایط زندگی گروه که به‌گونه‌ای حساب شده منجر به نابودی فیزیکی کامل یا جزئی آن شود» نیز صورت گیرد.

زمانی که سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ اقدام به تدوین معاهده‌ای در این خصوص کرد، هر دو شکل نسل‌زدایی به‌طور برجسته‌ای مورد توجه قرار گرفتند. سه وکیل مشاور که توسط دبیرخانه سازمان ملل متحد منصوب شده بودند، پیش‌نویس کنوانسیون جنایت نسل‌زدایی را تنظیم کردند. در این پیش‌نویس بندی گنجانده شد که نسل‌زدایی را شامل «تحمیل شرایط زندگی که به دلیل نبود مسکن مناسب، پوشاک، غذا، بهداشت و مراقبت‌های پزشکی یا کار بیش از حد و فشار جسمی به احتمال زیاد منجر به ضعف یا مرگ افراد می‌شود»، تعریف می‌کرد. سه وکیل با افزودن یک نظریه به بند مزبور، توضیح دادند که «این همان چیزی است که می‌توان آن را «مرگ تدریجی» نامید». به این ترتیب، نسل‌زدایی می‌تواند نه تنها از طریق اعمالی که موجب مرگ آنی می‌شوند بلکه با ایجاد شرایطی که در طول زمان منجر به مرگ افراد شود نیز محقق گردد.

این بند بدون پیش‌زمینه مطرح نشد. رافائل لمکین(Raphael Lemkin)، آنری دونِدیو دو وَبر(Henri Donnedieu de Vabres) و وِسپاسیان پِلا(Vespasian Pella) کارشناسان حقوق کیفری بودند که خود با وحشت‌های جنگ در اروپا زندگی کرده بودند. پِلا، به‌عنوان سفیر رومانی در سوئیس، یهودیان رومانیایی را از گسیل به اردوگاه‌های مرگ نجات داد. لمکین، به‌عنوان مشاور دولت ایالات متحده، اقدامات نازی‌ها را بررسی کرده و نوشته¬ای با عنوان «حکمرانی محور در اروپای تحت اشغال»[۲] تالیف نمود. دونِدیو دو وَبر نیز به‌عنوان قاضی در دادگاه نظامی بین‌المللی نورنبرگ حضور داشت، جایی که او شواهد مربوط به نحوه حبس یهودیان در گتوی ورشو ]توسط مقامات نازی را شنید که در آن هزاران نفر بر اثر گرسنگی و بیماری جان باختند.

این پیش‌نویس برای اظهار نظر به کشورها ارائه شد. ایالات متحده در میان دیگر کشورها از گنجاندن بند «شرایط زندگی» حمایت کرد و پیشنهاد داد که(در صفحه ۳۵) این بند به این شکل تنظیم شود:«تحمیل شرایط زندگی که در آن به دلیل فقدان مسکن مناسب، پوشاک، غذا، بهداشت و مراقبت‌های پزشکی یا کار بیش از حد و فشار جسمی، افراد به ضعف یا مرگ محکوم شوند». هیچ کشوری پیشنهاد حذف این بند را مطرح نکرد.

ایالات متحده رهبری را در مرحله بعدی تدوین پیش‌نویس، در چارچوب آنچه که کمیته موقت نسل‌زدایی نامیده شد و توسط شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد در ۳ مارس ۱۹۴۸ تشکیل شد، بر عهده گرفت. این کمیته متشکل از نمایندگان کشورها بود و اعضای آن شامل چین، فرانسه، لبنان، لهستان، ایالات متحده آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی و ونزوئلا بودند. جان ماکتوس(John Maktos)، نماینده ایالات متحده و معاون وزیر امور خارجه، به‌عنوان رئیس کمیته انتخاب شد.

کنگره جهانی یهود با لابی‌گری در کمیته موقت، گنجاندن بند «شرایط زندگی» را مورد تشویق قرار داد. کنگره در استدلال خود(صفحه ۸) اظهار داشت:«با توجه به امکان تضعیف یا نابودی گروه‌های انسانی از طریق اقدامات اقتصادی و سایر تدابیری که به نابودی مستقیم جان افراد منجر نمی‌شود، کنوانسیون باید هر گونه اقدامی را که ممکن است در نهایت منجر به نابودی جزئی یا کلی یک گروه انسانی شود، ممنوع کند».

اتحاد جماهیر شوروی با این دیدگاه موافقت کرد و تاکید داشت که تعریف نسل‌زدایی «نباید تنها شامل موارد قتل مستقیم باشد» بلکه «تحمیل عمدی شرایط زندگی بر یک گروه با هدف نابودی آن گروه» را نیز در بر گیرد. نماینده شوروی یک «مثال تاریخی» ارائه داد(صفحه ۱۴):«گتو یعنی جایی که یهودیان در شرایطی محبوس شدند که گرسنگی یا بیماری همراه با نبود مراقبت‌های پزشکی به نابودی آن‌ها انجامید».

چین متنی جدید برای بند «شرایط زندگی» پیشنهاد کرد که با متن مشاوران تفاوت داشت، زیرا فهرست اشکال خاص محرومیت را حذف کرده بود. متن پیشنهادی چین چنین بود:«تحمیل شرایط یا تدابیری بر یک گروه که منجر به نابودی کامل یا جزئی موجودیت فیزیکی آن گروه شود». سایر اعضای کمیته نیز پیشنهادهایی به زبان خود اما در همین سیاق ارائه دادند. ماکتوس پیشنهاد کرد که این بند به این شکل تنظیم شود:«تحمیل شرایط یا تدابیری بر اعضای گروه که منجر به مرگ آن‌ها شود»، در حالی که نماینده شوروی عبارت «تحمیل عمدی شرایط زندگی بر این گروه‌ها به‌گونه‌ای که هدف آن نابودی کامل یا جزئی موجودیت فیزیکی آن‌ها باشد» را پیشنهاد کرد. کمیته موقت به‌طور کلی تلاش داشت تا متن پیش‌نویس کنوانسیون را ساده‌سازی کند. نماینده شوروی توضیح داد که حذف اشکال خاص محرومیت، دامنه شمول این بند را گسترش می‌دهد. او اظهار داشت:«عبارت جدید این مزیت را دارد که مفاد کنوانسیون نه تنها شامل اعمال نسل‌زدایی شناخته‌شده در زمان حاضر بلکه هر روشی که در آینده برای نابودی موجودیت فیزیکی یک گروه ابداع شود، خواهد بود».

در کمیته موقت، درباره تعدادی از مسائل مرتبط با تعریف نسل‌زدایی اختلاف‌نظرهای شدیدی وجود داشت، اما هیچ‌کس سخنی در زمینه مخالفت با گنجاندن بند «شرایط زندگی» به میان نیاورد. کمیته در گزارش نهایی این بند را به این صورت تنظیم کرد:«تحمیل تدابیر یا شرایط زندگی به اعضای گروه به‌گونه‌ای که منجر به مرگ آن‌ها گردد». به مسئله «قصد» در این بند اشاره‌ای نشد، زیرا «قصد نابودی» در جمله مقدمه‌ای که تمام بندهای مرتبط با «اعمال» را در برمی‌گرفت، پیش‌بینی شده بود.

روند تدوین پیش‌نویس به مجمع عمومی سازمان ملل متحد منتقل شد و در کمیته ششم (حقوقی) مجمع که متشکل از تمامی اعضای سازمان ملل متحد بود، مورد بررسی قرار گرفت. در کمیته ششم ضرورت وجود بند «شرایط زندگی» زیر سوال نرفت و تنها تغییرات جزئی صورت گرفت. عبارت «با هدف» در نسخه کمیته موقت به بحث گذاشته شد و پیشنهاداتی برای جایگزینی آن مطرح گردید. یک بند بازنگری‌شده برای «شرایط زندگی» پیشنهاد شد که چنین بیان می‌کرد:«تحمیل عمدی چنین شرایطی به گروه‌ها به‌گونه‌ای حساب‌ شده که منجر به نابودی فیزیکی کامل یا جزئی آن‌ها شود». این متن به‌طور موقت پذیرفته شد. اضافه شدن واژه «عمدی» نشان داد که شرایط تنها در صورتی کفایت می‌کنند که به‌طور عمدی تحمیل شده باشند. افزودن عبارت «به‌صورت کامل یا جزئی» دامنه شمول این بند را گسترش داد و روشن ساخت که حتی اگر این شرایط فقط بخشی از گروه را تحت تاثیر قرار دهد، همچنان به‌عنوان نسل زدایی محسوب می‌شود. واژه «حساب‌ شده» نشان داد که ارزیابی شرایط باید به‌صورت عینی انجام شود تا تعیین گردد آیا این شرایط منجر به نابودی فیزیکی خواهند شد یا خیر. این واژه همچنین تاکید می‌کرد که نسل زدایی با فراهم کردن زمینه برای مرگ‌های تدریجی ارتکاب می‌یابد، بدون این که نیازی به وقوع مرگ‌های آنی باشد.

کمیته تدوین در کمیته ششم وظیفه نهایی‌سازی معاهده را بر عهده گرفت. بند «شرایط زندگی» در این متن به این شکل تنظیم شد:«تحمیل عمدی شرایط زندگی بر یک گروه، به‌گونه‌ای حساب شده که به نابودی فیزیکی کامل یا جزئی آن منجر شود». مجمع عمومی متن کامل معاهده را تصویب و آن را برای الحاق کشورها ارائه کرد.

در ژوئیه ۲۰۲۴، ده گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام کردند که «کارزار عمدی و هدفمند اسرائیل برای گرسنگی‌دادن به مردم فلسطین، نوعی خشونت نسل‌زدایی است.» در ماه مه ۲۰۲۴، دادستان دیوان کیفری بین‌المللی رهبران اسرائیل را به اتهام گرسنگی‌دادن به غیرنظامیان تحت پیگرد قرار داد. مطالعه‌ای که در ژوئیه ۲۰۲۴ در مجله پزشکی بریتانیایی Lancet منتشر شد، نشان داد که در شرایط درگیری مسلحانه، مرگ‌های ناشی از عوامل «غیرمستقیم» معمولا بیشتر از مرگ‌های ناشی از خشونت مستقیم است. در مقاله‌ای تحت عنوان «شمارش قربانیان در غزه؛ دشوار اما ضروری» نویسندگان توضیح دادند:«درگیری‌های مسلحانه پیامدهای غیرمستقیم بهداشتی‌ای دارند که فراتر از آسیب‌های مستقیم ناشی از خشونت هستند». در خصوص غزه، نویسندگان نوشتند:«حتی اگر درگیری فورا پایان یابد، مرگ‌های غیرمستقیم در ماه‌ها و سال‌های آینده به دلیل عواملی مانند بیماری‌های واگیر، بیماری‌های غیرواگیر و مشکلات مرتبط با تولید مثل ادامه خواهد داشت. با توجه به شدت این درگیری، نابودی زیرساخت‌های بهداشتی، کمبود شدید غذا، آب و پناهگاه، ناتوانی جمعیت در فرار به مکان‌های امن و قطع بودجه آژانس امداد و کاریابی سازمان ملل متحد برای فلسطین(UNRWA)، یکی از معدود سازمان‌های بشردوستانه هنوز فعال در نوار غزه، انتظار می‌رود که تعداد کل قربانیان بسیار زیاد باشد».

کمیته موقت نسل‌زدایی در سال ۱۹۴۸، هنگام اتمام کار خود، شرایط مد نظر برای بند «شرایط زندگی» را توضیح داد. کمیته نوشت:«این متن دو مورد بسیار مهم و کاربردی را در بر می‌گیرد. نخست، وضعیت افرادی که در گتوها محبوس، در اردوگاه‌های کار اجباری زندانی شده و تحت شرایط نامناسب زندگی مانند غذای ناکافی، فقدان بهداشت و کار بیش از حد قرار گرفته‌اند که آن‌ها را به مرگی تدریجی محکوم کرده است. دوم، شرایطی که در آن افراد ظاهرا آزادند، اما از امکانات معیشتی که سایر ساکنان از آن بهره‌مند هستند، محروم می‌شوند. برای مثال از دریافت مسکن، دسترسی به مواد غذایی یا حق کار محروم می‌گردند».

جمعیت غزه در منطقه‌ای کوچک محصور شده‌اند که قابل مقایسه با یک گتو است. آن‌ها از خدمات بهداشتی، پزشکی و مسکن یا به عبارتی «وسایل معیشت» لازم برای زندگی محروم هستند. این جمعیت به غذا دسترسی کافی ندارند و به دلیل دستورات مکرر تخلیه، قادر به تامین غذا از روش¬های همچون کشاورزی یا ماهیگیری نیستند. جمعیت غزه با «مرگ تدریجی»، وضعیتی که تدوین‌کنندگان کنوانسیون نسل‌زدایی آن را شناسایی کرده‌اند، مواجه است. مشاوران دبیرخانه، کمیته موقت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد بند «شرایط زندگی» را به‌گونه‌ای تعریف کرده‌اند که با شرایط غزه مطابقت دارد. مستندات مربوط به این سه مرحله از تدوین، بستر بنیادینی را برای دیوان بین‌المللی دادگستری به منظور بررسی اقدامات اسرائیل در چارچوب کنوانسیون نسل‌زدایی فراهم می‌کنند[۳]

[۱] http://opiniojuris.org/2024/10/14/slow-death-as-genocide-the-convention-was-written-for-gaza/

[2] حکمرانی محور در اروپا تحت اشغال به کتابی اشاره دارد که توسط رافائل لمکین تالیف شده و به بررسی قوانین و سیاست‌های اعمال‌شده توسط دولت‌های محور(آلمان نازی، ایتالیا فاشیستی و متحدانشان) در کشورهای اروپایی اشغال‌شده طی جنگ جهانی دوم می‌پردازد.

[۳] ویراستار ادبی: صادق بشیره(گروه پژوهشی آکادمی بیگدلی)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *